تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل فاندامنتال ارز های دیجیتال (تحلیل بنیادین)
بحثهای زیادی در مورد چگونگی انجام تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال برای سرمایهگذاری در جوامع مربوط به رمزارز شکل گرفته است و در سراسر اینترنت و در سایتهایی مانند Facebook و Reddit و توئیتر این بحثها را میبینیم. کریس بورنیسک کتابی عالی را با عنوان «دارایی رمزارز: راهنمای نوآورانه سرمایهگذاری برای بیت کوین و فراتر از آن» منتشر کرد و این اولین بار بود که به جای رمزارز (Cryptocurrency)، از عبارت دارایی رمزارزی (Cryptoasset) برای توصیف داراییهای مبتنی بر فناوری بلاکچین و لجرهای توزیع شده استفاده میشد. او در این کتاب، روشهای مناسبی برای تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال ارائه میدهد.
بسیاری از داراییهای دیجیتال، از نظر منطقی یا فیزیکی، نوعی شبکه هستند. برخی از بلاکچینها نیز یک نود یا گره غیرمتمرکز هستند و دارای همان کد منبع باز هستند. این گرهها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند تا تمام اطلاعات یکسان در امنیت نگه داشته شوند و همه گرهها دادههای یکسان را ذخیره کنند. این بلاکچینها شبکههای فیزیکی هستند. داراییهای رمرزارز، توکنهای دارای پروتکل هستند. کاربران آنها با هم چند پروتکل یا خدمات را ارائه میدهند و روی یک پلتفرم بلاکچین مانند اتریوم یا EOS اجرا میشوند اما این توکنها ذاتاً بلاکچین نیستند. این داراییهای رمزارزی هنوز نوعی شبکه محسوب میشوند.
صرف نظر از اینکه آیا یک رمزارز یک شبکه منطقی یا فیزیکی است، ارزش اصلی یک رمزارز از ماهیت شبکه آن نشأت میگیرد. بیشتر افراد جامعه رمزارزها به این واقعیت واقف هستند که دارایی رمزارز به خاطر اثرات شبکه آن ارزش دارد. اثر شبکه، تأثیر مثبتی است که در اقتصاد و تجارت نقش آن به خوبی شرح داده شده است که در آن یک کاربر اضافی کالا یا خدمات، ارزش آن محصول را برای دیگران به وجود میآورد. اگر تأثیرات شبکه بر قیمت رمزارزهای موجود را باور کنیم، قانون متکالف (Metcalfe) نیز نقشی مهم در ارزشگذاری و تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال خواهد داشت.
قانون متکالف (Metcalfe)
اگر بخواهیم از این واقعیت استفاده کنیم که فعالیت شبکه کلید فهمیدن ارزش به دست آمده دارایی رمزارز است، بنابراین باید قانون متکالف را درک کنیم. این قانون میگوید که ارزش شبکه متناسب با تعداد کاربران به توان 2 است. به عبارت سادهتر، هرچه تعداد بیشتری از افراد از یک رمزارز استفاده کنند، به دلیل تأثیر شبکه، ارزش آن رمزارز بیشتر میشود. با افزایش تعداد کاربران به صورت خطی، ارزش شبکه هندسی (توان 2) رشد میکند. به عنوان مثال، اگر تعداد کاربران متصل یک شبکه دو برابر شود، ارزش شبکه 4 برابر افزایش مییابد. به همین دلیل درک فعالیت این شبکه مهم است، بنابراین میتوانیم این قانون را یک قانون کلیدی برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال بدانیم. توانایی رشد غیرخطی برای درک ارزش داراییهای رمزارز نیز مهم است.
7 شاخص و نرخ مورد استفاده برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
در بسیاری از شرکتها از تحلیل فاندامنتال به عنوان یکی از سه جنبه مهم در رویکرد سرمایهگذاری استفاده میشود. این شرکتها از 3 شاخص و 4 نرخ در این نوع تحلیل استفاده میکنند:
- آدرس منحصر به فرد (روزانه)
- ارزش معاملات (روزانه)
- هزینه استخراج یا ماین (روزانه)
هر شاخص یک روند را نشان میدهد: افزایش، کاهش یا روند افقی. اگر روند افزایشی باشد، بازار گاوی است. اگر کاهشی باشد، بازار خرسی است. اگر روند افقی یا هموار باشد، بازار خنثی است.
- نرخ NVT – که اگر کمتر از 15 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 25 باشد، بازار خرسی است.
- نرخ MVRV – که اگر کمتر از 1.5 باشد، پس ارزش کالا در بازار کمتر از حد معمول است و اگر بیشتر از 3.5 باشد، ارزش کالا بیشتر از حد معمول است.
- Mayer Multiple – اگر کمتر از 1.2 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 2.4 باشد، بازار خرسی است.
- نرخ استخراج P/BE – اگر کمتر از 1.2 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 3.2 باشد، بازار خرسی است.
هر یک از این نرخها، دو آستانه، یعنی آستانه بالا و آستانه پایین دارند. دیگران ممکن است از آستانههای مختلف استفاده کنند، اما این دو، عواملی هستند که به نظر برای تصمیمگیری بهتر هستند. بیایید کمی بیشتر در این مورد بحث کنیم.
