اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس

روشهایی که خودتان حس میکنید، در آنها قویتر عمل خواهید کرد را انتخاب کرده و تنها بر اساس آنها معامله کنید.
نوع شناسی ابزارهای مدیریت ریسک؛ مزایا و کارکردها
پس از بررسی دقیق ادبیات موجود در بازارهای مالی دنیا، ٦ کارکرد بالقوه قراردادهای آتی کالا شناسایی شدند. سه کارکرد نخست را می توان کارکردهای اصلی نامید که معاملات آتی کالا انجام می دهند: کشف قیمت، مدیریت ریسک قیمت (پوشش ریسک یا هجینگ) و مکانی برای سرمایه گذاری. در شماره قبلی از سری گزارش های «بورس کالا و اقتصاد»، به بیان توجیهات و خلاصه فرضیات تاثیرات دومین کارکرد معاملات آتی یعنی مدیریت ریسک پرداخته شد و در این شماره، ادامه کارکرد دوم را مورد بررسی قرار داده ایم.
به گزارش اختصاصی گروه مطالعات «کالاخبر»؛ مدیریت ریسک قیمت می تواند در قراردادهای معاملات فیزیکی میان فعالان بازار در امتداد زنجیره عرضه نیز گنجانده شود. همچنین مدیریت ریسک را می توان در قراردادهای میان یک فعال بخش کالا و یک تامین کننده خدمات از قبیل یک تامین کننده مالی یا تامین کننده نهاده ها گنجاند. بر اساس این ترتیبات، طرف معامله، پوشش ریسک را انجام می دهد و منافع حاصل از آن را به تولیدکننده منتقل می کند؛ مثلا در اینجا امکان دارد که قیمت از قبل تعیین شود و یا با توجه به معیار مورد توافق طرفین در زمان تحویل تثبیت می شود؛ این موضوع به طور قطع منافعی برای تولیدکننده دارد.
ابزارهای رایج مدیریت ریسک
همانطور که در تصویر شماره یک آمده، قراردادهای سلف، آتی، اختیار و سواپ رایج ترین ابزارهای موجود برای مدیریت ریسک قیمت کالا هستند. با وجود این، هر ابزاری دارای کارکرد، الزامات کاربرد و پیامدهای هزینه ای متفاوت است و این مسئله انتخاب ابزار را به نوع کاربر و مشخصات وضعیت کاربر وابسته می سازد که در جدول ذیل، کارکردها و الزامات کاربرد و پیامدهای هزینه ای هر کدام از این ابزارها آمده است.
یک گروه بین المللی مدیریت ریسک کالا، بر خرید "قراردادهای اختیار فروش"، به عنوان مناسب ترین راه حل برای تولیدکنندگان کالا تاکید می کند؛ اختیاری که براساس آن دارنده حق دارد، ولی متعهد نیست، که کالای خود را به قیمت معینی در تاریخ یا قبل از تاریخ سررسید بفروشد.
برای تامین کنندگان منابع مالی، مهمترین محدودیت تجارت با تولیدکنندگان کالا در کشورهای درحال توسعه، ریسک اعتبار است. سامان بخشیدن به ساختار معاملات و کسب و کار با استفاده از یک قرارداد مشتقه ساده اختیار معامله، ریسک اعتبار را از نظر تامین کننده حذف می کند و درهای معامله با مشتریانی را می گشاید که در غیراین صورت امکان معامله با آنها وجود نداشت.
مشتریان کشورهای درحال توسعه همچنین تمایلی به استفاده از راهبردهای پوشش ریسک پیچیده ندارند، بلکه ترجیح می دهند در ابتدا از ابزارهای ساده تری استفاده کنند. آنها پس از اینکه از پختگی بیشتری در استفاده از ابزارهای پوششی برخوردار شدند و وثیقه قابل قبول برای تامین کننده را یافتند، می توانند به سوی استفاده از سایر شکل های ابزارهای پوشش ریسک حرکت کنند.
چالش اصلی این گروه بین المللی مدیریت ریسک کالا، ایجاد مدل های کارآمد همکاری با استفاده از تجمیع کننده های محلی بوده است و بنابراین، هدف اصلی این گروه بر ارایه کمک های فنی و آموزش و ایجاد تفاهم میان جوامع کشاورز متمرکز است. سهولت نسبی معاملات اختیار فروش در این زمینه کمک بسیاری کرده است. با وجود این، دو مسئله مطرح شده است:
نخست، معاملات اختیار گاهی می تواند بیش از حد گران باشد، چون حق معامله ها اغلب دقیقا در مواقعی که بیش از همیشه به آنها نیاز است گران ترین قیمت را دارند و دوم اینکه این ابزارها معمولا فقیرترین فقرا را هدف نمی گیرند، بلکه برای کشاورزانی مناسب هستند که به تجارت گرایش دارند.
بنابراین یک درس اصلی که از تجربه این گروه بین المللی مدیریتی می گیریم، این است که سازماندهی و آشنایی کشاورزان با اصول تجارت، پیش نیاز استفاده سودمند آنها از ابزارهای مدیریت ریسک قیمت است.
در کشورهای در حال توسعه، استفاده از بورس های محلی برای مدیریت ریسک می تواند در برخی شرایط خاص، در مقایسه با استفاده از بورس های بین المللی با سابقه، سودمندتر باشد. چالش هایی که در راه دسترسی به بورس های بین المللی وجود دارد معمولا شامل کنترل جریان های نقدینگی، سرمایه و کالا، نوسان نرخ های ارز و الزامات سختگیرانه اعتباری و شناسایی مشتریان است که اغلب مانع از این می شود که کارگزاران کشورهای توسعه یافته بتوانند با کشورهای در حال توسعه معامله کنند.
