راز ثروت و ثروتمندان جهان

راز ثروتمند شدن میلیونرها چیست؟
راز ثروتمند شدن میلیونرها چیزی است که اکثر افراد دوست دارند بدانند. با دانستن این رازها شما هم ثروتمند شوید.
راز ثروتمند شدن میلیونرها چیست ؟
همه چیز در دنیا در حال رشد کردن می باشد ، مثلاً یک درخت را در نظر بگیرید. غیر ممکن است که امروز با دیروزش یکسان باشد. حتماً رشد در آن وجود داشته است . زمانی که ده سال از عمر شما گذشته باشد و به عکس های 10 سال قبل خود نگاه کنید ، حتماً می بینید که چقدر رشد داشته اید و خودتان متوجه آن نبوده اید . افراد میلیونر نیز تفاوتی با مثال درخت ها ندارند. آن ها هر روز کارهای کوچکی انجام می دهند و باعث می شود که یک قدم به موفق شدن نزدیک تر شوند و غیر ممکن است که بخواهید این اقدامات کوچک را تنها در یک روز ببینید.
اگر بخواهید تمام این کارهای ده ساله را در یک شب انجام دهید ، مطمئن باشید که به بی راهه رفته اید و قطعاً پولدار شدن افراد میلیونر در طول سال ها برای هیچ کس مشهود و قابل لمس نبوده است ، اگر چه که بیشتر افراد فقط تصویر افراد میلیونر را مشاهده می کنند و دسترسی به آن ها ندارند.
در واقع شما فقط حال و روز امروز آن ها را می بینید اما هرگز سختی های آن ها را مشاهده نکرده اید. همه ما دوست داریم که به راز ثروتمند شدن این افراد پی ببریم و معمولاً سوالاتی از قبیل این که چگونه اینقدر ثروتمند شدند، جزء اولین سوالاتی است که به ذهن ما می رسد . در واقع این سوالی بود که در سال 2004 مطرح شد و بعد از آن سوال حدود پنج سال مطالعه بر روی 233 نفر از افراد ثروتمند انجام شد.
توصیه و راهکار میلیونرها برای ثروتمند شدن شما
اگر از افراد کاملاً خود ساخته و میلیونر بپرسید که چگونه به این ثروت دست پیدا کردند ، آن ها معمولاً موارد عنوان شده در این بخش از رازهای موفقیت در نمناک را به شما خواهند گفت .
یکی از میلیونرهای مشهور دنیا گفت تمام کارهایی را که نام می برم را هر روز انجام می دادم :
- من هر روز 30 دقیقه را به یادگیری اختصاص می دادم حتی ممکن بود که این زمان از 30 دقیقه هم بیشتر بشود اما هیچ روزی این کار را ترک نمی کردم و بعد از ده سال به یادگیری معتاد شدم و هر روز سعی می کردم که مهارت های خودم را دوباره و دوباره تمرین کنم و آن ها را بهبود ببخشم و همچنین بازخورد های خوبی از سمت دیگران دریافت می کردم که به من انگیزه می داد و از طرفی سعی می کردم که تجربه افراد موفق را دنبال کنم که به من کمک بسیار زیادی برای رسیدن به اهداف می کرد.
- چند دقیقه در روز را به تمرین ایروبیک اختصاص می دادم و همیشه ذهن و بدنم را قوی نگه می داشتم . یک بدن قوی باعث می شد که بتوانم ساعات طولانی را کار کنم و همچنین یک ذهن قوی به من کمک می کرد که راه های خلاقانه ای را برای حل مشکلات پیدا کنم و بتوانم به موانع زندگی غلبه داشته باشم .
- هر روز غذای سالم می خوردم که به عملکرد مناسب ذهن و بدن من در سطح بالاتری کمک می کرد. زمانی که با مشکلی روبرو می شدم، روی حل آن تمرکز می کردم و زمانی که تمرکزم را از دست می دادم، سعی می کردم که زمان بیشتری را در کنار دوستان و خانواده سپری کنم تا دوباره انرژی قبلی را به دست بیاورم.
- هر روز سخت کار می کردم تا بتوانم نسبت به خودم احساس مثبتی داشته باشم حتی اگر همه کارها باب میل من پیش نمی رفت ؛ دقیقا می دانستم که چه هدفی دارم و به کجا می روم .
- دید کاملا واضحی به مقصد خود داشتم که تمرکزم را روی انجام کارها افزایش می داد و نگاه مثبت من به زندگی باعث افزایش تمرکز برای پیدا کردن راه حل مشکلات می شد و در واقع به حدی در این کار خبره شده بودم که من را به عنوان حلال مشکلات می شناختند .
- ذخایر زیادی از هر نوع درزندگی داشتم و می توانستم در هر فرصتی از مزایای آن ها بهره مند شوم. همیشه قبل از دیر شدن، کارهای خودم را به اتمام می رسانم و می دانستم که نتایج خوبی از این کارم به دست می آورم.
- همیشه روی یک هدف خاص تمرکز می کردم و تا دستیابی به آن از پای نمی نشستم و بعد از رسیدن به یک هدف، سریعا هدف دیگری را برای خود تعیین می کردم و تلاش را برای آن آغاز می کردم و در نهایت همه این اهداف به من کمک کرد که بتوانم به رویای واقعی خود دست پیدا کنم.
- همیشه سعی کردم که انتظاراتم را از دیگران کاهش دهم و روی پای خودم بایستم :این کار به من اعتماد به نفس زیادی بخشیده بود و از طرفی باعث می شد که به دیگران نیز کمک کنم و احساسات خودم را کنترل می کردم.قطعا هیچ کس دوست ندارد با کسی وارد تجارت شود که کنترلی روی احساسات خود ندارد و در نتیجه بیشتر افراد دوست داشتند که با من وارد همکاری شوند که در مورد حرف زدن با دیگران نهایت دقت را داشتم و هرگز از لحن و زبان توهین آمیز استفاده نمی کردم زیرا نمی خواستم به احساس کسی ضربه بزنم و سال های زیادی را صرف ساختن زندگی ام کردم و با همه در نهایت احترام صحبت می کردم.
- خودم را در معرض افراد منفی نگر یا به اصطلاح سمی قرار نمی دادم زیرا مطمئن بودم که افکار و رفتار آن ها روی من تاثیر گذار خواهد بود و حس خلاقیت من را کاهش می دهد و در نتیجه خودم را از تمام چیزهایی که باعث ضعفم می شد، دور کردم.
اصول پایه و کلی میلیونرها برای ثروتمند شدن
در نهایت اگر شما هم جزو افرادی هستید که مایل به میلیونر شدن می باشید ، حتماً باید اصول پایه ای را در نظر داشته باشید و آن ها را رعایت کنید.
این اصول پایه و زیربنایی شامل موارد زیر می باشد:
1. اول باید به خودتان یادآوری کنید که برای تبدیل شدن به یک میلیونر خودساخته باید از صفر شروع کنید :
اغلب افراد میلیونر در وهله اول هیچ پولی، ایده ای و هیچ کار جدی نداشتند و در مرحله اول تنها نیاز به یک تصمیم جدی و بعد تنظیم هدف دارید و هر روز برای خودتان یادداشت کنید که " من یک روزی بیش از از 100 میلیارد تومان ثروت خواهم داشت."
2. از افکار فقیرانه خلاص شوید :
در این کره خاکی به اندازه کافی برای همه پول وجود دارد پس نباید به کم داشتن آن قانع باشید . برای میلیونر شدن حتماً باید افکار افراد فقیر را کنار بگذارید و از جملاتی مثل این که " پول از درخت نمی روید " یا " پول از آسمان نمی رسد" دوری کنید که پول زیاد می تواند برای همه انسانها وجود داشته باشد؛ تنها باید خودتان را شایسته آن بدانید.
3. کارهای تان را مثل یک وظیفه انجام دهید:
افراد میلیونر فقط به خاطر پول کار نمی کنند و آن ها همیشه به کار خود اعتبار می بخشند و در حالی که همیشه به فکر ثروت هستند اما سعی می کنند که با کار کردن پتانسیل خود را نیز افزایش دهند . مولتی میلیونرها هنگام سخت شدن کارها از اهداف و ارزش های خود دست نمی کشند.