نرخ ارزش شبکه به معاملات (NVT) – نرخP / E بازار کریپتو
یکی از اساسیترین نرخهای قابل درک برای تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال نرخ ارزش شبکه به معاملات است. این نرخ، ارزش شبکه، یعنی آنچه را که در بازار اصلی در فضای سهمها به حساب میآید، توسط تراکنشهای شبکه تقسیم میکند. ما میخواهیم رابطه بین ارزش شبکه کلی و چگونگی ارتباط آن با فعالیت شبکه را ببینیم. این نرخ معمولاً «نرخ P / E برای ارز دیجیتال» نامیده میشود؛ زیرا یکی از اساسیترین معیارها برای تعیین ارزش فاندامنتال است. اگر یک دارایی دیجیتال از ارزش شبکه بسیار بالا (به عنوان مثال ارزش بازار) و فعالیت شبکه پایین برخوردار باشد، پس نرخ NVT بالایی خواهد داشت. اگر یک دارایی دیجیتال ارزش شبکه متوسط و فعالیت شبکهای بالایی داشته باشد، آنگاه نرخ NVT کمتری خواهد داشت.
شاخص منحصر به فرد شبکه (روزانه)
یکی دیگر از شاخصهای مهم در تحلیل فاندامنتال رمزارزها شاخص منحصر به فرد شبکه است. آدرس های منحصر به فرد یک شاخص اساسی مهم است؛ زیرا نشان میدهد تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ که در هر روز مشخص چه تعداد افراد از شبکه استفاده میکنند. ما میخواهیم برای دیدن ترند، این شاخص را رعایت کنیم. اگر ترند بالا باشد و استفاده از شبکه نیز بالا باشد، میتوان انتظار داشت که ارزش شبکه بالا رود.
برعکس، اگر ببینیم آدرس های منحصر به فرد در حال کم شدن است، پس از آن کم استفاده میشود و میتوان انتظار داشت که ارزش شبکه کم شود. اگر به تعریف قانون متکالف نگاهی بیندازیم، میبینیم که تعداد کاربران نقش مهمی در تعیین ارزش یک شبکه ایفا میکند. ما به جای اینکه سعی کنیم مقدار دقیق شبکه را برای هر تعداد کاربر اختصاص دهیم، از روندها استفاده میکنیم. مثلاً آیا آن روز افراد بیشتری از شبکه استفاده میکنند یا کمتر؟
شاخص ارزش معاملات شبکه (روزانه)
تحلیل آدرسهای منحصربهفرد مورد استفاده روزانه فقط نیمی از تصویر جامع را در رابطه با فعالیت شبکه به شما میدهد. اگر میخواهید ارزش را ارزیابی کنید، پس باید بررسی کنید که چه مقدار ارزش در طی یک بازه زمانی مشخص تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ منتقل میشود. شاخص ارزش معامله شبکه نشان میدهد که ارزش منتقلشده از طریق شبکه رو به افزایش است، در حال سقوط است یا پایدار است. اگر ارزش روزانه در حال افزایش است، باید ارزش کلی شبکه نیز در حال افزایش باشد. در مقابل، اگر ارزش سقوط کند، ارزش شبکه نیز در حال سقوط است. این شاخص برای نشان دادن یک روند استفاده میشود. هر چه مقدار رمزارز بیشتری از طریق شبکه منتقل شود، شبکه باارزشتر میشود.
نرخ MVRV
نرخ MVRV نسخه تخصصیتر NVT Ratio است و رابطهای بین ارزش بازار شبکه (ارزش بازار) نسبت به ارزش واقعی آن است و نقش بسیار مهمی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال ایفا میکند. این معیار نوعی محاسبه ارزش بازار است که در آن ارزش و قیمت کوین بر اساس قیمت بازار بیت کوین (که آخرین کوین معاملهشده محسوب میشود) تعیین میشود. این محاسبات، کوینهای از دست رفته را حذف و قیمتی را برای مبنای هزینه تجمعی ایجاد میکند که به یک سرمایهگذار کمک میکند سطح حمایت واقعی قیمت را بر اساس معاملات گذشته ببیند.
کوینهای از دست رفته باعث انحراف در میانگین و نرخ MVRV میشوند و این نرخ سعی میکند این انحراف را حذف کند. این نرخ به دست نیک کارتر از شرکت سرمایهگذاری Castle Island Ventures ایجاد شده و در مقالهای به نام «نرخ بازار به ارزش بیت کوین (MVRV)» بیان شده است. این نرخ به این دلیل به خوبی کار میکند چون به استثناء برخی موارد حاشیهای، نمایش بهتری از ارزش شبکه را ارائه میدهد.
