خط روند (Trendline) در بورس

خط روند در چارت قیمت
خط روند نمودار قیمت نشان دهنده و بیان کننده جهت و مسیر حرکت اخیر و جاری قیمت است.
روند قیمت همان افزایش یا کاهش قیمت در طول زمان است که به صورت پیوسته انجام گرفته باشد.
وقتی قیمت افزایش پیدا کند، قله و درههای جدید همواره بالاتر از قله و درههای قبل از خود ایجاد خواهند شد.
در چنین حالتی روند قیمت را یک روند افزایشی یا روندی صعودی میدانیم.
در حالت عکس نیز روند قیمت را روندی کاهشی مینامیم، هر گاه قیمت قله و درههای پایینتری ثبت نماید.
یعنی در روند نزولی، هر قله جدید از قله قبلی خود پایینتر و هر دره جدید نیز از دره قبلی خود پایینتر میباشد.
هر روند قیمت حالت سومی نیز دارد که در آن قلهها و درههای جدید تقریبا با قلهها و درههای قبلی یکسان هستند.
به این روند نیز که قله و دره پایین یا بالاتری ثبت نکند، روند خنثی گفته میشود.
وقتی یک خط روند (Trendline) در بورس روند در قیمت تشکیل میشود، فرصت خوبی داریم تا تصمیم به انجام معاملاتی مناسب بگیریم.
در راستای ورود یا خروج به بازار با سیگنالهای یک روند، باید تایید سایر سیگنالها را نیز همراه داشته باشیم.
یکی از این تاییدات بسیار ارزشمند برای تصمیمات ما، تایید روند توسط حجم معاملات است.
افزایش یا کاهش قیمت بهتر است با تایید افزایش یا کاهش حجم معاملات در نظر گرفته شود.
چون بدین ترتیب از طرز فکر سایر فعالان بازار در شرایط جاری نیز آگاهی پیدا میکنیم.
تا اینجا با روند و انواع سه گانه روندها آشنا شدیم، حال ببینیم خط روند چیست؟
خط روند چیست؟
خط روند نمودار قیمت از مفاهیم و ابزار مهم در تحلیل تکنیکال به حساب میآید.
در ابتدای این مطلب و در بیان انواع روند، به قلهها و درههای جدید قیمت اشاره کردیم.
در واقع خط روند خطی است که قلهها و درههای قیمت را به یکدیگر وصل میکند.
به این ترتیب خط روند صعودی از اتصال درههای قیمت خط روند (Trendline) در بورس به یکدیگر ایجاد میشود.
همچنین خط روند نزولی حاصل وصل شدن قلههای قیمت به هم میباشد.
چنانکه در تصویر قابل مشاهده است، خط روند صعودی و نزولی همیشه دارای شیب و زاویه هستند.
اما خط روند خنثی معمولا موازی با خط افق و یا دارای شیب بسیار ناچیز میباشد.
در واقع هر خط روند در نمودار قیمت، یک حمایت یا یک مقاومت برای قیمت محسوب میشود.
خط روند (Trendline) در بورس
خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهند.
خطوط روند همچنین نشاندهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازههای زمانی مختلف هستند.
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی بازار است.
تمام ابزارهای تکنیکال از قبیل الگوها، میانگینهای متحرک، حمایت و مقاومتها، تنها با هدف کمک به اندازهگیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمدهاند.
اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل «همیشه در جهت روند معامله کنید» «هرگز با روند نجنگید» یا «روند دوست توست» را زیاد میشنویم.
پس لازم است وقتی را برای تعرف روند صرف کنیم و انواع آن را بشناسیم.
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود.
این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد.
روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
نکات کلیدی و مهم
- یک خط روند واحد را میتوان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
- خطوط روند را میتوان به کفها و سقفهای قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
- دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده میشوند برای هر معاملهگر متفاوت هستند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) میگردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مسیر کنونی قیمتهای بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگران مایلند از بازههای زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر میگیرند.
برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.
آنچه باعث جذابیت و فراگیر خط روند (Trendline) در بورس خط روند (Trendline) در بورس شدن استفاده از خطوط روند میشود این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله میشود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت میکند.
اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.
با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.
روند سه جهت دارد:
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، خط روند (Trendline) در بورس نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند.
آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند:
علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
ساختار کلی خط روند
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
مثالهایی واقعی از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.
معاملهگر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میلهای و…) نمایش میدهند.
در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را میبینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.
این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان میدهد و میتوان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.
در این مورد، معاملهگر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.
اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایینتر رود، معاملهگر میتواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معاملهگر اجازه میدهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال میکند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.
خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معاملهگر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معاملهها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعدهمند داشته باشند.
نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش میدهد:
تفاوت بین خطوط روند و کانالها
نکته : بر یک نمودار بیش از یک خط روند را میتوان اعمال کرد.
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند. کانال میتواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
1.شیب خط روند:
هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:
هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:
در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم:
شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
محدودیتهای خط روند
خطوط روند محدودیتهایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.
هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.
یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معاملهگران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب میکنند.
ممکن است خط روندی که توسط یک معاملهگر رسم شده، توسط معاملهگران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.
به عنوان مثال، برخی معاملهگران در یک بازه از کفهای قیمت استفاده میکنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.
نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوبهای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با اینگونه موضوعات و اصطلاحات بورس در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.
خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ آموزش رسم خطوط روند
در حوزه بازارهای مالی، خطوط روند خطوط قطری هستند که در نمودار کشیده میشوند. آنها نقاط خاص دادهها را به هم متصل میکنند و پیش بینی قیمتها و شناسایی روندهای بازار را برای معاملهگران و چارتیستها آسانتر میکند. خطوط روند به طور گسترده در بازارهای سهام، ارز فیات، اوراق مشتقه و ارز دیجیتال کاربرد دارند. اساسا خطوط روند مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند؛ اما به جای خطوط افقی، از خطوط مورب ساخته شدهاند. آنها میتوانند شیب مثبت یا منفی داشته باشند. به طور کلی، هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قویتر است. خط روند (Trendline) یکی از مهمترین ابزارها در تحلیل تکنیکال و ترید محسوب میشود. با این که این ابزار بسیار کاربردی است، اما در عین حال بسیار ساده است و تنها با کمی تمرین و تکرار، میتوانید کاملا بر رسم خطوط روند مسلط شوید.
در این ویدیو، قصد داریم تا رسم خط روند را به زبان ساده به شما آموزش دهیم. این ویدیو توسط یک تریدر حرفهای و کهنه کار آموزش داده میشود. با استفاده از تکنیکها و نکات این تریدر، میتوانید پس از ۲۰ دقیقه، شروع به رسم خط روند به صورت حرفهای کنید!
کاربران گرامی میهن بلاکچین، در صورتی که ویدیوی این مطلب برای شما بهنمایش درنمیآید، VPN خود را خاموش کرده و سپس صفحه را رفرش کنید. بعضی ویدیوهای سایت آپارات برای IPهای خارج از ایران به نمایش درنمیآیند.
در ترسیم خط روند، دو روش یا طرز تفکر داریم؛ استفاده از بدنه اصلی کندلها و استفاده از سایههای کندلها. اما مهمترین نکتهای که در رسم خط روند باید مد نظر داشته باشید، این است که هر کدام از دو روش را که انتخاب میکنید، به آن وفادار بمانید. در صورت عدم وفاداری به روش خود، سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید و تریدهای موفقی نخواهید داشت.
منظور از عدم وفاداری این است که خط خود را از بدنه کندل شروع نکنید و با سایه کندل به اتمام برسانید. اگر بدنه اصلی کندل را انتخاب کردهاید، در تمام طول خط بدنههای کندلها را به خط اتصال دهید تا بتوانید یک خط روند معتبر داشته باشید.
یکی دیگر از نکات مهم در رسم خطوط روند معتبر، این است که خط باید حداقل ۳ برخورد با کندلها داشته باشد. در غیر این صورت، خط روند شما معتبر نیست و هرچه تعداد برخوردها بیشتر باشد، خط روند شما اعتبار بیشتری خواهد داشت.
دو روش برای رسم خط روند
استفاده از بدنه کندل، به شما دیرتر سیگنال میدهد؛ اما سیگنال خرید یا فروش این روش بسیار دقیقتر است. برای به کار بردن این روش در رسم خط روند صعودی، باید توجه داشته باشید که هیچ کندلی پایینتر از خط شما بسته نشده باشد و همچنین در رسم خط روند نزولی، باید مطمئن شوید که کندلی در بالای خط روند شما بسته نمیشود.
در رسم خط روند صعودی از سایههای کندلها، بایستی خط خود را از بالای سایههای بالایی کندلها عبور دهید، به طوری که خط به تمام سایهها برخورد کند. این روش ریسکیتر از بدنه کندلهاست؛ چراکه سیگنال خرید یا فروش را زودتر اعلام میکند و ممکن است سود بیشتر و یا ضرر بیشتری متحمل شوید.
هیچ کدام از دو روش بالا درست یا غلط نیست؛ تریدرها از هر دو استفاده میکنند. باید با تمرین و تکرار و استفاده از هر دو روش، روش متناسب با خودتان را پیدا کنید و به آن وفادار بمانید.