4. خودتان را با افراد مولتی میلیونر احاطه کنید :
اگر به این افراد دسترسی ندارید، می توانید در مورد زندگی آن ها مطالعه کنید و داستان های آن ها را بخوانید و ببینید که چگونه به این جایگاه دست پیدا کرده اند . آن ها می توانند معلمانی باشند که انگیزه را در شما ایجاد می کنند.
به نظر شما چه کسانی از جمله "پول افراد را خوشحال نمی کند" استفاده می کنند؟ معمولا افراد بدون پول این حرف را می زنند و مطمئن باشید که افراد پولدار، افرادی حریص نیستند پس این افکار پوسیده و کهنه را از ذهن خودتان دور کنید و سعی کنید مانند افراد میلیونر فکر کنید و ببینید که این افراد چه کتاب هایی مطالعه می کردند ؟ در چه جاهایی حضور پیدا می کردند؟ و چه چیزی به آن ها انگیزه می داد ؟
5. مانند یک میلیونر کار کنید :
چنانچه پیش از این هم در نمناک گفتیم افراد پولدار با زمان به گونه ای متفاوت برخورد می کنند. آن ها بیشتر در حال خرید زمان هستند تا فروختن آن. افراد ثروتمند زمان را با ارزش تر از پول می دانند و در واقع آن ها هیچ زمانی را برای کار کردن از دست نمی دهند و به دنبال بهانه نیستند.
6. تمرکز خود را از خرج کردن پول به به دست آوردن آن تغییر دهید :
افراد پولدار پول زیادی خرج نمی کنند و آن ها بیشتر به دنبال به دست آوردن آن هستند. مثلاً خانه هایی خریداری می کنند که توانایی پرداخت مالیات آن را داشته باشند و بیش از حد خودشان را وارد دردسر نمی کنند یا مثلا ماشین هایی را خریداری می کنند که در کار آن ها تاثیرگذار باشد.
7. چند منبع درآمد برای خودتان ایجاد کنید:
حقیقت اینجاست که افراد ثروتمند تنها به یک منبع درآمد اکتفا نمی کنند و آن ها سعی می کنند که از چند جا درآمد داشته باشند.
راز موفقیت ثروتمندان جهان چیست؟
استیو سیبولد (Steve Siebold)، نویسندهی کتاب «ثروتمندان چطور فکر میکنند؟» حدود ۳ دهه با ثروتمندان جهان مصاحبه کرده است تا بفهمد که چه چیزی آنها را از بقیه متمایز میکند. او اعتقاد دارد که این تفاوت بیشتر به طرز فکر آنها برمیگردد و ارتباط بسیار کمی با خودِ پول دارد. بیایید این مقاله را با هم بخوانیم تا با ۲۱ راز موفقیت ثروتمندان جهان از زبان آقای سیبولد آشنا شویم.
جینا راینهارت (Gina Rinehart) ثروتمندترین زن جهان، زمانی بهشدت مورد انتقاد رسانهها قرار گرفته بود، چون در یک مقاله گفته بود که مردم عادیِ حسود، به جای تلاش برای رسیدن به خوشبختی، وقتشان را با خوشگذرانی، سیگار کشیدن و فعالیتهای اجتماعی پُر میکنند.
اما اگر او راست بگوید چه؟ واقعا چه تفاوتهایی بین مردم عادی و ثروتمندان وجود دارد؟
۱. مردم عادی فکر میکنند «پول» علت همهی شرارتهای دنیاست، افراد ثروتمند فکر میکنند «فقر» ریشهی همهی شرارتهاست
مردم عادی را شستوشوی مغزی دادهاند. آنها فکر میکنند افراد ثروتمند، یا خوششانس هستند یا متقلب. به همین دلیل ثروتمند شدن در کشورهای کمدرآمد، خجالتزدگی بهدنبال دارد. ثروتمندان جهان میدانند که پول ضامن خوشبختی نیست، اما زندگی را آسانتر و لذتبخشتر میکند.
۲. مردم عادی فکر میکنند خودخواهی «گناه» است، ثروتمندان فکر میکنند خودخواهی «حُسن» است
ثروتمندان پیشرفت میکنند تا خودشان را خوشحال کنند. آنها تظاهر نمیکنند که میخواهند دنیا را نجات بدهند. مشکل اینجاست که دیدِ مردم عادی به این قضیه منفی است و همین، آنها را فقیر نگه میدارد. اگر از خودتان مواظبت نکنید، نمیتوانید به کس دیگری کمک کنید. نمیتوانید از چیزی که ندارید، مایه بگذارید.
۳. مردم عادی به فکر «قرعهکشی و شانس» هستند، مردم ثروتمند به «عمل و اقدام» فکر میکنند
هنگامی که مردم عادی دست روی دست میگذارند تا در فلان قرعهکشی برنده شوند و دعا میکنند که موفقیت به سراغشان بیاید، ثروتمندان مشغول حل مشکلاتشان هستند.
مردم عادی فقط منتظر لطف خدا، دولت، رئیس یا همسرشان هستند و خودشان هیچ کاری انجام نمیدهند. آنها علاوه بر اینکه زمانشان را از دست میدهند، این طرز فکر و شیوهی زندگی را هم در جامعه گسترش میدهند.
۴. مردم عادی فکر میکنند برای کسب ثروت حتما باید تحصیلات رسمی داشته باشند، مردم ثروتمند به یاد گرفتن دانش خاص باور دارند
تعداد زیادی از مشهورترین افراد جهان تحصیلات کمی دارند و ثروتشان را مدیون همین دانش خاصشان هستند.
در همین حال افراد عادی فکر میکنند مدرک فوقلیسانس و دکتری، راه رسیدن به ثروت است، چون آنها در یک خط فکری اسیر شدهاند که آنها را از سطحِ آگاهی بالا دور میکند. افراد ثروتمند به «وسیلهها» علاقهای ندارند، تنها «هدف» برایشان مهم است.
۵. مردم عادی در فکر روزهای خوبِ «گذشته» هستند، ثروتمندان رؤیای «آینده» را دارند
میلیونرهای خودساخته، ثروتمند شدهاند چون تلاش میکنند خودشان را به چالش بکشند و آرزوها، هدفها و ایدههایشان را در یک آیندهی نامعلوم به تصویر بکشند.
مردمی که فکر میکنند بهترین روزهای زندگیشان گذشته است، بهندرت ثروتمند میشوند و معمولا هم دچار ناراحتی و افسردگی هستند.
۶. مردم عادی نسبت به پول دیدگاهی احساسی دارند، مردم ثروتمند دربارهی پول منطقی فکر میکنند
یک فرد باهوش، تحصیلکرده و موفق میتواند در یک لحظه به یک فرد ترسو تبدیل شود که فقر تمام ذهنش را کنترل میکند و بزرگترین آرزوی اقتصادیاش این است که در دوران بازنشستگی از نظر مالی تأمین باشد.
ثروتمندان مشهور با دیدگاه منطقیای که دربارهی پول دارند، میدانند که پول دقیقا چیست. آنها میدانند که پول یک ابزار حساس است که فرصتها و انتخابهای زیادی را در اختیار انسان قرار میدهد.
۷. افراد عادی پول را با انجام کارهایی که دوست ندارند، بهدست میآورند، ثروتمندان علایقشان را دنبال میکنند
از دید مردم عادی، افراد ثروتمند همیشه در حال کار کردن هستند، اما یکی از هوشمندانهترین سیاستهای ثروتمندان جهان این است: آنها کاری را که دوست دارند، انجام میدهند و راهی پیدا میکنند که از آن پول دربیاورند.
از طرف دیگر مردم عادی کارهایی را که دوست ندارند، قبول میکنند، چون به پولش احتیاج دارند و مدرسه و جامعه به آنها یاد داده است میزان پولی که بهدست میآید، باید با میزان تلاش جسمی یا ذهنیشان برابر باشد.
۸. افراد عادی از خودشان توقعات کمی دارند تا هیچوقت ناامید نشوند، افراد ثروتمند سرشان برای چالش درد راز ثروت و ثروتمندان جهان میکند
روانشناسان و متخصصان بهداشتِ روان معمولا مردم را تشویق میکنند که در زندگیشان توقعات کمی داشته باشند تا مطمئن باشند که هیچوقت ناامید نمیشوند.
هیچکس هرگز با آرزوی داشتن ثروت، به خودش ضربه نمیزند. همه با رؤیاهایشان زندگی میکنند، بدون اینکه انتظار زیادی داشته باشند.