نرخ چندگانه مایر
نرخ Mayer Multiple یکی از نرخهای ثابت بعد از NVT Ratio است. کلمه مایر به خاطر نام Trace Mayer، یکی از اولین سرمایهگذاران و تحلیلگران بیت کوین روی این نرخ گذاشته شد. این معیار یک برآوردکننده آماری است که نشان میدهد سطح قیمت در رابطه با الگوهای معاملاتی گذشته آن با استفاده از میانگین حرکت 200 روزه مشترک چقدر است. به عبارت ساده، نرخ چندگانه مایر یا به اختصار MM از طریق زیر محاسبه میشود:
Mayer Multiple = Price / 200DMA
نرخ چندگانه مایر برابر است با قیمت تقسیم بر میانگین متحرک 200 روزه
به عنوان مثال، امروز نرخ چندگانه مایر 0.89 است ($6,373.85 / $7,142.22). اگر MM2.4 باشد، بازار خرسی است. این محاسبات همچنین هر روز دادهها را با مقادیر جدید پیوند میدهد تا نشان دهد که چه درصدی از شاخص امروز برای یک سرمایهگذاری 1 ساله مناسب است. امروز نرخ MM مقدار 0.89 است که بیشتر از 77 درصد زمان یک سال اخیر است. این نرخ بسیار ارزشمند است.
نرخ قیمت بر هزینه سر به سر استخراج
یکی دیگر از شاخصهای کلیدی در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال نرخ قیمت بر هزینه سر به سر استخراج است. این نرخ قیمت دارایی رمزارز را با هزینه استخراج مقایسه میکند. این نرخ فقط برای کوینهای استخراجشده کار میکند نه توکنها یا کوینهایی که از قبل استخراج شدهاند. بیشتر اوقات، این نرخ با یکی از رمزارزها، مانند بیت کوین یا اتر مورد استفاده قرار میگیرد.
به عنوان مثال، اگر بیت کوین با 6400 دلار معامله میشود و قیمت سر به سر استخراج 7000 دلار است، این نرخ معادل 0.91 میشود که از تقسیم دو عدد بر هم به دست میآید. اگر این عدد کمتر از 1.2 باشد، بازار گاوی است و اگر بیشتر از 3.2 باشد، بازار خرسی است.
این نرخ به دو دلیل محبوب است. دلیل اول این است که سیستم استخراج یک سیستم بسته و پویا است که همواره به دنبال دستیابی به تعادل است. اگر هزینه استخراج از قیمت بالاتر باشد، برخی از ماینرها استخراج را کنار میگذارند؛ زیرا سودآور نیست. آنها منتظر خواهند ماند تا اعداد برای استخراج به سمت سوددهی بروند.
اگر قیمت به مراتب بالاتر از هزینه استخراج باشد، آنگاه استخراجگران جدیدی کار خود را شروع میکنند؛ چراکه پتانسیل سودآوری بالایی را میبینند. این استخراجکنندگان جدید الگوریتم را مجبور به افزایش پیچیدگی میکنند و این مسئله، کار را برای استخراج سختتر و گرانتر میکند.
دلیل دوم محبوبیت این نرخ آن است که به خوبی روی زمان گذشته کار میکند. تحقیقات انجامشده توسط شرکت Fundstrat نشان میدهد که اگر یک سال بعد به قیمت بیت کوین نگاهی بیندازید، شانس صحیح بودن محاسبات به دست آمده در این نرخ بسیار بالا است. روی صحت این نرخ و رابطه آن با قیمت و استخراج در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال بحثهای زیادی شده است. بسیاری معتقد نیستند که بین این دو رابطهای وجود داشته باشد.
شاخص هزینه استخراج
قبلاً برخی از کاربران برای هر تراکنش در شبکه بیت کوین بیش از 50 دلار پرداخت میکردند. در اواسط ژانویه سال 2018 این نرخ دچار سقوط شد. علت این مسئله، کاهش معاملات بود و علت آن نیز خرابی در داخل شبکه بود. با کاهش فعالیت انتظار میرود که ارزش شبکه نیز کاهش پیدا کند. این مسئله یک شاخص خرسی برای شبکه بیت کوین بود.
در نمودار زیر مشاهده میکنید که در آگوست 2018 روند شروع به صعود کرده است و افزایش تقاضا، افزایش فعالیت شبکه و روند رو به رشد کاملاً مشهود است. این نمایانگر یک شاخص صعودی برای بیت کوین است.
همانطور که مشاهده میکنید، هزینه استخراج یک شاخص مهم است و یک بُعد از بازار را نشان میدهد و یک تصویر کلی از بازار را معرفی میکند.
سخن پایانی
ما در این مطلب نگاهی به تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال و شاخصهای مهم در آن انداختیم. از این 3 شاخص و 4 نرخ در چهارچوب اصلی تحلیل فاندامنتال استفاده میشود. در حال حاضر، رمزارزها به قدری با یکدیگر ارتباط دارند که از شبکه بیتکوین برای تعیین نمای کلی بازارهای رمزارزی استفاده میگردد. این معیارها در حال حاضر برای ارزیابی هر رمزارز استفاده نمیشود و ممکن است در آینده تغییر کنند، اما در حال حاضر برای یک ایجاد یک تصویر جامع و نمای کلی به خوبی کار میکنند و شما میتوانید از آنها برای تحلیل فاندامنتال خود استفاده کنید.
آموزش تحلیل فاندامنتال
در این قسمت شما را با تحلیل فاندامنتال در بازار های ارز دیجیتال آشنا می کنیم . از آنجایی که شما برای خرید و فروش رمز ارز ها نیاز به دانش تحلیل تکنیکال دارید .اما باید اهداف پروژه های رمز ارز ها را زیر نظر داشته باشید .و اخبار روزانه بازار های مالی را دنبال نمایید.