نکته بسیار حساس دیگر این است که در اکثر موارد ریسک مبنای گسترده ای از قبیل واگرایی اساسی میان قیمت بازارهای معاملات آتی بین المللی و بازارهای نقدی داخلی نیز وجود دارد که اثربخشی ابزارهای پوشش ریسک را تضعیف می کند. بسیاری از این مسایل را می توان با یک سکوی داخلی به شیوه ای رضایت بخش پاسخ داد.
از سوی دیگر، بسیاری از بورس ها در تلاش برای معرفی قرارداد کالایی، که با قرارداد معیار بین المللی تفاوت دارد و معامله آن با پول ملی و براساس یک سکوی محلی با مشکلات زیادی مواجه شده اند.
هماهنگ سازی بهتر قیمت بازار نقدی و آتی با تجربه بورس های جهانی
در پاره ای از موارد بورس ها تلاش کرده اند تا با عاریت گرفتن مشخصات قرارداد و قیمت آن از یک بورس بین المللی و در نهایت تسویه قرارداد براساس پول ملی خود، بر مشکلات گفته شده غلبه کنند. این رویکرد می تواند عملکردهای بازارهای نقدی محلی را با بازارهای بین المللی ریشه دار، هم راستا کند؛ چون فعالان محلی خود را با ویژگی های قراردادهای بین المللی وفق می دهند. این رویکرد همچنین از توان بالقوه سودآوری در هر دو بازار نقدی و آتی (به صورت محلی و بین المللی ) به منظور هماهنگ سازی بهتر قیمت های این دو نوع بازار نیز برخوردار است.
۴ مزیت
بررسی ها نشان می دهد که بهره گیری دولت ها از قراردادهای آتی به منظور مدیریت ریسک که راه حلی مبتنی بر بازار به شمار می رود توانسته در نااطمینانی فعالان بازار ها در قیمت کالاها اثر مثبتی بگذارد. چهار مزیت دخالت نکردن دولت ها در بازار و بهره گیری از ابزارهای مالی همچون قراردادهای آتی به شرح زیر است:
• با ابزارهای مالی به جای قیمت هایی که به صورت دستوری تعیین شده، بر قیمت هایی تاکید می شود که بازار تعیین کرده است.
• ریسک را به دستگاه هایی منتقل می کنند که برای پذیرش ریسک از توانایی و تمایل بیشتری برخوردارند.
• می توانند با ابزارهای تامین مالی مرتبط شوند و در برخی موارد، تامین مالی با هزینه پاینتر را میسر سازند.
• در برخی موارد، هزینه آنها کمتر از برنامه های دولتی دخالت در قیمت هاست.
در پایان اینکه یک رویکرد بازارنگر که از ابزارهای معاملاتی بورس استفاده می کند ممکن است بتواند تقریبا به صورت مستقیم برنامه های موجود دولت را تکرار کند. به عنوان مثال، در سنوات گذشته طبق برخی رویکردها مطرح شده بود که استفاده مناسب از قراردادهای اختیار معامله در بورس می تواند جایگزین برنامه دولت هند برای اتخاذ راهکار حداقل قیمت حمایتی برای گندم شود که این رویکرد اجرایی شد و بسته به ساختار و هدف برنامه، توانست بین ۳۵ تا ۱۵۱ دلار در هر تن در هزینه ها صرفه جویی کند.
اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
قبل از پرداختن به اصول سرمایهگذاری موفق، بهتر است یک تعریف کلی از سرمایهگذاری ارایه بدهیم.
سرمایهگذاری به زبان ساده یعنی تبدیل پول به چند نوع کالا یا دارایی که در حال حاضر مصرف نمیشود و افراد میخواهند با نگهداری آن برای مدتی در آینده از سود د هی آن بهره ببرند.
این داراییها موارد مختلفی را میتواند شامل میشود، از جمله سکه، طلا، ارز، مسکن، گواهی سپرده، سهام عادی یا سهام صندوقهای سرمایهگذاری و غیره.
در این خصوص ما در مقاله «انواع مدلها و روشهای سرمایهگذاری را بشناسیم» به طور مفصل به این مساله پرداختهایم که مطالعه آن را توصیه میکنیم.
وارن بافت نیز سرمایهگذاری را فرایند برنامهریزی برای پول توصیف میکند تا در آینده پول بیشتری نصیب شما شود.
افرادی میتوانند بهترین مدیریت سرمایه را داشته باشند که با اصول سرمایهگذاری صحیح آشنا بوده و آنها را به کار بگیرند.
موفقیت در بازارهای بورس؛ مسکن، طلا، سکه یا ارزهای دیجیتال، نیازمند این است که شما دانش و تجربه کافی را در این حوزهها داشته باشید. در غیر اینصورت سرنوشت شما هم شبیه به هزاران فرد مالباخته بورسی در سال 99 خواهد بود!
برخی افراد با عدم آگاهی از اصول سرمایهگذاری صحیح و پیروی از انگیزههای غلط وارد حوزه سرمایهگذاری میشوند. حتی پس از تحمل زیانهای زیاد؛ باز هم اشتباه خود را تکرار میکنند به امید اینکه روزی موفق خواهند شد.