۹. مردم عادی فکر میکنند باید کاری انجام بدهید تا ثروتمند شوید، ثروتمندان فکر میکنند باید چیزی در درونتان داشته باشید تا ثروتمند شوید
بهخاطر همین است که افرادی مثل دونالد ترامپ از میلیونر بودن تا قرضی نه میلیارد دلاری را تجربه میکنند و درنهایت ثروتمندتر از قبل میشوند.
درحالیکه مردم عادی روی کار کردن و نتیجهی فوری از کارشان تمرکز میکنند، افراد بزرگ از هر تجربهای درس میگیرند و رشد میکنند، چه این تجربه شکست باشد چه موفقیت. آنها میدانند که درنهایت میخواهند به یک ماشین موفقیت انسانی تبدیل شوند که خروجیهای عالی تولید میکند.
۱۰. مردم عادی فکر میکنند برای پول درآوردن به پول احتیاج دارند، مردم ثروتمند از پول دیگران استفاده میکنند
تفکر غالب ممکن است به مردم بگوید که برای بهدست آوردن پول، باید پول داشته باشید، اما سیبولد میگوید که مردم ثروتمند از اینکه از پول دیگران برای سرمایهگذاری استفاده کنند، نمیترسند.
مردم ثروتمند میدانند اینکه آدم آنقدر پول نداشته باشد که برای چیزی بپردازد مسئلهای نیست، سؤال اصلی این است که آیا آن چیز، ارزش خریدن، سرمایهگذاری کردن یا دنبال کردن را دارد؟
برای تهیه کتاب «ده ستون ثروت» کلیک کنید
۱۱. مردم عادی فکر میکنند که تجارت براساس منطق و سیاست جلو میرود، ثروتمندان میدانند که تجارت براساس احساسات و طمع پیش میرود
سرمایهگذاری در بورس، از فرمولهای ریاضیِ اقتصادی پیروی نمیکند.
افراد ثروتمند میدانند آنچه که بازارهای اقتصادی را پیش میبرد، ترس و طمع هستند و این را در همهی معاملهها و تمایلاتشان لحاظ میکنند.
اطلاع داشتن از طبیعت انسانها و تأثیری که این مسئله بر معاملاتشان دارد، به آنها یک برتری استراتژیک میدهد تا از قدرت نفوذشان برای بهدست آوردن ثروتِ بیشتر استفاده کنند.
۱۲. مردم عادی فراتر از تعادلشان زندگی میکنند، مردم ثروتمند زیر تعادلشان زندگی میکنند
باید کمتر از سطح درآمدتان خرج کنید و به رازی که ثروتمندان قرنهاست استفاده میکنند، توجه کنید: ثروتمند شوید تا بضاعت داشته باشید.
مردم ثروتمند کمتر از سطح درآمدشان خرج میکنند. اگرچه ممکن است آنقدر پول داشته باشند که بتوانند همچون پادشاهان زندگی کنند، اما میخواهند به اندازهی ثروتشان برای آینده کنار بگذارند.
۱۳. مردم عادی به فرزندانشان یاد میدهند چطور زنده بمانند، مردم ثروتمند به فرزندان خود یاد میدهند چطور ثروتمند شوند
پدرها و مادرهای ثروتمند از همان کودکی فرزندانشان را با مفاهیم «فقر» و «ثروت» آشنا میکنند.
برخی از مردم عادی فکر میکنند والدین ثروتمند به بچههایشان یاد میدهند که مردم عادی را پایین ببینند، چون آنها فقیر هستند. این درست نیست. آنها به فرزندانشان یاد میدهند که جهان را واقعبینانه ببینند. آنطوری که جامعه واقعا هست. اگر بچهها ارزش ثروت را زود بفهمند، احتمال اینکه در آینده برایش تلاش کنند، بیشتر است.
۱۴. مردم عادی اجازه میدهند پول آنها را مضطرب کند، مردم ثروتمند آرامش فکریشان را در ثروت پیدا میکنند
دلیل اینکه افراد ثروتمند، ثروت بیشتری بهدست میآورند این است که آنها پذیرفتهاند پول میتواند بیشترِ مشکلات را حل کند.
مردم عادی ثروت را بهعنوان فسادی میبینند که ضروری است و هیچوقت هم تمام نمیشود اما باید بهعنوان بخشی از زندگی آن را تحمل کرد. اما ثروتمندان جهان پول را بهعنوان یک آزادیبخش بزرگ میبینند که اگر به اندازهی کافی از آن داشته باشند، میتوانند برای خودشان آرامش فکری بخرند.
۱۵. مردم عادی بیشتر از اینکه یاد بگیرند، بهدنبال «سرگرمی» هستند. مردم ثروتمند بیشتر از سرگرمی بهدنبال «یادگیری» هستند
با اینکه افراد ثروتمند خیلی روی تحصیلات عادی برای بهدست آوردن ثروت سرمایهگذاری نمیکنند، اما قدر توانایی یادگیری بعد از تمام شدن تحصیلات را میدانند.
اگر در خانهی یک فرد ثروتمند راه بروید، اولین چیزی که میبینید یک کتابخانهی بزرگ پر از کتابهایی است که برای آموزش خودشان استفاده کردهاند تا موفق شوند.
مردم عادی رمان، مجلههای سرگرمکننده و روزنامههای پر از شایعه را میخوانند.
۱۶. مردم عادی فکر میکنند ثروتمندان افادهای هستند، مردم ثروتمند فقط میخواهند با آدمهایی که شبیه خودشان فکر میکنند سروکار داشته باشند
دیدگاه منفیای که ذهن مردم عادی را مسموم میکند، همان چیزی است که آنها را از افراد ثروتمند دور و بیزار میکند. افراد ثروتمند حوصلهی افسردگی و بدبختی را ندارند. این معمولا به اشتباه بهعنوان خودستایی تفسیر میشود.
زدن برچسبِ «افادهای» به آدمهای ثروتمند، یکی دیگر از کارهایی است که افراد عادی انجام میدهند تا حس بهتری نسبت به خودشان و راهی که برای متوسط بودن انتخاب کردهاند، داشته باشند.
۱۷. مردم عادی روی «پسانداز» تمرکز میکنند، افراد ثروتمند روی «کسب ثروت» تمرکز میکنند
سیبولد فکر میکند که افراد ثروتمند به جای اینکه پولهایشان را پسانداز کنند، روی چیزهایی که قرار است با ریسک کردن بهدست بیاورند، تمرکز میکنند.
مردم عادی آنقدر روی کوپنها و صرفهجویی تمرکز میکنند که فرصتهای مهم را از دست میدهند. حتی در اوج بحرانهای اقتصادی هم هیچگاه ثروتمندان مثل بقیهی مردم به پولِ کم فکر نمیکنند. آنها استادِ تمرکز کردن روی پولِ زیاد هستند.
۱۸. مردم عادی پولشان را در جای امن نگه میدارند، مردم ثروتمند میدانند چه زمانی باید ریسک کنند
«نفوذ» شعار ثروتمندان است. هر سرمایهگذاریای ممکن است گاهی شکست بخورد، اما ثروتمندان میدانند که مهم نیست چه اتفاقی بیفتد، آنها همیشه میتوانند پول بیشتری بهدست بیاورند.
۱۹. مردم عادی دوست دارند راحت زندگی کنند، ثروتمندان آسایش را در تردید میبینند
اغلب ثروتمندان برای پذیرفتن ریسکی که ممکن است آنها را به یک میلیونر تبدیل کند، سرودست میشکنند. این چالشی است که مردم عادی نمیتوانند بهراحتی با آن زندگی کنند. در طرز تفکر مردم عادی، آرامش راز ثروت و ثروتمندان جهان جسمی، روانی و احساسی مهمترین هدف است.
ثروتمندان جهان یاد میگیرند که میلیونر شدن راحت نیست و نیاز به آرامش میتواند ویرانگر باشد. آنها یاد میگیرند وقتی که در یک حالت تردید مداوم هستند، آرامش داشته باشند.