تحلیل درون زنجیره ای on-chain Analysis چیست؟
تحلیل درون زنجیره ای on-chain Analysis چیست؟، در این مقاله قصد داریم تا بررسی نماییم که چگونه تحلیل درون زنجیره…
شاخص فاندامنتال FCAS چیست ؟ | مفهوم و کاربرد شاخص FCAS در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال
شاخص فاندامنتال FCAS چیست؟ در این مقاله قصد داریم تا شاخص فاندامنتال FCAS را به شما معرفی نماییم. شاخص فاندامنتال…
بررسی 16 رویدادهای فاندامنتالی برای ارز های دیجیتال
بر اساس مقاله تحلیل فاندامنتال در ارزهای دیجیتال معلوم شد،که بر اساس مطالعه بر روی یکسری رویدادها می توان تصمیم…
6 مورد موثر بر تحلیل فاندامنتال در ارزهای دیجیتال
در این مقاله می خواهیم 6 مورد موثر بر تحلیل فاندامنتال در ارزهای دیجیتال را مورد برسی قرار دهیم.همانطور که…
تحلیل فاندامنتال چیست؟ | تحلیل فاندامنتال در ارز های دیجیتال
تحلیل فاندامنتال چیست ؟ اگر شما وارد بازار مالی شده اید و جویای این هستید که تحلیل فاندامنتال چیست و…
تفاوت تحلیل فاندامنتال در بورس و ارزهای دیجیتال
مطلبی که دارید می خونید مربوط به تحلیل فاندامنتال در بورس یک سهام است.که این سهام وابسته به یک شرکت…
روانشناسی بازار ارز های دیجیتال | شناخت روان چه تاثیری در معاملات دارد؟
ما در مطلب زیر می خواهیم شما را با روانشناسی بازار های مالی مانند رمز ارزها- بورس و فارکس ،…
تحلیل فاندامنتال و یا بنیادی نام یکی از روش های تحلیل بازار های مالی ( ارز دیجیتال و… ) می باشد. در تحلیل فاندامنتال فردی که تحلیل را انجام می دهد و یا تحلیلگر، به بررسی شرایط یک پروژه و یا شرکت از جنبه های مختلف می پردازد و اخبار و رویداد های آن ها را دنبال می کنند. در این دسته بندی قرار است به صورت کاملا دقیق با تحلیل فاندامنتال آشنا شوید. اما قبل از اینکه بخواهید اقدام به مطالعه دیگر مقاله ها کنید بهتر است مطالعه این قسمت را از دست ندهید. شاید با عنوان نام تحلیلگر برایتان این سوال پیش بیاید ک تحلیلگر چیست؟ تحلیلگر به فردی می گویند که مسئولیت تحلیل بازار های مالی را بر عده دارد و یا به نوعی تخصص آن تحلیل بازار های مالی می باشد. در ادامه همراه ما باشید.
تحلیل فاندامنتال ” Fundamental analysis ” چیست؟
همانطور که گفتیم در تحلیل فاندامنتال، تحلیلگر به بررسی جنبه های مختلف پروژه می پردازد. به صورت کلی باید گفت که تحلیل فاندامنتال علم ارزیابی متغیر های اقتصادی و همچنین مالی و موارد دیگری که تغییر پذیر در مورد یک دارایی است می باشد. احتمالا می دانید که جز تحلیل تکنیکال، تحلیل های دیگری نیز وجود دارد که یکی از آن ها تحلیل تکنیکال می باشد. البته لازم به ذکر است که تحلیل احساسات نیز مهم است و تحلیلگر ها نیز این موضوع را در نظر می گیرند. در تحلیل فاندامنتال ارز های دیجیتال، چندین مسئله مهم مورد بررسی قرار می گیرد که در این قسمت به تعدادی از آن ها اشاره خواهیم کرد.
این موارد عبارت اند از:
حجم معاملات
یکی از پارامتر هایی که در تحلیل تکنیکال و فاندامنتال مورد بررسی قرار می گیرد دقیقا همین گزینه است. در این پارامتر بررسی می شود که یک ارز در 24 ساعت گذشته چه مقدار حجم خرید و فروش داشته است و وضعیت معامله آن چگونه بوده است. جز 24 ساعته گذشته در تایم فریم های دیگر نیز مورد بررسی قرار می گیرد. این موضوع بسیار گسترده است که ما در این قسمت به این مقدار اکتفا خواهیم کرد.
تاریخچه و بررسی کلی پروژه
این موضوع نیز به دست تحلیلگران فاندامنتال باید به صورت کامل بررسی شود. اینکه از کلیت پروژه و همچنین تاریخچه پروژه اطلاعات داشته باشید مهم است چراکه متاسفانه برخی از پروزه های فعلی کلاهبرداری هستند. البته برخی از پروژه ها بسیار حرفه ای به وجود آمده اند که ممکن است بابررسی تاریخچه آن باز هم متوجه کلاه برداری بودنش نشوید. به صورت کلی یک پروژه خوب باید یک سابقه طولانی و مثبتی داشته باشد و همچنین در بین کاربران معروف باشد.
ارزش کل بازار و یا مارکت کپ
مارکت کپ هر ارز در سایت کوین مارکت کپ مشخص شده است. مارکت کپ یک ارز یعنی مقدار کل رمایه در حال گردش که بر حسب دلار و طبق یک فرمول محاسبه می شود.