در این مقاله قصد داریم به بر رسی و توضیح اصول سرمایهگذاری موفق و آسیبها و تهدیدات پیشروی سرمایهگذاران بپردازیم.
در ادامه نیز برخی نکات طلایی از اصول سرمایهگذاری وارن بافت به عنوان سومین فرد ثروتمند جهان را باهم مرور کنیم.
در اصول سرمایهگذاری موفق از این 10 نکته غافل نباشید
در این بخش به برخی اصول مهم و حیاتی درباره سرمایهگذاری میپردازیم که رعایت آنها به شما کمک خواهد کرد تا سرمایه خود را به روشی بهتر و کارآمدتر مدیریت کنید .
قبل از هر چیز آموزش ببینید
یکی از پایهترین اصول در بحث سرمایهگذاری این است که شما آشنایی کافی را اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس نسبت به بازار هدف خود داشته باشید و در این زمینه آموزشهای لازم را ببینید.
باید این پیشفرض ذهنی را همواره بپذیرید که بدون آموزش نمیتوان به هیچ بازاری ورود کرد. چرا که امکان دارد موجب از بین رفتن سرمایه شما شود.
یادتان باشد حتی وارن بافت هم در ابتدا به عنوان متخصص شروع به سرمایهگذاری نکرده است.
بهترین سرمایهگذاران در دنیا، در ابتدا هیچ اطلاعاتی نداشتند و تازهکار بودند. اما با آموزش و پشتکار و بهکارگیری اصول سرمایهگذاری موفق راه خود را هموار کردند.
علاوه بر آشنایی اولیه، باید تمام جوانب را نیز مورد تحقیق قرار دهید؛ چگونگی بررسی شرایط بازار هدف و چالشهایی که در آن وجود دارد را آموزش ببینید.
اگر از توانایی اولیه برای شناخت بازارها برخوردار نیستید؛ به موسسههای آموزشی که در این زمینه فعالیت دارند مراجعه کنید.
در خصوص کوتاه یا بلندمدت بودن سرمایهگذاری تصمیم بگیرید
مشخص کردن زمان و مدت سرمایهگذاری در تصمیمات سرمایهگذاری مهم است. تحقق هدفهای شما به بازههای زمانی مختلفی نیاز دارد.
به طور مثال اگر سرمایهگذاری بلندمدت را انتخاب کردهاید؛ بنابراین نباید اهدافی که در کوتاه مدت کاربرد دارد را در نظر بگیرید و توقع سود آنچنانی نداشته باشید و بالعکس.
چقدر ریسکپذیرید؟
قدرت ریسکپذیری خود را بسنجید و قبل از شروع به سرمایهگذاری، نگاهی به تصمیمات مهم در دوران بحرانی زندگیتان بیاندازید و خود را ارزیابی کنید.
ذهن و روان شما باید آمادگی مقابله با بحران را داشته باشد. اگر نتوانید خود را در دوره بحران مدیریت کنید؛ خطرهای احتمالی در مسیر سرمایهگذاری شما قرار میگیرد.
از مهمترین اصول سرمایهگذاری موفق این است که میزان ریسکپذیری و حتی ریسکگریزی خود را شناسایی کنید. تا با بیثباتی و عدم آمادگی در مواقع بروز بحران مواجه نشوید. چرا که ممکن است سرمایهتان را از دست بدهید.
از مهمترین اصول سرمایهگذاری موفق این است که میزان ریسکپذیری و حتی ریسکگریزی خود را شناسایی کنید.
به سرمایهگذاری در داراییهای مولد توجه کنید
یکی از راههای افزایش سرمایه، فعالیتهای سفتهبازی مانند خرید ارز و طلا است. اما خوب است بدانید اصولیترین و بهترین نوع سرمایهگذاری از نوع سرمایهگذاری بر روی دارایی مولد ثروت است. یعنی میتوان از طریق آن سرمایه و ثروت جدید تولید کرد.
به طور مثال اگر شما یک ساختمان بخرید و همان را نگهداری کنید، تنها از محل افزایش قیمت احتمالی آن میتوانید منتفع شوید. اما اگر همان ساختمان را اجاره دهید، آن را به دارایی مولد تبدیل کردهاید که از طریق آن ثروت (اجاره بها) تولید میشود.
شناسایی بازار هدف و تشکیل پرتفوی بهینه
در بین اصول سرمایهگذاری صحیح، ترکیب بهینهای که افراد برای سبد خود انتخاب میکنند؛ بسیار مهم است.
سعی کنید پسانداز خود را به صورت داراییهای مختلف نگهداری کنید. هیچ فرد سرمایهگذاری همه تخممرغهای خود را در یک سبد قرار نمیدهد.
از اینکه تمام سرمایه خود را به خرید یک سهم یا دارایی دیگری اختصاص دهید جدا بپرهیزید.
متنوعسازی کردن سرمایهگذاری و تشکیل یک ترکیب بهینه، یک استراتژی مهم برای کسب بازدهی بالا است. یکی از اصول سرمایهگذری وارن بافت؛ همین تشکیل پرتفوی بهینه و متنوع است.
اینکه چه حوزهای برای سرمایهگذاری مناسب است؛ چیزی نیست که با یک سمینار یا یک نرمافزار تجاری گران برای افراد مشخص شود. چرا که باید فاکتورهای خاصی را مدنظر قرار دهند.
شما بهتر است که با توجه به میزان سرمایه، ابتدا گزینههای مختلف سرمایهگذاری را مورد بررسی قرار دهید.