۲۰. مردم عادی هیچوقت ارتباطی بین سلامتی و پول برقرار نمیکنند، مردم ثروتمند میدانند پول میتواند جانتان را نجات بدهد
درحالیکه بسیاری از مردم عادی بر سر برنامهی سلامتی ثروتمندان جروبحث میکنند، مردمِ خیلی ثروتمند، در مؤسسهی بسیار ممتاز «مراقبت از سلامت» ثبت نام میکنند. آنها یک مبلغ عضویت سالیانهی قابلتوجه پرداخت میکنند که برایشان دسترسیِ ۲۴ ساعته به یک پزشک خصوصی را فراهم میکند. این مؤسسه تعداد خیلی کمی عضو دارد.
بعضی از ثروتمندان این طرح را اجرا کردهاند و حتی پزشکها را ملزم کردهاند که در همسایگی آنها زندگی کنند.
۲۱. مردم عادی فکر میکنند که باید بین «خانواده» و «ثروت» یکی را انتخاب کنند، ثروتمندان میدانند که میتوانند هردو را با هم داشته باشند
این طرز فکر که کسب ثروت به بهای وقت نگذاشتن برای خانواده است، راز ثروت و ثروتمندان جهان بهانهای بیش نیست.
مردم عادی شستوشوی مغزی داده شدهاند و باور دارند که این یک معادله است. ثروتمندان میدانند که اگر با دیدگاهی سرشار از عشق و وفور نعمت با چالشها برخورد کنند، میتوانند هرچه میخواهند، داشته باشند.
رمز و راز ثروتمند شدن میلیاردرهای دنیا چیست؟
حتماً تاکنون افرادی را دیدهاید که احساس میکنید یکشبه ره صدساله را پیمودهاند؛ دوستان همپیالهای که در عرض مدتی کوتاه از فرش به عرش رسیدهاند و روزانه بر تعداد صفرهای حساب بانکی خود میافزایند! قطعاً اولین پرسش این است که چطور شخصی که تا چند وقت پیش وضعیت مالی معمولی داشت، حال به این سطح از درآمد و رفاه رسیده است؟
به گزارش اقتصادنیوز ، صرفنظر از پاسخی که میشنوید، به احتمال زیاد این تغییر چشمگیر در احوالات اقتصادی فرد ثروتمند را (در بهترین حالت) مدیون شانس خوب او میدانید. البته تا حدودی حق با شماست؛ چراکه در محیط زندگی فعلی ما، کم نیستند افرادی که بدون هیچ تلاش خاصی و تنها بهدلایل واهی به ثروتهای هنگفت میرسند. تعداد این افراد بهقدری زیاد است که کمکم همه به این باور رسیدهایم که هیچ راه درستی برای کسب ثروت وجود ندارد و برای پولدار شدن یا باید شانس داشت، یا رابطه.
بنا به گزارش ارز دیجیتال، اما حقیقت این است که در یک محیط استاندارد و عادلانه، روشهای قانونمندی هم برای ثروتمندشدن وجود دارند! در این مقاله بهکمک یادداشتی از دیوید او (David O) که اخیراً در وبسایت مدیوم منتشر شده، برخی از این روشها را با هم مرور میکنیم. نکته کلی این مقاله این است که ثروتمندشدن همیشه هم به شانس مرتبط نیست و اغلب میتواند دلایل منطقیتری داشته باشد (البته تأکید میکنم که در یک محیط سالم!).
یکی از عواملی که در کسب ثروت تأثیر بهسزایی دارد و بیشتر افراد به آن توجه نمیکنند، «محیط» است. محیط کاری و افرادی که با آنها در ارتباط هستید، تا حد زیادی تعیینکننده نوع و اندازه پولی هستند که کسب خواهید کرد. برخی از افراد بسیار سریع ثروتمند میشوند، زیرا در محیطی قرار دارند که میلیونها دلار راز ثروت و ثروتمندان جهان پول بهراحتی در آن گردش میکند. البته این تنها یک عامل است و فاکتورهای دیگری هم دراینباره دخیل هستند. در ادامه، چهار عاملی را مطالعه میکنید که میتوانند دید اقتصادی شما را تغییر دهند و به شما در کسب ثروت کمک کنند.
همنشین بزرگان باشید
یکی از دوستان باتجربه من میگفت، اگر دیدید جوانی حدوداً بیست یا سیساله در کسبوکار خود بسیار موفق است، ببینید با چه کسانی دوست است. این افراد موفق معمولاً «همنشین بزرگان هستند». البته مسلماً چنین افرادی هم دوستهایی معمولی دارند که با آنها وقت میگذارنند؛ اما در مواقع حساس به حرف کسانی گوش میدهند که چند پله جلوتر از آنها هستند و تجربههای بیشتری دارند.
ممکن است با خود فکر کنید که همنشین بزرگان یعنی چه؟ و منظور ما از بزرگان، دقیقاً چه کسانی هستند؟
هر جا و در هر موقعیتی که باشید، همیشه افرادی هستند که چند پله بالاتر از شما قرار دارند. چیزی که برای شما شبیه به یک رویاست، برای آنها تجربهای معمولی است و نهایت چیزی که شما به آن فکر میکنید را سالها قبل پشتسر گذاشتهاند. همنشینی با چنین افرادی در بدبینانهترین حالت، دستکم چهار نتیجه مثبت دارد:
- شکستن تابوهای ذهنی
آنها باعث میشوند سرمایهای که از نظر شما بزرگ و دستنیافتنی است، در چشمتان کوچک جلوه کند. این خود عامل مهمی است که بههیچوجه نباید آن را دستکم بگیرید.
- آشنایی با منابع و روشهای کارآمد
همنشینی با این افراد، به شما کمک میکند که از منابعی و روشهایی که موجب ثروتمند شدنشان شده است مطلع شوید.
- دیدگاه جامعتر به زندگی
منابع و روشها را هم که کنار بگذاریم، نکته ارزشمند دیگری وجود دارد که در پی همنشینی با افراد ثروتمند از آن مطلع میشوید و آن، دیدگاه آنها نسبت به زندگی است. اهمیت این نکته، حتی از مورد قبلی هم بیشتر است؛ چراکه رسیدن به این دیدگاه سالها به طول انجامیده و عمر زیادی برای آن صرف شده است. اینکه شما بدانید یک فرد ثروتمند چگونه به دنیا نگاه میکند و چه نظری نسبت به زندگی و جهان هستی دارد، کمک بزرگی در راستای تغییر نگرش سنتی و رسیدن به ثروت است.
- توسعه ارتباطات
در نتیجه این همنشینی، شما میتوانید از ارتباطاتی که آنها در تمام این سالها برقرار کردهاند بهره ببرید. مسلماً افراد ثروتمند هم از قانون «همنشینی با بزرگان» استفاده میکنند و دوستان و آشنایانی با جایگاه بالاتر از خود دارند. بهاینترتیب، میبینید که نوع ارتباطات شما رفتهرفته تغییر خواهد کرد و وارد سطح جدیدی خواهد شد. در غیر این صورت، باید همه این اطلاعات را بهتنهایی به دست بیاورید و کل این مسیر را بهتنهایی و با آزمونوخطا طی کنید.
به همین علت است که میگوییم با کمکگرفتن از ثروتمندان دیگر، سریعتر اوج خواهید گرفت.
معاملاتی معدود با سود کلان داشته باشید
بهطور کلی، دو نوع مدل تجاری برای فروش و کسب سود وجود دارد. مدل اول فروش تعداد زیادی کالا یا خدمات با درصد سود کم است و مدل دوم این است که تعداد محدودی کالا را با درصد سود زیاد به فروش برسانید.
این مسئله به نوع کسبوکار شما و شغلی که در آن مشغول هستید مرتبط است. همیشه و از قدیم این طور بوده که سود برخی از بازارها، از بازارهای دیگر بیشتر است. یا بهعبارت دیگر، «پول درشت» در آنها جابهجا میشود. بهعنوان مثال، «بازار مسکن» نمونهای از این بازارهاست. یک معامله در این بازار میتواند بهاندازه فروش صدها محصول خدماتی سود داشته باشد.
خب اگر به دنبال ثروتمندشدن هستید، واضح است که فعالیت در این کسبوکارها بیشتر به نفع شماست؛ اما نباید نقش مهارت و تخصص را هم نادیده گرفت. بالاخره هرکسی در کاری تخصص دارد و ورود شما به کاری که مهارت لازم را در آن ندارید، میتواند به ضررتان تمام شود. اگر در ابتدای راه و در حال برنامهریزی برای آینده شغلی خود هستید، میتوانید این فاکتور را در نظر بگیرید و زمان باارزش خود را به کسب مهارت در کاری اختصاص دهید که سود بیشتری را برایتان بههمراه دارد.