شما می توانید برای مشاهده مارکت کپ هر ارز به سایت کوین مارکت کپ مراجعه کنید و سپس با انتخاب ارز اقدام به مشاهده اطلاعات مفید از آن ارز کنید. هر چه مارکت کپ یک ارز بیشتر باشد یعنی آن ارز معتبر تر است.
برنامه های پیش رو و رویداد ها
از دیگر مواردی که برای بررسی یک پروژه در تحلیل فاندامتال استفاده می شود این موضوع است. مشاهده نقشه راه و برنامه های تیم بسیار مهم است. آن ها را ببینید و به صورت دقیق مطالعه کنید. از این رو می توانید تصمیمات تازه ای بگیرید.
نحوه کارکرد پروژه
این موضوع نیز مهم است. بدانید که در پروژه ای که قرار است سرمایه گذاری که کنید چه سروریس هایی ارائه شده است و چگونه کار می کند. اگر پروزه چندین موضوع را برای آینده خود عنوان کرده است آیا برای رسیدن به آن ها کاری انجام داده است یا خیر؟ مسائل دیگری است که می تواند در این قسمت مهم باشد. باید به آن ها توجه کنید.
تیم پروژه
بررسی تیم پروژه مد نظر و به دست آوردن اطلاعات در این باره بسیار مهم است. به این موضوع زیاد توجه کنید و حتما این کار را انجام دهید. زمانی که تیم یک پروژه را تحلیل می کنید بهتر می توانید آن ها را بشناسید و با آن ها ارتباط برقرار کنید. اگر در هنگام بررسی تیم یک پروژه دیدید که در آن پروزه افراد موفق و همچنین با سابقه ای وجود دارند می توان تا حدودی به آن اعتماد کرد چراکه این موضوع بی شک به موفقیت پروژه کمک می کند. در برخی از پروژه ها ممکن است افراد مشهوری سرمایه گذاری کرده باشند این موضوع نیز بسیار به موفقیت و ارزش قیمتی پروژه کمک می کند. این موضوع را نیز در هنگام بررسی تیم در نظر بگیرید. به صورت کلی بهتر است اینگونه عناوین در تحلیل فاندامنتال را ریشه ای انجام بدهید تا بهتر بتوانید تصمیم بگیرید.
در این قسمت نیز به صورت کامل با تحلیل فاندامنتال آشنا شدید. در مقالات دیگر می توانید به صورت کامل تر و جزئی تر در این باره اطلاعات به دست آورید.
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟
در این مقاله با موضوع مفاهیم اولیهی تحلیل فاندامنتال(بنیادی) و به کارگیری اصول آن در بهینه سازی روند معاملات با ما همراه باشید.
هدف از این مقاله اینست که شما پس از خواندن آن قادر باشید عوامل موثر بر تحلیل فاندامنتال یا همان تحلیل بنیادی، نسبت به آن چیزی را که قصد دارید ترید کنید شناخته و با جمع آوری یا دریافت اطلاعات لازم بر آن احاطه داشته باشید.
چشمانداز مارکت
نرخ برابری کوینهای مختلف (مثل:ارزش بیت کوین در مقابل دلار) در برابر یکدیگر با توافق همه شرکتکنندگان و بازیگران بازار همان ارز پدید میآید و بیان کننده قیمتی است که عدهای برای خرید و عدهای برای فروش در آن به توافق رسیدهاند. چنانچه در مجموع، اکثریت بازار انتظار بالا رفتن نرخهای مبادله را داشته باشند، اقدام به خرید آن ارزدیجیتال خواهند کرد. و اگر انتظار پایین آمدن نرخ ها را داشته باشند، ارزدیجیتال مورد نظر را به فروش میرسانند. بنابراین تعیین قیمت در بازار به انتظارات معاملهگران از آینده قیمت بستگی دارد.
به طور کلی عوامل اقتصادی، سیاسی و مالی، ترس و نگرانی، بحران ها، امید و آرزو مسایلی هستند که انتظارات معاملهگران بازار را تغییر میدهند که این امر موجب عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت ها تا رسیدن به تعادل میگردد.
هدف معاملهگر فاندامنتال تشخیص همین عدم تعادلها و معامله در جهت رسیدن قیمت به نقطه تعادل (و متعاقبا کسب سود) می باشد.
جمعآوری اطلاعات
تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال همانطور که از اسمش پیداست بررسی عواملی است که به طور بنیادی بر قیمت آنچه که شما خرید و فروش یا به اصطلاح ترید میکنید، اثر می گذارند. آنچه در بازار های مالی از جمله بازار کریپتوکارنسی میتوان معامله کرد بسیار پر تعداد است و از نظر ماهیت با هم تفاوت دارند. در رابطه با کریپتوها(ارزهای دیجیتال)، نمی توان عوامل بنیادی یا همان فاندامنتال موثر بر قیمت آنها را به سادگی و با یک روش یکسان بررسی نمود. پس نتیجه اینست که تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال، باید برای هر چیزی که می خواهید ترید کنید به طور خاص تحقیق و بررسی شود. از این رو در این مقالهی کوتاه، مبانی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال را به طور خلاصه و صرفا با اشاره به مفاهیم اولیه و مهمترین عوامل آن بررسی می کنیم.