در نهایت پس از ارزیابی و تعیین اهداف و همچنین میزان ریسکپذیری و آستانه زیان، در مورد ترکیب دارایی و انتخاب سرمایهگذاری مناسب تصمیمگیری کنید.
چه انتظاری از سرمایهگذاری خود دارید؟
از جمله اصول سرمایهگذاری موفق این است که اهداف خود را مشخص کنید و تعیین کنید که از این سرمایهگذاری قرار است چه چیزی را به دست آوردید.
نیازها و تمایلاتی که دارید را به روی کاغذ بیاورید و بر اساس آنها اهداف و خواستههای کوتاهمدت و بلندمدت خود را بنویسید.
- آیا با سرمایهگذاری خود به دنبال یک خرید دارایی با ارزش مانند ملک هستید؟
- آیا هدف شما جهت تامین امنیت وضعیت مالی فرزندتان در آینده است؟
- آیا با سرمایهگذاری میخواهید دوران بازنشستگی را بدون دغدغه طی کنید؟
- آیا قصد دارید با سود سرمایهگذاری خود یک ماشین بخرید؟
اینها برخی از اهداف و تمایلاتی هستند که قبل از شروع به سرمایهگذاری باید مشخص شوند.
اهداف خود را مشخص کنید و تعیین کنید که از این سرمایهگذاری قرار است چه چیزی را به دست آوردید.
افراد حرفهای را در کنار خود داشته باشید
سعی کنید افراد باتجربه و حرفهای را در بین دوستان خود بگنجانید و از تجربیات آنها استفاده کنید.
یک سرمایهگذار موفق باید بداند که کمک گرفتن از یک تیم مختصص یا یک مشاور حرفهای؛ میتواند به پیشبرد فعالیت او کمک کند.
در صورت نیاز استراتژی سرمایهگذاری خود را بهروزرسانی کنید
از دیگر اصول سرمایهگذاری صحیح این است که برنامه سرمایهگذاری خود را به صورت دورهای و بعد از مشورت با افراد با تجربه؛ بهروزرسانی کنید.
با این کار میتوانید ایدههای کابردی و جدیدی را به آن اضافه کرده و همچنین ایدههای بد را از آن حذف کنید.
شروع به سرمایهگذاری مانند شرکت در یک رقابت است که باید یک طرح کامل و بینقص داشته باشید، بنابراین برای آن تلاش کنید و روشهای بهتری را برای آن در پیش بگیرید.
در هر شرایطی به برخی قواعد پایبند باشند
یک سرمایهگذار موفق باید قواعد خاص مربوط به خود را تعیین کند و به آن پایبند باشد.
تعیین این قواعد برای آن است که اگر در شرایط بدی قرار گرفتید؛ بتوانید با به کارگیری آنها از آن وضعیت خارج شوید. بنابراین با سرپیچی از این قواعد، بیشتر به خود ضرر خواهید زد.
در مجموع با هر شکست یا موفقیتی اجازه دهید قواعد کار خود را بکنند و آنها را تغییر ندهید.
تعصب را کنار بگذارید
در سرمایهگذاری احساسات را کنار بگذارید و همیشه بر سرمایهگذاری روی یک سهم یا برند خاصی اصرار نورزید، زیرا در نهایت تصمیم اشتباه و احساسی را خواهید گرفت.
به طور مثال زمانی که سهام یک شرکت با افت قیمت مواجه میشود؛ به تحلیلهای خود پایبند باشید. از آن سهم خارج شوید و در دام سیر نزولی آن نیافتید.
به ندرت پیش میآید که فردی بدون هشدارهای متعدد متحمل ضررهای بزرگ شود. اگر این سیگنالها را نادیده بگیرید و احساساتی برخورد کنید، امید واهی جای نظم اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس فکری را میگیرد.
از اصول سرمایهگذاری وارن بافت چه میدانیم
وارن بافت سومین مرد ثروتمند جهان است که ثروت خود را در بلندمدت از طریق کسب و کارهای سودآور و سرمایهگذاری به دست آورد.
در این بخش برخی نکات ارزشمند از اصول سرمایهگذاری وارن بافت یا همان قوانین طلایی سرمایهگذاری که در کتاب مقالاتش بیان کرده را شرح میدهیم.
تمرکز روی یک سبد سهام
احتمالا این جمله را معروف را شنیدهاید که «همه تخممرغهایتان را در یک سبد قرار ندهید»، به این معنی که سرمایه خود را به چند کسب و کار اختصاص دهید و ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهید.
وارن بافت عقیدهای به این جمله نداشت و از نظر او هیچ سرمایهگذار حرفهای، بدون شناخت و کسب اطلاعات دقیق وارد یک بازار نمیشود.
وی این جمله را به شیوه دیگر بیان کرد به این صورت که «همه تخممرغهایتان را در یک سبد قرار دهید و مراقب آن سبد باشید».
تاجر نباشید
وارن بافت به شدت به سرمایهگذاری در بلندمدت تاکید داشت و جمله معروفی دارد که «اگر آمادگی لازم برای نگهداری یک سهام تا 10 سال آینده را ندارید، بنابراین استحقاق لازم برای نگهداری از آن به مدت 10 دقیقه را هم ندارید».
او مخالف سرمایهگذاریهای سفتهبازانه بود و معتقد بود که سرمایهگذاری روی ارزشهاست که میتواند ثروتزا باشد نه رفتار تاجرگونه و خرید و فروشهای لحظهای.