اما همه اینها به این معنی نیست که نمیتوان از مدل اول برای ثروتمندشدن استفاده کرد. تنها تفاوت آنها این است که در مدل اول، شما باید تعداد بیشتری کالا را به فروش برسانید و یا تعداد بیشتری معامله انجام دهید. تصور کنید که شما از هر فروش خود ۱ دلار سود میکنید. برای اینکه بتوانید به سود ۱ میلیون دلار برسید، باید ۱ میلیون واحد از محصول خود را به فروش برسانید. بنابراین روی محصول یا خدماتی تمرکز کنید که افراد زیادی به آن احتیاج دارند و بهطور مکرر خریداری میشود.
مسیر هموارتر را انتخاب کنید
رِی دالیو (Ray Dalio)، میلیاردر و سرمایهگذار معروف آمریکایی به نکتهای اشاره کرده که هر کارآفرینی باید درباره آن فکر کند. او درباره شیوه میلیاردرشدن خود میگوید:
تنها کاری که من کردم، کسب مهارت در زمینهای بود که اگر در آن ماهر باشید، (مسلماً) پول زیادی به دست میآورید.
منظور این جمله آن است که برای میلیاردرشدن، نیازی نیست که لزوماً یک کارآفرین برتر یا یک نخبه خلاق باشید. با توجه به خصوصیات ویژه خود، سعی کنید مسیرهای هموارتر و تضمینشدهتر را برای کسب ثروت در پیش بگیرید.
در بین افراد ثروتمند، بهندرت با کسانی برخورد میکنید که شیوهای منحصربهفرد یا جدید را پیش گرفته باشند. البته شاید از این حرف کمی گیج شده باشید؛ چراکه تصور اکثریت ما از پولدارشدن و موفقیت (دستکم در آمریکا)، راهاندازی یک کسبوکار جدید است که به ناگاه سروصدای زیادی به پا میکند و صاحب آن را به یک میلیادر تبدیل میکند؛ اما حقیقت این است که در دنیای واقعی، همه ثروتمندان جف بزوس و بیل گیتس و ایلان ماسک نیستند. تنها راه رسیدن به ثروت هم، طیکردن مسیری مشابه این افراد نیست.
اتفاقاً برعکس، ثروتمندان زیادی وجود دارند که راههای معمول و کمخطر را برای رسیدن به موفقیت برمیگزینند. انتخاب روشهای خاص و منحصربهفرد بهمعنی پذیرش یک ریسک بزرگ است. ممکن است این ریسک جواب بدهد و این افراد در مدتزمان خیلی کوتاهی به یک میلیاردر تبدیل شوند؛ اما خب تضمینی هم در این روشها نیست و ممکن است در نهایت با شکست مواجه شوند. این در حالی است که مسیرهای معمول و هموارتری برای کسب ثروت وجود دارد که با خیال راحتتری میتوان به آنها اطمینان کرد.
اشتباه بسیاری از افراد این است که در کاری مهارت پیدا میکنند که در طولانیمدت چندان سودآور نیست. با وجود تجربههای ناموفق مشابهی که وجود دارد، این افراد باز هم به دلایل مختلف همین اشتباه را تکرار میکنند. یکی از این دلایل این است که آنها فکر میکنند میتوانند از پس هر کاری بربیایند و بهعبارت بهتر، حسابشان با بقیه فرق میکند.
اما اگر یک لحظه منطقی فکر کنیم، چرا ما باید بتوانیم کاری که تعداد زیادی از افراد در آن شکست خوردهاند را با موفقیت به انجام برسانیم؟
این سؤال، استفهام انکاری نیست. بهعبارت دیگر، منظور ما این نیست که شما نمیتوانید چنین کاری را انجام دهید؛ بلکه هدفمان این است که واقعاً به پاسخ آن فکر کنید. آیا توانایی خاصی در شما هست که بتواند شما را به یک فرد پیشرو و پیشگام تبدیل کند؟ یا این احساس تنها از روی جو رقابتی حاکم در دنیای امروزی که عمدتاً از طریق شبکههای اجتماعی ایجاد شده در شما به وجود آمده است؟ اگر پاسختان به سؤال اول مثبت است که به شما تبریک میگوییم؛ اما اگر احساس میکنید پاسخ مثبت را باید به سؤال دوم بدهید، پیشنهاد میکنیم فرمان تصمیمگیری را از احساساتتان گرفته و به منطقتان بدهید.
فراموش نکنید که پیشگامان راه را برای دیگران هموار میکنند؛ اما میلیونرهایی که سریع پولدار میشوند، مسیری را طی میکنند که قبلاً هموار شده است. تلاش برای اختراع مجدد چرخ به صرف زمان احتیاج دارد، زمانی بسیار زیاد.
بنابراین، افرادی که خیلی سریع ثروتمند میشوند، در کاری مهارت کسب میکنند که پیش از این تعداد بسیار زیادی را ثروتمند کرده است؛ نه یک یا دو نفر، بلکه صدها و هزاران نفر.
در یک کلام، اگر قصد دارید سریعتر ثروتمند شوید، سودای پیشگامبودن را کنار بگذارید و به دنیای واقعی بچسبید.
شبیه به یک میلیاردر برنامهریزی کنید
در قسمت آخر این مقاله، میخواهیم کمی پا را فراتر گذاشته و روشهایی را بررسی کنیم که میتوانند لقب «میلیاردر» را به شما هدیه دهند. راستش را بخواهید، میلیاردرها هم از همان مسیری میگذرند که ثروتمندان معمولی از آن گذشتهاند؛ با این تفاوت که در مسیر میلیاردرشدن، باید فشارهای بیشتری را تحمل کنید.
اگر اندکی با دنیای کسبوکار آشنا باشید، احتمالاً در سالهای اخیر اصطلاح استارتآپ را زیاد شنیدهاید. برخلاف تصور خیلیها که استارتآپها را جایی برای تفریح و کار توأمان میدانند، استارتآپهای واقعی، سکوهای پرتابی هستند که کسبوکارهای خلاقانه را در شرایط تحتفشار، به سرعت رشد میدهند و به ثروتهای هنگفت نزدیک راز ثروت و ثروتمندان جهان میکنند.
از نظر من یکی از راههای احتمالی برای میلیاردرشدن، راهاندازی یک استارتاپ موفق با کمترین بودجه ممکن است. اولین قدم برای راهاندازی یک استارتاپ موفق، داشتن ایدهای است که در نوع خود جدید و کارآمد باشد.
مرحله بعدی، پیداکردن سرمایهگذار است. پیداکردن سرمایهگذار اغلب دشوارترین مرحله برای کارآفرینان است؛ اما اینجاست که «همنشین بزرگان بودن» دوباره به کمکتان میآید. اگر شما دوستان و همکاران ثروتمندی داشته باشید، یافتن یک سرمایهگذار از بین آنها کار بهنسبت راحتتری خواهد بود.
پس از طی این مراحل، شما باید برای استارتاپتان تبلیغ کنید و آن را به شهرت برسانید. این مرحله هم اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر بعد از اولین مرحله تأمین مالی نتوانید نام استارتاپتان را بر سر زبانها بیندازید، در ادامه احتمالاً به دردسر خواهید افتاد.
کسب شهرت باعث جذب سرمایه بیشتر میشود. با کسب شهرت دیگر نیازی نیست که خود را به سرمایهگذاران اثبات کنید؛ بلکه سرمایهگذاران خود بهدنبال شما خواهند بود و مشتاقانه روند رشد و توسعه استارتاپتان را پیگیری میکنند.
فراموش نکنید که کسبوکار شما باید به مرحلهای برسد که بتواند هزینههای خود را مدیریت کند. بهعبارت دیگر، استارتاپ شما نباید به هیچ شخص یا عامل بیرونی وابسته باشد و باید بهصورت مستقل به کار خود ادامه دهد. این همان مرحلهای است که گفته میشود این استارتاپ به «مقیاسپذیری» رسیده است.