خلاصه این که تفاوت این دو نوع خط، در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده میشود؛ در یک روند صعودی، خطوط با استفاده از پایینترین نقاط نمودار ترسیم میشوند (یعنی زیر کندل استیک که کف قیمت را تشکیل میدهد). از طرف دیگر، روند نزولی با استفاده از بالاترین قیمتها رسم میشود (به عنوان مثال، قلههای کندل استیک که سقف پایینتر را تشکیل میدهند).
چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟
بر اساس قلهها و کفهای نمودار، خط روند نشان میدهد که کجا قیمت روند غالب را به چالش میکشد، آن قیمت را امتحان کرده و سپس به جریان اصلی بر میگردد. سپس میتوان خط را ادامه داد و سطوح مهم را در آینده پیش بینی کرد. خط روند تا زمانی که شکسته نشود، معتبر تلقی میشود.
خطوط روند معمولا بر اساس قیمتهای بازار هستند، هر چند که در همه نمودارها استفاده میشوند. این یعنی آنها میتوانند عرضه و تقاضای بازار را پیش بینی کنند. طبیعتا خطوط روند صعودی نشان دهنده افزایش قدرت خرید هستند ( تقاضا بیش از عرضه است) و خطوط روند نزولی با افت قیمت همراه است (عرضه بالاتر از تقاضا) است.
با این حال، حجم معاملات نیز باید در چنین تحلیلهایی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، اگر قیمت رو به افزایش است اما حجم معاملات رو به کاهش یا نسبتاً پایین است، ممکن است احساسات کاذب افزایش تقاضا را ایجاد کند که این قضیه باعث ایجاد فیک اوت (Fakeout) یا شکست کاذب میشود.
همانطور که گفته شد، از خطوط روند برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت استفاده میشود که دو مفهوم اساسی و بسیار مهم در تحلیل تکنیکال هستند. خط روند صعودی، سطح حمایت را نشان میدهد که احتمالاً قیمت آن پایین نمیرود. در مقابل، خط روند نزولی سطح مقاومتی را نشان میدهد که قیمت بالاتر از آن بعید است.
به عبارت دیگر، با شکستن سطح حمایت و مقاومت، یا نزولی (برای یک روند صعودی) یا صعودی (برای یک روند نزولی)، یک روند نامعتبر تلقی میشود. در بسیاری از موارد، وقتی این سطوح کلیدی نتوانند روند را حفظ کنند، بازار تمایل به تغییر جهت دارد.
تحلیل تکنیکال به نظر شخص بستگی دارد و هر شخص روشهای خود را برای رسم خطوط روند دارد؛ بنابراین بهتر است برای کاهش خطرات، تحلیل تکنیکال را با تحلیل فاندامنتال ترکیب کنیم.
ترسیم خطوط روند معتبر
از نظر تحلیل تکنیکال، خطوط روند میتوانند هر دو نقطه را در یک نمودار به هم وصل کنند. اما، اکثر چارتیستها معتقدند که استفاده از سه نقطه یا بیشتر، باعث میشود یک خط روند معتبر شود.
در بعضی موارد، از دو نقطه اول میتوان برای تعریف پتانسیل روند استفاده کرد و نقطه سوم، برای تست اعتبار آن مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین، وقتی قیمت سه بار یا بیشتر خط روند را لمس میکند بدون اینکه از آن گذر کند، این روند معتبر است. وقتی خط روند چندین بار تست شود، نشان میدهد که روند صرفاً تصادفی و ناشی از نوسانات قیمت نیست.
تنظیمات مقیاس
علاوه بر انتخاب نقاط کافی برای ایجاد یک خط روند معتبر، مهم است که در هنگام ترسیم آنها، تنظیمات مناسب را در نظر بگیرید. از مهمترین تنظیمات نمودار تنظیمات مقیاس است.
در نمودارهای مالی، مقیاس، مربوط به نحوه تغییر قیمت است. دو مقیاس محبوب مقیاس محاسباتی و نیمه لگاریتمی (Semi-log) هستند. در نمودار محاسباتی، با افزایش قیمت یا پایین آمدن از محور Y، تغییر به طور یکنواخت بیان میشود. نمودارهای نیمه لگاریتمی تغییرات را بر حسب درصد بیان میکنند.
به عنوان مثال، تغییر قیمت از ۵ دلار به ۱۰ دلار، همان فاصله را در نمودار محاسباتی پوشش میدهد که تغییر از ۱۲۰ دلار به ۱۲۵ دلار. اما در نمودار نیمه لگاریتمی ، ۱۰۰ درصد سود (۵ تا ۱۰ دلار) بر خلاف افزایش ۴ درصدی حرکت ۱۲۰ تا ۱۲۵ دلاری، بخش بسیار بیشتری از نمودار را اشغال میکند.