وقتی شما تصمیم می گیرید یک کوین خاص را ترید کنید، جمع آوری اطلاعات در باره عواملی که بر تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال شما تاثیر دارند و (ما اینجا فقط به آنها اشاره کردهایم)،یک کار مستمر است که ممکن است با جستجو روی اینترنت بتوانید منابع رایگان زیادی را برای آن بیابید، ولی شرکتهای زیادی وجود دارند که به طور تخصصی روی این امر یعنی گردآوری اطلاعاتی که بر تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال یک کریپتو و یا یک مجموعه از کریپتوها (که معمولا با هم ارتباط نزدیک دارند) کار می کنند. این شرکتها پس از یافتن منابع و گردآوری این اطلاعات توسط تیم های خود، اطلاعات گردآوری شده را بررسی و تحلیل می کنند و در باره تاثیر این مجموعه اطلاعات بر قیمت آن موارد مورد مطالعه نظر می دهند و معمولا آنرا به صورت یک گزارش به افراد و شرکتهائی که این ارزها را معامله می کنند، می فروشند. اغلب این شرکتها به صورت یک آبونمان ماهانه از مشتریان خود کسب درآمد می کنند که از حد کمتر از یکصد الی هزاران دلار بسته به حجم اطلاعات می تواند متغیر باشد. چنین مبالغی برای یک بانک، صندوق سرمایه گزاری و یا یک شرکت درگیر با معاملات مربوطه با مبالغ بالا (چه بصورت تجارت مالی و چه به صورت فیزیکی آن) بسیار ناچیز است. حتی تریدرهای با سرمایه های متوسط نیز اغلب از مشتریان چنین شرکتها می باشند زیرا به جای صرف وقت روی جمع آوری اطلاعات و تحلیل بنیادی میتوانند آن را به صورت آماده و تحلیل شده دریافت کرده، وقت و تمرکز فکری خود را روی کار اصلی خودشان یعنی ترید متمرکز کنند و به این ترتیب در کارشان موفقتر باشند. برای تریدرهای با سرمایههای کوچکتر چنین مبالغی ممکن است سنگین باشد که در این صورت همانطور که قبلا ذکر شد باید به دنبال منابع موثق خبری مربوط به آنچه ترید می کنند روی اینترنت جستجو کرده و به طور منظم و مستمر این اخبار را مطالعه کنند تا در جریان مسائل و اتفاقاتی که بر تحلیل بنیادی مربوط به آنچه ترید می کنند، قرار داشه باشند.
نکته پایانی
دراینجا نکته مهم دیگری را باید مطرح کنیم. تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال بیشتر شامل عواملی است که تاثیرات آنها بر نوسانات قیمتها اغلب زمان می برد و برای پوزیشن های طولانی مدت و تام فریم های بالاتر دارای اهمیت بیشتری است تا پوزیشن های کوتاه مدت و تایم فریم های پائین تر. اصولا تایم فریم های بالا و پوزیشن های طولانی مدت که اهداف (تارگت های) بزرگتری را دنبال میکنند، برای تریدر های با سرمایه کوچک اصولا توصیه نمی شوند. دلیل آن نیز واضح است. تارگت و یا همان حد سود باید همیشه با یک تارگت یا حد ضرر نسبت منطقی داشته باشد که لزوما با هم مساوی نیستند ولی از لحاظ منطقی نباید اختلاف بزرگی با هم داشته باشند. این یک حقیقت است که هرگز همه پوزیشنها منجر به سود نمی شوند. پس اگر سرمایه کوچکی دارید، باید حد ضرر کوچکی هم برای آن تعیین کنید تا در اثر به ضرر نشستن یک پوزیشن، تمام سرمایه خود را از دست ندهید. وقتی حد ضرر نزدیک به پوزیشن قرار بگیرد، حد سود هم همین وضعیت را باید داشته باشد که این یعنی باز و بسته کردن پوزیشن در مدت زمان نسبتا کوتاه که همان ترید کردن در تایم فریم های پائین است. یعنی جایی که تحلیل فنی یا همان تحلیل تکنیکال کارآمد تر و مفید تر از تحلیل فاندامنتال یا همان تحلیل بنیادی است. پس شاید بتوان گفت که تریدر های با سرمایه کوچک لزومی برای هزینه کردن جهت خرید تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال ندارند. اگر چه از آن نمی توان به کلی غافل شد ولی با یافتن منابع خبری رایگان روی اینترنت و توجه به اخباری که روی قیمت آنچه ترید می کنید تاثیر دارند می توان این نیاز را برآورده کرد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال چیست؟
برخی از سرمایه گذاران از تحلیل تکنیکال و برخی دیگر از تحلیل فاندامنتال به منظور تعیین استراتژی سرمایهگذاری خود استفاده میکنند اما تفاوت اصلی این دو تحلیل در چیست؟ در حقیقت تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال بر اساس معیارهای مختلف، قابل توضیح است. اغلب تازهکاران در حوزه بورس و سرمایه، در مورد انتخاب یکی از این دو استراتژی، دچار سردرگمی میشوند. آگاهی از تفاوتهای این نوع دو تحلیل موجب تسریع دستیابی به اهداف خواهد شد. بنابراین با ما همراه باشید تا به همراه یکدیگر تفاوتهای بنیادی بین این دو نوع تحلیل در سرمایهگذاری را بررسی کنیم.