البته این به این معنی نیست که دیگر بههیچوجه به سرمایه سرمایهگذاران احتیاجی ندارید. بلأخره شما برای گسترش کسبوکار خود نیاز به سرمایه بیشتر دارید؛ اما مسئله این است که این سرمایه بهخودیخود تأمین میشود و نیازی نیست که شما برای تأمین آن، بهدنبال سرمایهگذار بگردید. همه اینها بهخاطر این است که سرمایهگذاران شاهد موفقیت استارتاپ شما بودهاند و به آینده آن اطمینان دارند.
برای میلیاردر شدن، باید طوری برنامهریزی کنید که پس از این دوره تأمین مالی، کسبوکارتان به سودآوری برسد. در این صورت میتوانید آسودهخاطر باشید که آینده مالی خوبی در انتظارتان است؛ وگرنه، ممکن است با مشکل مواجه شوید.
معمولاً آخرین اقدام میلیاردرها، عرضه اولیه سهام است. انتخاب زمان مناسب برای عرضه اولیه سهام بهشدت مهم است. شما باید زمانی سهام خود را عرضه کنید که به موفقیت لازم دست یافته باشید و بهعبارتی، حرفی برای گفتن داشته باشید. مشکل بسیاری از شرکتها دقیقاً همین است که پیش از اینکه از سودآوری خود مطمئن شوند، عرضه اولیه سهام را انجام میدهند؛ در صورتی که کلید اصلی موفقیت در عرضه اولیه سهام، زمانبندی درست است.
اگر زمان مناسبی را برای عرضه اولیه سهام انتخاب نکنید، ممکن است با شکست مواجه شوید و اگر زمانبندی درست را رعایت کنید، بهاحتمال زیاد یکی از میلیاردرهای آینده خواهید بود. بنابراین هر زمان که احساس کردید استارتاپتان به موفقیت لازم دست یافته، میتوانید سهام آن را در بازارهایی مانند بازار بورس عرضه کنید تا باعث جذب سرمایه بیشتر برای شما شود.
جمعبندی
شاید با مطالعه این مقاله، تنها چیزی که به ذهنتان رسیده این باشد که «چه دل خوشی». میدانیم که گفتن این حرفها راحت است؛ اما پیادهکردن آنها در سطح عملی، نه. علاوه بر این، اداره یک کسبوکار در فضای فعلی کشور ما که با مشکلاتی مثل تحریمهای خارجی، رانتهای داخلی و سیاستهای ناپایدار اقتصادی دستبهگریبان است، سختی کار را دوچندان میکند. با این حال، ناامیدی راهحل مشکل نیست.
همه روشهایی که عنوان شد، در یک شرایط استاندارد میتواند شما را یک فرد ثروتمند تبدیل کند یا دستکم میتواند دید بازتری به شما ارائه کند تا به چیزهایی فکر کنید که پیشتر فکر نمیکردید. البته لازمبهذکر است که همه روشهای کسب ثروت هم در این چهار مورد خلاصه نمیشود و مسلماً راههای دیگری وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره نشد.
با این حال، اگر بخواهیم نکات اصلی این مقاله برای ثروتمندشدن را بهطور خلاصه مرور کنیم، به این موارد میرسیم:
درس های موفقیت از ثروتمندان جهان
تو این مقاله میخوایم در مورد راز موفقیت ثروتمندان دنیا صحبت کنیم. بررسی کنیم که اونها چه کارهایی رو انجام میدن و شما بتونین با الگوبرداری از اونها قدم به قدم به موفقیت و ثروت نزدیک بشین. خیلی از این موارد اتفاقات و رازهای پیچیدهای نیستن و افراد میتونن با راز ثروت و ثروتمندان جهان راز ثروت و ثروتمندان جهان ایجاد کردن یه سری تغییرات تو خودشون و الگو قرار دادن درس های موفقیت از ثروتمندان دنیا به هدفهاشون نزدیک بشن.
راز موفقیت ثروتمندان دنیا چیه؟
تفاوت بین افراد عادی و ثروتمند ارتباط کمتری با خود پول و پولدار بودن داره و بیشتر تفاوتها به طرز فکرشون برمیگرده. طرز فکر آدم عادی و آدم ثروتمند از جهتهای مختلف باهم فرق داره و همین دیدگاه باعث ثروتمند شدن افراد میشه.
تفاوتهای مهم افراد ثروتمند و افراد عادی
- افراد عادی فکر میکنن که پول زیاد مشکل به همراهش میاره، ولی افراد ثروتمند فکر میکنن این فقر و بیپولی هست که باعث ایجاد مشکلاته. آدمهای عادی فکر میکنن افراد ثروتمند یا خوششانس بودن و یا این ثروت از راه درستی به دست نیومده. ولی ثروتمندان میدونن درسته که پول ضامن خوشبختی نیست، اما زندگی با پول بیشتر، راحتتر و جذاب تره.
- مردم عادی به فکر خود بودن رو خودخواهی و چیز منفی میبینن. ولی ثروتمندان دید مثبتی به خود دارن و خودشون اولویت هستن. برای ثروتمندان همیشه خودشون اولویت دارن، در صورتی که دید افراد عادی برعکسه. افراد عادی فکر میکنن باید به همه کمک کنن در صورتی که اگر خودشون پیشرفت نکنن نمیتونن به افراد دیگه هم کمک کنن.
- مردم عادی موفقیتها رو از شانس میبینن ولی مردم ثروتمند برای موفق شدن از اقدام و تلاش استفاده میکنن. اون تایمی که افراد عادی صبر میکنن تا شانس بهشون رو کنه و برای موفق شدن دعا میکنن، ثروتمندان مشغول حل مشکل و اقدام هستن. افراد عادی همه چیز رو از بقیه میخوان. از خدا، دولت، رئیس و خانواده. خودشون هم کاری نمیکنن.
- مردم عادی تو آرزوی روزهای خوبی هستن که تو گذشته داشتن. ولی ثروتمندان رو به جلو حرکت میکنن و آینده رو میبینن. افرادی که فکر میکنن بهترین روزهای زندگی گذشته و تو آرزوی برگشت اون روزها هستن به ندرت ثروتمند میشن و معمولاً به خاطر نرسیدن به آرزوشون دچار افسردگی هستن یا مدام تو زندگی غر میزنن. اما افراد ثروتمند خودشون رو به چالش میکشن تا به اهداف و آرزوهاشون برسن.
تعدادی دیگه از تفاوتها
- افراد عادی کارهایی که دوست ندارن رو به خاطر رسیدن به پول انجام میدن اما ثروتمندان میرن دنبال علایقشون. آدمهای عادی فکر میکنن که کسانی که پول زیادی به دست آوردن همیشه درحال کار کردن هستن. اما افراد ثروتمند رویکرد هوشمندانهای دارن و اون اینه که اونها کاری رو که دوست دارن رو انجام میدن؛ در کنار لذتی که میبرن پول هم به دست میارن. ولی افراد عادی کارهای مختلف رو بدون اینکه بهش علاقه داشته راز ثروت و ثروتمندان جهان باشن قبول میکنن. چرا؟ چون به پولش احتیاج دارن.
- افراد عادی به دنبال چالش نیستن و اهداف رو طوری تعیین میکنن که بهش برسن؛ اما افراد ثروتمند به دنبال چالش هستن و اهداف بالاتری انتخاب میکنن حتی اگه براشون رسیدن به هدف سخت باشه. این راز موفقیت ثروتمندان دنیاست.
- مردم عادی به فرزندشون یاد میدن چطور از پس خودشون بربیان ولی مردم ثروتمند به فرزندشون یاد میدن که چطور ثروتمند بشن. پدر و مادر ثروتمند از کودکی فرزندشون رو با فقر و ثروت آشنا میکنن. به فرزندشون یاد میدن که دنیا رو باید با دید باز و منطقی ببینن. اونطوری که واقعاً تو جامعه وجود داره. به اونها ارزش ثروت رو میفهمونن و اینجوری در آینده بیشتر برای رسیدن به ثروت تلاش میکن.
- مردم عادی معمولاً به دنبال سرگرمی هستن. در حالی که مردم ثروتمند بیشتر از سرگرمی به دنبال آموزش و یادگیری هستن. ممکنه افراد ثروتمند خیلی روی تحصیلات تمرکز نداشته باشن اما حتماً به دنبال یادگیری هستن و از همه منابعی که اونها رو به هدفشون میرسونه استفاده میکنن.