انتخاب شرکتهای بنیادی
وارن بافت به سراغ سرمایهگذاری بر روی شرکتهایی میرفت که ارزش فعلی آنها کمتر از ارزش ذاتی آنها بوده و اصطلاح آتش زیر خاکستر را برای آنها به کار میبرد.
به اعتقاد وی، این شرکتها توان بالقوهای دارند که میتوانند هر آن رشد شارپی داشته باشند.
از جمله موارد مهم دیگر اصول سرمایهگذاری وارن بافت که به صورت تیتر وار میتوان نام برد به شرح زیر است:
- بر روی استعدادهای خود سرمایهگذاری کنید.
- همه اطلاعات مورد نیاز در مورد یک شرکت را قبل از سرمایهگذاری جمعآوری کنید.
- اخبار کذب و غیر کذب را از هم تشخیص دهید.
- در سرمایهگذاری صبور باشید.
افراد حرفهای میتوانند در شناخت اصول سرمایهگذاری صحیح به شما کمک کنند. مشاوره درحوزه انواع سرمایهگذارای به صورت تلفنی، حضوری و آنلاین با مشاوران حرفهای، بهترین گزینهای است که الوبیزنس برای شما فراهم کرده است.
مدیریت سرمایه چیست؟
فعالان بازارهای متنوع بورسی به خوبی از نوسانات همیشگی و تغییرات زیاد آن مطلع هستند. به همین دلیل است که بازار بورس هم مانند دیگر بازارهای سراسر جهان دارای ریسک فراوان است و هر کسی برای ورود به آن به یک جفت کفش آهنی نیاز خواهد داشت. آدمهای زیادی را سراغ داریم که به امید طی کردن راه صد ساله و با رویاهای دور و دراز سودهای هنگفت وارد بازار بورس میشوند و یک شبه از دور خارج میشوند.
آدمهایی که به دلیل آشنا نبودن با اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس قوانین مدیریت سرمایه دارایی خود را از کف میدهند و متحمل ضررهای سنگینی میشوند. برای ورود به بازار سرمایه و کسب سود از این طریق، تنها کافی است قوانین مدیریت سرمایه را یاد گرفته باشیم و بتوانیم از طریق آن ریسک را در سرمایه گذاریهایمان به حداقلِ ممکن برسانیم.
برای مدیریت سرمایه جهت کاهش ریسک، میتوانیم اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس از اصول و روشهای متعددی پیروی کنیم.
در ادامه تعدادی از مهمترین و کاربردیترین قوانین مدیریت ریسک جهت کاهش ریسک در سرمایه گذاری را برایتان شرح خواهیم داد:
شناخت کافی از بازار
اولین قدم برای مدیریت سرمایه و کاهش ریسک، شناخت بازار است. شما باید بازار را به خوبی شناسایی کرده و اطلاعات مخصوص به آن را فرا گرفته باشید. درست است که در کلیت شباهت بسیاری با یکدیگر دارند، اما نباید این نکته را از خاطر ببرید که هر بازار جزئیات و ریزهکاریهای خاص خودش را دارد. به عنوان مثال اگر هدف شما فعالیت در بازار بورس تهران باشد، باید به سراغ آموزشهای مربوط به همین بازار بروید.
هرگز نمیتوانید با آموزشهایی که فرضا مربوط به بازار فارکس است، وارد بازار بورس تهران شوید، یا با اطلاعاتی که در مورد ارز دیجیتال دارید، سهام خرید و فروش و معامله کنید.
ایجاد سیستم معاملاتی شخصی
مهمترین کار برای هر کسی که میخواهد به عنوان یک فرد موفق در بازار سرمایه فعالیت داشته باشد، ایجاد یک سیستم معاملاتی صحیح و اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس استفاده صحیح از آن است. هنگامی که یادگیری روشها و انواع سیستمهای معاملاتی در بازار بورس را فرا میگیرید، با انبوهی از اطلاعات متفاوت رو به رو خواهید شد. این اطلاعات به اندازهای وسیع و فراوان هستند که هیچ بنی بشری قادر به یادگیری تمام آنها نخواهد بود. بنابراین بهترین کار برای شروع، انتخاب یک تا دو روش کارآمدتر است.
روشهایی که خودتان حس میکنید، در آنها قویتر عمل خواهید کرد را انتخاب کرده و تنها بر اساس آنها معامله کنید.
کنترل احساسات
برای فعالیت در بازار بورس، باید بدانید در هیچ بازاری چیزی به عنوان پیروزی 100% کامل در تمامی معاملات وجود ندارد. ضرر و شکست بخشی جدایی ناپذیر از بازار بورس و کار معامله هستند. این قاعده برای همه مردم این کره خاکی صادق است و ایرانی و خارجی نمیشناسد. مهم نیست که شما چقدر حرفهای و باهوش باشید به هرحال همه افراد در معرض شکست و ضرر قرار خواهند گرفت.
تنها تفاوتی که بین افراد بازنده و برنده وجود دارد، میزان صبر و بردباری آنها در شرایطی است که باخت را تجربه کردهاند. زمانی که در داد و ستدهای خود متحمل ضرر شدهاید بسیار مهم است که اعتماد به نفس خود را حفظ کرده، ناامید نشوید و هیجان زده عمل نکنید. به شما توصیه میکنیم که اگر توان کنترل احساسات خود را ندارید، حداقل در شرایطی که بازار حال و روز خوبی ندارد، وارد بازار و معامله نشوید.