ارائه تعریفی از تحلیل فاندامنتال
هدف از بهکارگیری تحلیل فاندامنتال ارزیابی برخی از ابزارهای معاملاتی همچون سهام، شاخص، ارز و محصولات است. برخی از سرمایهگذاران، پیش از تصمیم گیری در رابطه با خرید و فروش سهام، فاکتورهای زیر در رابطه با تجارتها را در نظر میگیرند:
- عوامل اقتصادی
- تولید ناخالص یک کشور
- نرخ بیکاری در کشور
- نرخ سودآوری شرکت
- سلامت مالی و مدیریتی شرکت
معاملات سهام، از تجزیه و تحلیل فاندامنتال برای ارزیابی معیارهایی همچون عملکرد شرکت، گزارشهای خبری و شرایط حاکم بر بخشهای تجارت استفاده میکند.
مثالی در رابطه با نحوه استفاده از تحلیل فاندامنتال
فرض کنید که سرمایهگذاری از تحلیل فاندامنتال به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی خود استفاده میکند. او قصد دارد که ارزش سهام یک شرکت هواپیمایی را برای بازه زمانی مشخص، تعیین کند. به منظور تعیین پیشبینی دقیق، سرمایهگذار باید فاکتورهای زیر را در نظر داشته باشد:
- هزینههای مربوط به سوخت
- تعداد گردشگران
- ناآرامیهای سیاسی
کلیه این فاکتورها در فعالیت این شرکت هواپیمایی تاثیر مستقیم دارند. افزایش هزینههای مربوط به سوخت، سبب افزایش هزینههای ایرلاین خواهد شد یا ناآرامیهای سیاسی سبب کاهش گردشگری میشود. در نتیجه کلیه این عوامل بر سودآوری و ارزش سهام شرکت تاثیرگذار خواهند بود.
ارائه تعریفی از تحلیل تکنیکال
افرادی که تنها نمودارهای ارزش سهام را موردبررسی قرار میدهند، تحلیلگران تکنیکال هستند. این افراد معتقدند که هر آنچه که باید در مورد یک سهام یا دارایی ویژهای بدانند، در ارزش آن سهام مشهود است. تحلیلگران تکنیکال، معاملات و سرمایهگذاری خود را بر اساس معیارهای زیر برنامهریزی میکنند:
- روند ارزش سهام
- نمودارها و چارتهای گوناگون
- استفاده از دادههای ریاضی؛ مانند میانگین متحرک قیمتها
در نتیجه افرادی که قصد سرمایهگذاری به صورت کوتاهمدت را دارند، بیشتر به استفاده از نمودارها گرایش خواهند داشت. دلیل بارز استفاده از این نوع تحلیل توسط سرمایهگذاران، آگاهی از کوچکترین نوسانات قیمت سهام در بازار بورس است. اگرچه امروزه دسترسی به اخبار جدید در مورد شرکتها بسیار سادهتر از گذشته شده است اما باز هم خبرهایی که به طور مستقیم بر بازار بورس تاثیر میگذارند، دست و پا شکسته هستند.
تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
همانطور که در تعریف هر یک از این دو تحلیل مشخص شد، تفاوتهای اساسی بین آنها وجود دارد که در ادامه به بررسی برخی از آنها خواهیم پرداخت.
تفاوت در اصل تعریف تحلیلها
تحلیل فاندامنتال با هدف تجزیه و تحلیل ارزش اوراق بهادار و تعیین ارزش ذاتی سهام مورداستفاده قرار میگیرد، در حالی که تحلیل تکنیکال از نمودارها، الگوها و روندها به منظور تعیین ارزش سهام در آینده استفاده میکند.
هدف استفاده از تحلیلها
هدف از استفاده از تحلیل بنیادی، تعیین ارزش سهام است در حالی که تحلیل فنی زمان مناسب برای خرید و فروش سهام در بازار را تعیین میکند. علاوه بر این تحلیل فاندامنتال برای سرمایهگذارانی که قصد سرمایهگذاری طولانیمدت را دارند، مورداستفاده قرار میگیرد در حالی که از تحلیل فنی برای سرمایهگذاری کوتاهمدت استفاده میشود.
نحوه استخراج اطلاعات
در تحلیل فاندامنتال از گزارشهای اقتصادی، رویدادهای خبری، تجزیه و تحلیل عملکرد تجارتها در گذشته استفاده میشود. این در حالی است که در تحلیل تکنیکال، اطلاعات لازم از نمودارها، چارتها و نوسانات ارزش سهامها استخراج میشود. این امر نشاندهنده تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال است.