- مردم عادی به فکر پسانداز هستن اما ثروتمندان به فکر بیشتر کردن درآمدن و روی کسب ثروت تمرکز دارن. افراد ثروتمند به جای پسانداز کردن پول به فکر سرمایهگذاری هستن و حتی تو اوج بحران هم ثروتمندان مثل بقیه آدمها فکر نمیکنن و همیشه تمرکزشون روی پول بیشتره.
راز موفقیت ثروتمندان جهان
راز موفقیت ثروتمندان دنیا – بیل گیتس
بیل گیتس تو سالهای اخیر خیلی موفق و ثروتمند بوده اما هیچوقت تو زندگی از کارهای خیرخواهانه دور نشد و جزو ثروتمندترین افراد جهان هست. بیل گیتس از سمت مدیرعامل شرکت مایکروسافت بازنشسته شد. به جای اون تایمش رو به صورت تماموقت صرف کارهای انسان دوستانه کرد.
1. نگاه روبهجلو داره
بیل گیتس در کنار تلاشهای مداومش همیشه نگاهی به آینده داشت و دائماً به فکر توسعه و بهتر کردن کارش بود. یکی از علتهای معروفیت مایکروسافت این بود که میتونست سالهای بعد رو پیشبینی کنه و رقباش رو کنار بزنه؛ همیشه یک قدم جلوتر بود و حتی بعد از بازنشستگی همچنان به آینده فکر میکرد و تمام تلاشش رو روی کارهای انسان دوستانه گذاشت.
2. موفقیت از مسیر دورش نمیکنه
یکی از نکاتی که باید از زندگی بیل گیتس یاد بگیرین تواناییش تو فراموش نکردن شکستهاست. بیل گیتس میگه موفقیت معلم بدی هست. چون آدمهای باهوش رو گول میزنه. هرچند موفقیتها بخش مهمی از مسیر زندگی هستن اما نباید اجازه بدین این موفقیتها باعث اعتمادبهنفس کاذب بشه؛ چون ممکنه این موفقیت انقدر تو ذهنتون بزرگ بشه که آمادگی روبهرو شدن با چالش آینده رو نداشته باشین.
3. برای زمانش برنامه داره
بیل گیتس به زمان خیلی اهمیت داده و همیشه کارهایی که اهمیت بیشتری دارن رو تو اولویت قرار میده. اگر جایی فکر کنه حضور تو جلسهای یا جمعی براش لازم نیست تو اون شرکت نمیکنه و حتی برای ارتباط و معاشرت افراد نزدیک برنامه زمانی داره.
4. از اعضای تیم مشورت میگیره
برای مثال گیتس سالها قبل اینترنت رو به وسیله اتصال dial-up پیشبینی کرده بود و این نامه رو به شرکتش نوشت: “اینترنت موج بزرگی هست که قوانین رو تغییر میده. این فرصت و چالش باورنکردنی هست. پس من منتظر جواب شما هستم که چجوری میتونین استراتژی رو بهبود بدیم تا موفقیتها ادامه داشته باشه.”
5. به طور مداوم مطالعه میکنه
مطالعه مورد مهمی از راز موفقیت ثروتمندان دنیا هست. اکثر اونها توصیه به خوندن کتاب میکنن و لیستی از مهمترین کتابهای دنیا رو دارن.
راز موفقیت ایلان ماسک
ایلان ماسک مدیر شرکت خودروسازی تسلا به عنوان ثروتمندترین فرد جهان شناخته شد. با رشد سهام شرکت تسلا داراییهای ایلان ماسک از 185 میلیارد دلار گذشت. اما راز موفقیتش چیه؟
1. فقط به فکر پول نیست
اون گفته دقیق نمیدونه چقدر ثروت داره. چون پولش رو به صورت یکجا نگه نداشته و یه تعداد سهام تو شرکتهای تسلا، اسپیکس ایکس و سولارسیتی داره و بازار روی این سهمها ارزشگذاری میکنه. ایلان ماسک انتظار نداره که ثروتمند بمیره. این طرز فکر رو داره که بیشتر ثروتش رو صرف ساختن یک پایگاه تو مریخ کنه. ایلان ماسک داشتن میلیاردها دلار پول تو حساب بانکی رو نشونه شکست میدونه چون یعنی از ثروتش به خوبی استفاده نکرده.
2. بزرگ فکر میکنه
شما هم بزرگ فکر کنین، خودتون رو دست کم نگیرین. شما باید بهترین ورژن خودتون رو نمایش بدین. باید به این فکر کنین که باید به خواستههاتون برسین. اگر فکر کنین که اگه نشد هم اشکالی نداره، نمیتونین پیشرفت کنین. آدمهای عادی فکر میکنن باید صبر کنن تا همه شرایط فراهم بشه تا اقدام کنن و موفق بشن ولی افراد موفق از درون خودشون رو برای ثروتمند شدن آماده میکنن.
درس های موفقیت از ثروتمندان دنیا
1. مراقبه میکنن
اولین راز موفقیت ثروتمندان دنیا اینه که از جسم و روح خودشون مراقبت میکنن. اگه از ثروتمندان جهان مثل ری دالیو، بیل فورد و… راز ثروت و موفقیتشون رو بپرسی میگن مراقبه بزرگترین عامل موفقیت تو زندگیشون بوده. مراقبت از جسم و ذهن چجوری ممکنه؟ با حفظ آرامش، ورزش کردن، داشتن تغذیه سالم و خواب کافی شانس موفقیت رو بیشتر میکنه.
2. سحرخیز بودن
اکثر ثروتمندان صبحها زود از خواب بیدار میشن و این جزو عادتها و راز موفقیت ثروتمندان دنیا هست. افراد سحرخیز اول صبح زمانی رو برای کارهای واجب، ورزش کردن و برای خودشون صرف میکنن. زودتر از هرکسی روزشون رو شروع میکنن در نتیجه شادتر و پویاتر هستن. اوباما، ریچارد برانسون، جک روسی، اورسیلا برنز نمونههای افراد سحرخیز هستن. تو درسهای موفقیت از ثروتمندان دنیا سحرخیزی رو فراموش نکنین. برای سحرخیز شدن باید شبها زود بخوابین. برای این کار باید حداقل 21 روز این کار رو انجام بدین تا تبدیل به عادت بشه.
3. روابط گسترده دارن
یکی دیگه از راز موفقیت ثروتمندان اینه که با افراد موفق و ثروتمند ارتباط دارن و رفتوآمد با افراد مطرح جامعه تو موفق شدن افراد خیلی تأثیر داره. افراد موفق میدونن که شبکه دوستان و همکاران چقدر تو روند موفقیتشون تأثیرگذاره. به وجود اومدن روابط مثبت و شبکهسازی درست به عملکرد بهتر آدمها و فرصتهای جدید کمک میکنه. آدمهای موفق معمولاً اهل شکایت یا انتقاد نیستن و برای زمانشون ارزش قائل هستن. افراد دورتون تو موفقیت شما خیلی خیلی تأثیرگذارن. گاهی افرادی دورتون هستن که از زندگی فقط گلایه و شکایت میکنن ولی یه وقتی هست اطرافتون پر از آدمهای پویاست که فقط به دنبال اهدافشون هستن. انتخاب شما کدومه؟ این انتخاب تو آیندت تأثیر داره.
4. همیشه کاری برای انجام دادن دارن
یکی دیگه از درس های موفقیت از ثروتمندان دنیا اینه که افراد خودشون رو مشغول کارهای مهم کنن. آدمهای موفق معمولاً بیکار نمیمونن. خیلی از افراد تا مقداری به رفاه و پول میرسن فکر میکنن که حالا دیگه وقت تفریح و استراحته اما افراد ثروتمند تو هر شرایطی سختکوش هستن و به کار و فعالیتشون ادامه میدن.
5. مشکلی با نه گفتن ندارن
افراد موفق میدونن که کی باید نه بگن. وارن بافت میگه تفاوت افراد عادی با افراد موفق این هست که آدمهای واقعاً موفق تقریباً به حداکثر چیزها نه میگن. آدمهای موفق میدونن اگه به منفیبافی و کارهایی که وقتشون رو هدر میده نه بگن، میتونه به بالا رفتن بهرهوری کمک کنه. اگه جواب آدمها به هر کاری مثبت باشه نمیتونن تمرکز کنن و از عهده کارها برمیان.