تعیین حد ضرر و سود
یکی دیگر از کارهای واجب برای مدیریت سرمایه و کاهش ریسک، تعیین «حد ضرر» یا «استاپ لاس»، «حد سود» یا «تیک پروفیت» است. همانطور که در پاراگراف قبل، «کنترل احساسات» توضیح دادیم؛ هنوز هیچ استراتژی کاملی وجود ندارد که بتواند موفقیت و سودده بودنِ 100% معاملات را تضمین کند. بنابراین سرمایهگذاران باید برای هر معاملهای که انجام میدهند، حد ضرر و حد سود مشخص کرده باشند.
بسیاری از معاملهگران وقتی در یک معامله وارد ضرر میشوند و نتایج مطابق بررسی و پیشبینی آنها جلو نمیرود از معامله خارج نشده و به امید برگشتن شرایط بازار در معامله میمانند. این امید حاصل از بیتجربگی و کنترل نداشتن بر روی احساسات به وجود میآید و افراد تازهکار را به نابودی میکشاند. تعیین حد ضرر و حد سود و پایبندی به آنها جلوی این احساسات را میگیرد.
مدیریت میزان سرمایه گذاری در هر معامله نسبت به سرمایه
در هنگام معامله همیشه این اصطلاح را به یاد داشته باشید:
«همه تخم مرغهایت را در یک سبد قرار نده»
هیچ شکی در پر ریسک بودن بازار سرمایه نیست، پس هرگز هیجانی عمل نکنید و تمام سرمایهتان یا حتی بخش بزرگی از آن را وارد یک معامله نکنید؛
زیرا ممکن است با یک شکست بزرگ در یک معامله ضربه سنگینی به مال و روح شما وارد بیاید. معمولا افراد بسته به میزان روحیه ریسک پذیری خود در ابتدای کار، بین 1 تا نهایت 10 درصد سرمایه خود را وارد هر معاملهای میکنند.
تنوع سبد سهام و سرمایهگذاری
هنگام سرمایهگذاری همیشه حواستان باشد تا سرمایه خود را صرفا به یک گروه واحد اختصاص ندهید. در خرید سهام تنوع داشته باشید تا ریسک را به صورت غیرسیستماتیک، تا حد امکان پایین آورده باشید.
به طور کلی ریسک سیستماتیک به دو دسته اصلی تقسیم میشود که در ادامه مطلب به شرح مختصری از آن خواهیم پرداخت.
الف) ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که تاثیر خود را، چه کم یا زیاد روی تمام سهام بازار میگذارد. این ریسک با توجه به تعریفی که از آن وجود دارد، گریبان همه سرمایهگذاران را خواهد گرفت و راه فراری برای هیچ کس نخواهد گذاشت.
ب) ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک به دلایل مختلفی به وجود میآید و تاثیر خود را روی یک گروه از سهام خاص میگذارد. مثلا افزایش و کاهش قیمت دلار، روی یک سری سهام خاص دیگر هم اثر میگذارد. اگر سرمایهگذار هوشمندانه عمل کند و دارایی خود را آگاهانه روی سهام مختلف سرمایهگذاری کند، ریسک تا حد زیادی کاهش پیدا خواهد کرد.
برای مشاهده جدیدترین تحلیل ها، اخبار، مقالات آموزشی به وب سایت سیگنال مراجعه و یا اپلیکیشن سیگنال را دریافت نمایید.
مدیریت سرمایه در ارزهای دیجیتال
برای همه ی ما اتفاق افتاده است که در بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی) یک ارز دیجیتالی را با صحبت و پیشنهاد یک شخصی خرید کنیم و متضرر بشویم.در مبحث مدیریت سرمایه ما با پیشنهاد آن شخص کاری نداریم و می پردازیم به اینکه ما چقدر از کل سرمایه مان را حاضریم بابت اتفاقات و اخبار(مثلا توییت های افراد شناخته شده) به خطر بیندازیم؟
بیایید با یک مثال مبحث مدیریت سرمایه دیجیتال را بررسی کنیم.
کل سرمایه شما در بازار 10 میلیون تومان می باشد.شما دوستی به نام AB دارید که به شما پیشنهاد داده ارزی رو خریداری کنید و شما میخرید و طی دو هفته الی یک ماه 20% سود می کنید.ماه بعدی نیز فرا می رسد و در هفته اول شما 10% مجددا سود کسب می کنید.
حال به هفته دوم و سوم (در ماه دوم) می رسید و به یکباره 80% وارد ضرر می شوید.بیایید حالت های ممکن را بررسی کنیم:
- اگر با کل سرمایه وارد شده باشید (10میلیون تومان) شما اکنون فقط 2 میلیون دارید!
- با فرض اینکه شما نصف سرمایه یعنی 50% را درگیر کرده باشید (یعنی 5 میلیون تومان) شما اکنون 6 میلیون دارید!
- اگر فقط 10% از سرمایه را وارد شده باشید (1 میلیون تومان) شما اکنون دارای 9 میلیون و 200 هزار تومان هستید!
شما مالک دارایی های خود هستید باید سریعا سبد دارایی های خود در بازار ارزهای دیجیتال را طبق اصول مدیریت سرمایه مرتب کنید.
در غیر اینصورت متحمل ضررهای سنگینی می شوید.(خیلی از شما که این مطلب را میخوانید ممکن است کمی دچار دگرگونی شوید! اما از هرجایی که شما مدیریت سرمایه را آغاز کنید سود های شما متدوام تر و بهتر می شود.)