کدام یک از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال بهتر عمل میکند؟
ممکن است که به عنوان سرمایهگذار تازه وارد، بپرسید که کدام یک از این دو نوع تحلیل را باید انتخاب کنیم؟ پاسخ این است که این دو تحلیل در کنار هم مورد، مکمل یکدیگر خواهند بود. دستیابی به درآمد و بازده بالا از طریق هر دو استراتژی امکانپذیر خواهد بود اما انتخاب سبکی که به نوعی ترکیبی از این نوع دو نوع تحلیل باشد منجر به کسب نتیجه بهتر خواهد شد. در واقع استفاده از اطلاعات و دادههای حاصل از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال در کنار هم آگاهی از تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال منجر به اخذ تصمیمات آگاهانه و معقولانهتر خواهد شد. نمودارها و چارتها روند ارزش سهام را در لحظه نشان میدهند و نرخ بهره، بیکاری در کشور یا حتی تحولات سیاسی را در نظر نمیگیرند. به همین جهت تصمیم گیری بر اساس دادههای لحظهای یک رویکرد خطرناک به حساب میآید.
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک، از دیگر حوزههایی است که استفاده از ترکیب تحلیل فنی و تحلیل بنیادی در آن، اثربخش است. اخبار اقتصادی اگرچه ممکن است که اطلاعاتی در مورد تغییر روند تقاضا در بازار در اختیار شما قرار دهد اما هرگز به شما نخواهد گفت که تصور اشتباه شما در مورد بازار چیست. به عنوان مثال، امکان تعیین ریسک در بازار به خصوص، از طریق نمودارها وجود دارد اما این دادهها هرگز دقیق نخواهند بود. به همین دلیل است که بهکارگیری دو استراتژی تحلیل، در مدیریت ریسک بسیار کارآمد خواهد بود. در نهایت بر اساس آنچه بیان شد، تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال در نحوه اطلاعرسانی و عملکرد کلی آنها است. البته استفاده از این دو تحلیل در کنار هم، ایدهای فوقالعاده خواهد بود؛ چراکه با استفاده از این دو تحلیل کلیه دادههای مهم در کنار هم قرار خواهند گرفت و منجر به تصمیم گیری آگاهانهتر خواهد شد. برای کسب اطلاعات بیشتر از بستههای آموزش بورس آکادمی دکتر ژند استفاده کنید.
تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟
تحلیل یکی از مهمترین بخش های بازار سرمایه است که به وسیله آن می توان سهام یک شرکت را ارزیابی کرده و ارزنده بودن آن را تشخیص داد. در بازار سرمایه از دو روش تحلیلی برای ارزیابی سهام شرکت ها استفاده می شود که این دو روش شامل تحلیل فاندامنتال(بنیادی) و تکنیکال است.
به گزارش پایگاه خبری بااقتصاد، تحلیل جزئی از بازار سرمایه است، نمی توان وارد بازار سرمایه شد و از تحلیل استفاده نکرد، زیرا تحلیل به سرمایه گذار دید بهتری برای خرید یا فروش سهام و ارزنده بودن آن می دهد. در بازار سرمایه برای ارزیابی سهام و شرکت ها دو روش تحلیل وجود دارد که هر کدام می تواند به صورت فردی یا مکمل دیگری باشد. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال(بنیادی) روشهایی هستند که از آنها در جهت تحلیل سهام استفاده میکنند.
تحلیل فاندامنتال و ابزارهای آن
تحلیل فاندامنتال که با عنوان تحلیل بنیادی هم نام برده می شود روشی است که از طریق آن میتوان داده های مالی، اطلاعات شرکت، دارایی ها و بدهی، شرایط اقتصادی و سیاسی تاثیر گذار بر سهم و ارزش ذاتی سهام یک شرکت را تعیین کرده و ارزنده بودن سهام را نسبت به قیمتی که در بازار خرید و فروش می شود مشخص کرد.
تحلیلگران بنیادی با استفاده از ابزارهای خود ارزش ذاتی و واقعی یک شرکت را بدست آورده و بر اساس تفاوتی که میان ارزش ذاتی و واقعی سهم آن با قیمتی که در بازار خرید و فروش می شود ارزنده بودن یا نبودنش را تشخیص می دهند. در صورتی که قیمت سهم نسبت به ارزش ذاتی شرکت کمتر باشد خرید آن سهم را ارزنده دانسته و در صورتی که قیمت سهم بیشتر از ارزش واقعی آن باشد سهم را زیان ده و غیر ارزنده اعلام می کنند.
تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن
تحلیل تکنیکال بدین صورت است که فرد تحلیلگر به صورت های مالی و شرایط اقتصادی و سیاسی توجهی ندارد زیرا باور او این است که نوسانات قیمتی سهام شرکت ها اتفاقی نیست و بر اساس یک الگو تغییر می کند که با استفاده از روش های مختلف این الگو را می توان شناسایی کرد و ارزنده بودن سهم را تشخیص داد . بر اساس تحلیل تکنیکال، بازار هوشمند است و الگوی قیمتی سهم شرکت ها بر اساس تغییرات بیرونی توسط بازار تصحیح می شود و فرد با استفاده از ابزار تکنیکالی مانند اسیلاتور و اندیکاتورها با استفاده از روش های مختلف می تواند این الگو و روند را شناسایی کرده و تغییرات قیمت سهم را تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ تشخیص دهد و درنهایت بر اساس روند تشخیصی زمان خرید یا فروش سهم را پیشبینی می کند.
در اصل تحلیلگران تکنیکال می گویند تغییرات قیمتی سهم در گذشته الگوی قیمتی آینده آن را نشان می دهد و با توجه به رفتار گذشته قیمت سهم است که می توان زمانی برای ورود و خروج تعیین کرد.