6. مطالعه روزانه دارن
ششمین راز موفقیت ثروتمندان اینه که معمولاً تلویزیون نمیبینن، به جاش کتاب میخونن. عادتهای روزانه ثروتمندان چجوریه؟ تنها ۶ درصد ثروتمندان برنامههای تلویزیونی رو میبینن؛ در حالی که افراد فقیر 78 درصد مشغول تلویزیون دیدن هستن. به علاوه، ۸۶ درصد ثروتمندان علاقه به خوندن مطالب در کتابها و … دارن. ۸۸ درصد افراد موفق میگن که به خاطر پیشرفت خودشون هر روز ۳۰ دقیقه یا بیشتر وقت رو برای مطالعه اختصاص میدن. پس یادتون باشه اگر میخواین جزء افراد ثروتمند و پولدار باشین لازمه تا روی عادات خودتون کار کنین.
7. از قبل فهرست کارهاشون رو مینویسن
یکی از اصلیترین راز موفقیت ثروتمندان دنیا اینه که هر شب فهرست کارهای روز بعدشون رو مینویسن و برای کارهاشون اولویتبندی میکنن. خودشون رو آماده رویارویی با چالشها میکنن.
8. برای خودشون اهداف تعیین میکنن و تو ذهنشون تصویرسازی انجام میدن
ثروتمندان دنیا هدف تعیین میکنن و اهدافشون رو تصویرسازی میکنن. اکثر افراد موفق، هدفها، برنامههاشون رو طبق چارچوب منظم پیش میبرن. اونها نگاه جدی به نتیجه کارشون دارن و روی مسیرشون تمرکز دارن. تعیین اهداف بخش مهمی از عملکرد افراد موفقه. اهدافشون رو مکتوب میکنن و برنامهای میچینن که به هدف نزدیکترشون کنه. هر موقع تو کارشون به مشکل بخورن، اهدافشون رو یادآوری میکنن و این اهداف باعث بالا رفتن انگیزشون میشه.
9-.پولشون رو مدیریت میکنن
افراد موفق جایگاهشون رو میشناسن؛ چون میتونن کارهای مالیشون رو به خوبی مدیریت کنن. چون پولشون رو عاقلانه سرمایهگذاری میکنن. برای مطالعه بیشتر در مورد سرمایهگذاری پیشنهاد میکنم بهترین راههای سرمایهگذاری رو بخونین. لازم نیست به فکر سرمایهگذاریهای کلان باشین، این سرمایهگذاری میتونه از خودتون شروع بشه. باید برای سرمایهگذاریهاتون برنامهریزی کنین. برای شروع میتونین تو دوره رایگان توسعه مالی شرکت کنین.
10. دوراندیش هستن
دوراندیشی و داشتن دید نسبت به آینده یکی از درس های موفقیت از ثروتمندان دنیاست. این دوراندیشی وقتی درسته که با اطلاعات مالی همراه باشه و به مرور این آیندهنگری تقویت هم میشه. پس به اطرافتون خوب نگاه کنین. توجه کردن به شرایط و اتفاقات فرصتها جدید براتون ایجاد میکنه.
جمعبندی
درس های موفقیت از ثروتمندان دنیا برای همه آدمها جذابه. چون این درسها میتونه مسیر زندگی رو تغییر بده. ولی فقط خوندن این نکات و رازها نمیتونه کمککننده باشه. باید این درسها رو با تمام وجود باور کنین و به کار بگیرین. تو این مقاله در مورد تفاوتهای افراد عادی و ثروتمند صحبت کردیم و گفتیم که چه تفاوتهایی توی طرز فکر و نگرش دارن. در ادامه در مورد عادتهایی که باعث موفقیت ثروتمندان شده صحبت شد.
برای دریافت مطالب جدید در پیج اینستاگرام و کانال تلگرام جاوید مقدم عضو شید.
حتما نظراتتون رو زیر این مطلب برامون بنویسید.
تیم تولید محتوا
ما در تیم تولید محتوای جاوید مقدم در تلاش هستیم تا بهترین مقالات آموزشی را در زمینههای مختلف کسب و کار و بازاریابی اینترنتی و فضای دیجیتال برای شما فراهم کنیم.
راز ثروتمندتر شدن ثروتمندان جهان فاش شد
عنوان جالبی است، مگر نه. شاید در وهله اول این طور بهنظر بیاید که یک چپ مقالهای با این عنوان نوشته اما واقعیت این است که نویسندگان این مقاله که خلاصهای از آن در سایت این صندوق آمده همگی از کارکنان این صندوق هستند.
گزارش صندوق اینگونه شروع میشود: «از قدیم گفتهاند که پول، پول میآورد. اکنون این ضرب المثل ساده را به نابرابری و نارضایتی رو به رشدی که تحت سایه کووید19 رخ داده هم اضافه کنید.
در مقالهای که با همکاری اقتصاددانان صندوق بینالمللی پول و دیگر نهادها نوشته شده، تأیید شده است که افراد ثروتمندتر از سرمایهگذاریشان بیشتر سود کسب میکنند تا افراد غیرثروتمند. همچنین این مقاله بیان کرده که فرزندان افراد ثروتمند، در حالی که ثروت را به ارث میبرند، لزوماً همان بازگشت سود را از سرمایه گذاریها به دست نمیآورند.»
بنا بر این مقاله، «دادههای جزئی ثروت به ندرت وجود دارد اما مالیاتهای ثبتی 12 ساله کشور نروژ (2004-2015) پنجره جدیدی را به سمت انباشت ثروت افراد و فرزندانشان گشوده است. قاعده کشور نروژ این گونه است که آنها برای کاهش خطاهای خوداظهاری مالیات بر ثروت، به خوداظهاریها اتکا نمیکنند بلکه باید بانکها، کارفرمایان و دیگر اشخاص ثالث هم گزارشهای خود را ارائه دهند.این دادهها که تحت شرایط خاصی، علنی میشوند، این امکان را فراهم میسازد که ثروت اولیا با فرزندانشان تطبیق پیدا کند.»
در ادامه آمده است «دادهها نشان میدهند فردی که در رده هفتاد و پنجم دهک توزیع ثروت قرار دارد و در سال 2004، یک دلار سرمایهگذاری کرده در پایان سال 2015 حدود 1.50 دلار نصیبش شده است- یعنی بازگشت سرمایهاش 50 درصد بوده است. اما فردی که در رأس یک دهم درصدی دهک قرار دارد با همان سرمایهگذاری 2.40 دلار نصیبش شده، یعنی یک بازگشت 140 درصدی سرمایه.» این مقاله یک سؤال اساسی پرسیده است و آن اینکه چرا افراد ثروتمند بازگشت بالاتر سود را دارند؟ عقل متعارف میگوید که افراد ثروتمندتر داراییهای خودشان را در معرض ریسکهای بالاتر قرار میدهند و در نتیجه بازگشت سرمایه بالاتری نصیب آنها میشود. اما تحقیقات نویسندگان مقاله نشان میدهد که افراد غنیتر حتی در سرمایه گذاریهای محافظه کارانه، بازگشت سرمایه بالاتری را دارند. افراد ثروتمندتر از «بازده به مقیاس» محض ثروتشان لذت میبرند. مشخصاً، افرادی که غنیتر هستند در قبال پرتفویی که تخصیص میدهند به احتمال خیلی زیاد بازگشتهای ریسک تعدیل شده بالاتری را دریافت میکنند چون آنها به فرصتهای مطلوب و منحصر به فرد سرمایهگذاری یا مدیران بهتر ثروت دسترسی دارند. همچنین پیچیدگیهای مالی، اطلاعات مالی و مهارتهای کارآفرینی هم مهم هستند. این ویژگیها، بازگشت سرمایه را در طول زمان محکمتر میکنند.این تحقیقات در وهله اول این مکانیزم را تعیین میکند و در ضمن نشان میدهد که این مکانیزم از لحاظ تجربی هم مهم هستند.
اما سؤال دیگر این مقاله این است که آیا بازگشت سرمایه در طول نسلها مقاوم میماند؟ جواب به طور خاص مثبت است. ثروت یک همبستگی بالای بین نسلی دارد. فرزندان ثروتمندترین افراد به احتمال خیلی ثروتمند میشوند اما بعید است که از این ثروت همانند اولیاشان بازگشت سرمایه بالایی را بهدست بیاورند. این مقاله نشان می دهد که در حالی که پول یقیناً موروثی است اما مهارتها اصلاً نیستند.