اولین نکته ای که هر فرد از سرمایه گذاری در بازار ارز های دیجیتال میتواند متوجه بشود این است که بازار ارز های دیجیتال در کنار سودهای بسیار، ضررهایی را نیز برای سرمایه گذاران در پی دارد.فقط و فقط با آموزش اصولی و کافی می توانید در این بازار سود کسب کنید و در مواقع اضطراری بهتر است بگوییم بدون ضرر از معامله خارج شوید.
آکادمی سرمایه دیجیتال عقیده دارد پرهیز از رفتارهای هیجانی نیز می تواند برآیند معاملات شما را مثبت کند و در بسیاری از موارد که سایرین در طمع برگشت سیر صعودی بازار هستند شما در نقطه ای که سود به همراه دارید خارج شوید.
قوانین همیشگی در مدیریت سرمایه:
- محدود کردن ضررها
- مشخص کردن حد سود و ضرر قبل از باز کردن یک معامله
- رعایت نسبت سود به ضرر
- جلوگیری از افزایش حجم معاملات هنگام قرارگیری در ضرر
چگونه سیستم مدیریت سرمایه خودمان را طراحی کنیم؟
اگر شما در بازارهای مالی بویژه ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای بلاکچین ورود کرده اید،حتما سیستم مدیریت سرمایه خود را طراحی کنید و پایبند به آن باشید.
ممکن است هر کدام از افرادی که در حال انجام معاملات در صرافی های ارزهای دیجیتال هستند،به میزان یکسانی دانش،قدرت ریسک،پول مازاد و… نداشته باشند.پس نمیتوان یک سیستم مدیریت سرمایه جامع را برای همه در نظر گرفت.
با توجه به موارد زیر شما قادر به طراحی سیستم مدیریت سرمایه خود هستید:
- قبل از اغاز یک معامله حجم ورودی سرمایه به ان را کاملا مشخص کنید.
- قبل از اغاز یک معامله حد ضرر اولیه و سود را در نظر بگیرید.
- استراتژی جابجایی حد ضرر را در نظر داشته باشید.
- نسبت سود به ضرر را رعایت کنید.
- برای خروج از معاملات استراتژی تعیین کنید.
- اگر ابتدای کار هستید با حداکثر 10% سرمایه وارد معاملات شوید.
- زمانی که تازه شروع به فعالیت کرده اید حداکثر 5 معامله ی باز داشته باشید.
اگر تمامی موارد بالا را رعایت کنید،شما درگیر هوش هیجانی و رفتارهای احساسی خود در روند های صعودی و نزولی بازار نمی شوید و اخرین نکته اینکه تعهد شما به سیستم مدیریت سرمایه خودتان، بزرگترین قانون پرسود بودن شماست!
اصول سرمایه گذاری بلند مدت
در بورس اوراق بهادار معمولاً توصیه می شود سرمایه گذاری بصورت بلند مدت برنامه ریزی شود. مطمئناً اولین سوالی که مطرح می شود این است که در شرایط فعلی و در بورس ایران سرمایه گذاری کوتاه مدت سود بیشتری دارد و بالعکس. سرمایه گذاری بلندمدت علاوه بر اینکه سود قابل قبولی ندارد در مقاطعی کاهش ارزش سرمایه را به همراه دارد. توجه داشته باشید که اصول سرمایه گذاری که به آنها اشاره میکنیم، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
اصل اول
مهمترین اصل این است که حتی در بهترین شرایط ممکن است به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات نهانی قیمت سهم خریداری شده افت کند و یا از ارزش آن کاسته شود. بنابراین اگر فرد سرمایه گذار کوتاه مدت برنامه ریزی کرده باشد ممکن است در چنین شرایطی مجبور به خروج از بازار شود. این یعنی بدترین ضربه به بازار بورس و حتی خود شخص چه از نظر مسائل مالی و چه از نظر اثرات روانی. در این شرایط فرد سرمایه گذار به دلیل اثرات مخرب روانی تصمیماتی عجولانه و نادرست خواهد گرفت. نهایتاً نتیجه مطلوبی به همراه نخواهد داشت.
البته فراموش نکنیم وقتی براساس بررسی های نسبتاً دقیق اقدامی می کنیم و با کاهش ارزش سرمایه مواجه می شویم بهتر است به جای غصه خوردن، رفتارمان را تحلیل کنیم. بنابراین برنامه ریزی بلندمدت تنش های ناشی از کاهش ارزش سرمایه در کوتاه مدت را نخواهد داشت. و فرد سرمایه گذار با آسودگی خاطر منتظر آینده خواهد ماند. و در مقاطع کوتاه مدت ضرورتی برای نقد کردن سرمایه خود نمی بیند.
البته این توضیحات با فرض انتخاب سهامی با ارزش ذاتی و گذشته مطلوب است که در ادامه و توضیحات مربوط به نکاتی در خصوص انتخاب سهم به آن خواهیم پرداخت. ضمناً لازم است در تمامی اصولی که در اینجا مطرح می شود به آنها توجه شود.
دوم
همانطوری که در اصل ۱ از اصول سرمایه گذاری گفتیم، معمولاً وقتی تصمیم بلند مدت اتخاذ می شود سهام با ارزش افزوده مناسبی که در گذشته کسب کرده اند انتخاب می شود. معمولاً تغییرات احتمالی و موقتی در بورس بر روی اینگونه شرکت ها اثر مخربی نخواهد داشت. به راحتی آسیب پذیر نیستند و در بلندمدت مجدداً شرایط بهبود را حتی اگر صدمه دیده باشند خواهیم دید. البته دقت شود اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس که در برخی موارد نیز اینچنین نیست که در توضیحات نکات انتخاب سهام به آنها اشاره شده است.
فرض کنید روی سهامی برای کوتاه مدت سرمایه گذاری کنیم. این سرمایه گذاری فقط با توجه به بازدهی قابل توجه روزانه تصمیم گیری شود. به واسطه اینکه این داستان همچنان ادامه دارد تصمیمی برای فروش به موقع نگیریم. چون اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس بر اساس ارزش ذاتی و یا واقعی انتخاب صورت نگرفته. بنابراین اگر اوضاع تغییر کند و روند کاهشی ارزش سهم آغاز شود تا جایی که حتی امکان نقد کردن آن فراهم نشود. خوب ادامه داستان مشخص و این یعنی بدترین حالت برای سرمایه گذاری.
سوم
وقتی شرکت هایی با دید بلند مدت انتخاب می کنید یعنی قبول دارید که تصمیم دیگری برای پولتان ندارید. حال شرایطی فراهم می شود که در میان مدت و یا کوتاه مدت می توانید با سود مناسبی از بازار خارج شوید و با آرامش خاطر اقدام به فروش میکنید. بنابراین می توان برنامه ریزی درازمدت داشت. با اطمینان خاطر و ریسک کمتر حتی در کوتاه مدت از بازار خارج شد. پس همیشه با شناخت اصول سرمایه گذاری، با دید درازمدت برنامه ریزی کنید و در صورت لزوم در کوتاه مدت تصمیم به فروش بگیرید.
اصل چهارم
از اصول سرمایه گذاری میتوان به این موضوع اشاره کرد. فراموش نکنید که در هر خرید و فروشی مبلغی به عنوان مالیات، سازمان و اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس کارگزار (در ایران و شرایط فعلی ۲ درصد ) کسر می شود. اگر فکر می کنید برنامه ریزی های کوتاه مدت سود بیشتری دارد می توانید تعداد معاملات و درصد های پرداختی را جمع بزنید. و با شرایط نگه داشتن سهمی در بلند مدت مقایسه کنید.
خوب در کوتاه مدت درگیری های روزانه بیشتر است. ریسک های خاص خود را دارد و آرامش در این شرایط کمتر است. بنابراین برای حصول نتیجه کنترل روند اتفاقات و تصمیمات می تواند مسائل زیادی را برای سرمایه گذار روشن کند.
اصل پنجم
از اصول سرمایه گذاری میتوان به این اشاره کرد. جهت گیری بازار به سمت سرمایه های کوتاه مدت سبب می شود تا توجه به شرکت های معتبر که پشتوانه مالی قابل قبولی دارند کمتر شود. شرکت هایی که حرفی برای گفتن ندارند به صورت مقطعی سودی حاصل کنند و بزرگ جلوه داده شوند. از طرفی شرکت های معتبر علاوه بر اینکه مجبور می شوند وقت و سرمایه بیشتری برای حمایت در این بازار قرار دهند و از هدف اصلی خود یعنی تامین نیازهای مردم در بازار کالا و خدمات دور شوند.
در نتیجه به صورت ناخواسته سهام شان ارزش واقعی خود را از دست دهد. نهایتاً به دلیل جذب نقدینگی در بازار بورس، بازارهای دیگر نیز تحت تاثیر قرار گرفته. بدین گونه شرکت ها دو بازار خود را از دست می دهند.
لازم به توضیح است که مدیریت دو بازار اصولاً کاری است بسیار مشکل. جهت های بازار در هر یک از این دو بر دیگری تاثیر گذار است. لازم به توضیح است که در بین شرکت هایی که در کوتاه مدت بازدهی خوبی دارند. قطعاً شرکت های با ارزشی نیز وجود دارد که در هر صورت انتخاب آنها برای بلند مدت نیز سودآور است. در مبحث انتخاب سهم نکاتی درخصوص مدیریت و جهت گیری بازار ارائه خواهد شد.
اصل ششم
زمانی که اوضاع سیاسی اثرات منفی بر روی بازار بورس می گذارد معمولاً بیشترین تاثیر را بر سهام هایی که ارزش ذاتی کمتری دارند می گذارد. بنابراین باز هم دید دراز مدت باعث می شود که سهام های با ارزش ذاتی بیشتر را انتخاب کنیم و افت و خیزهای مقطعی آنها نگرانی کمتری به همراه داشته باشد.
اصل هفتم
اصولاً سهامدار می شویم تا شرکت ها با پشتوانه مالی سرمایه های کوچک به بقا و رشد خود ادامه دهند. و تلاش می کنند تا سهامداران بیشتری از دو طریق جذب کنند:
اول سود حاصل از سرمایه گذاری.
دوم ارائه کالا و خدمات مورد پسند مشتری.
بنابراین شرکتی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم که از خود مایه ای دارد و در جهت جلب رضایت مشتری تلاش های مضاعفی می کند. اگر دیدگاه این باشد قطعاً سرمایه گذاری بلند مدت معنی واقعی خود را پیدا می کند. شاید این سوال طرح شود که اگر همه بلند مدت سرمایه گذاری کنند پس چگونه معامله شکل میگیرد؟
همان گونه که می دانید انجام معامله ناشی از اختلاف سلیقه است. خاتمه یک سرمایه گذاری شروعی برای سرمایه گذاری دیگری است. ممکن است هر دو در مقطع زمانی خود تصمیم به سرمایه گذاری بلندمدت داشته اند.