هنگام ترسیم خطوط روند، در نظر گرفتن تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع نمودار ممکن است منجر به قلهها و کفهای متفاوت و در نتیجه خطوط روند متفاوت شود.
کاربردهای دیگر خط روند
خط روند به غیر از این که تشخیص روند را برای شما ساده میکند، امکانات دیگری نیز برای شما مهیا میکند؛ مثل نقاط مقاومت و حمایت، نقاط شکست، پتانسیل معکوس شدن قیمت، تشخیص الگوهای مختلف ترید مثل مثلث معمولی (Triangle)، مثلث ریزشی (Descending Triangle) و مثلث افزایشی (Ascending Triangle)، پرچمهای معمولی (Flag) و پرچم سه گوش (Pennant) ، کانالها (Channel)، الگوی گُوه (Wedge) و غیره.
شما با استفاده از خط روند میتوانید این الگوها را تشخیص دهید، نقاط ورود و خروج خود را بر طبق آنها تنظیم کنید و حد سود (Take Profit) یا TP و خط روند (Trendline) در بورس حد ضرر (Stop Loss) یا SL خود را قرار دهید.
نقاط ورود، خروج، حد سود و حد ضرر هر یک از الگوهای بالا، تعریف مخصوص به خود را دارد و پس از یادگیری این الگوها، میتوانید به راحتی و با استفاده از خط روند آنها را تشخیص دهید. این تعاریف را میتوانید در سایت تریدینگ ویو (TradingView) مطالعه کنید.
الگوهای حرکتی و تاثیر آنها بر روی خط روند
زمانی که خط روند را رسم میکنید، باید به الگوهای حرکتی توجه کنید؛ مثلا در روند صعودی، پایینهای پایینتر (Lower Low) و پایینهای بالاتر (Higher Low) و در روند نزولی، بالاهای بالاتر (Higher High) و بالاهای پایینتر (Lower High) ساخته میشوند.
در روند صعودی، پایین پایینتر کمترین قیمت در آن بخش از نمودار و جایی است که روند از آن شروع شده؛ پس از آن، تمام الگوهای حرکتی که ساخته میشوند، پایینهای بالاتر هستند و هر پایین بالاتر نسبت به پایین بالاتر بعدی خود، پایین پایینتر نامیده میشود.
در روند نزولی، بالای بالاتر بیشترین قیمت در آن قسمت است و روند نزولی از آنجا شروع میشود. پس از بالای بالاتر، تمام الگوهای بعدی بالاهای پایینتر هستند. هر بالای پایینتر نیز نسبت به بالای پایینتر خود، بالای بالاتر نامیده میشود.
هر زمان که دیدید این الگوهای حرکتی در حال تغییر هستند، بدانید که روند در حال تغییر و شکست خط روند است. یعنی روند تا زمانی ادامه مییابد که این الگوها شکل بگیرند. برای مثال در روند صعودی، شما میبینید که پس از یک پایین بالاتر، یک پایین پایینتر شکل گرفته؛ پس متوجه میشوید که روند در حال نزولی شدن است.
صحبت آخر
در حالی که خطوط روند ابزار مفیدی برای تحلیل تکنیکال هستند، اما خالی از اشتباه نیستند. انتخاب نقاط مورد استفاده برای ترسیم خطوط روند بر میزان تأثیر دقیق روندهای واقعی تاثیر خواهد گذاشت.
به عنوان مثال، برخی از چارتیستها با توجه به بدنه کندل استیک و با نادیده گرفتن نرخ متغیر، خطوط روند را ترسیم میكنند. بنابراین، استفاده از خطوط روند در کنار سایر ابزارها و اندیکاتورهای نمودار مهم است.
خط روند Trend line چیست + آموزش رایگان کار با آن
خط روند یا همان ترند لاین (Trend line) روشی محبوب و کاربردی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance) احتمالی در یک بازار به شمار می رود. متاسفانه اکثر معامله گران در بازارهای مالی نمی توانند خطوط روند را به شکل صحیحی ترسیم کنند. در ادامه این مطلب درباره خط روند و نحوه ترسیم صحیح آن صحبت خواهیم کرد. علاوه بر این روشی را به شما معرفی خواهیم کرد که از طریق آن می توانید سقف (top) و کف (bottom) بازار را شناسایی کنید، پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
خط روند چیست؟
همانطور که از نام آن مشخص است، خط روند یا Trend line معیاری است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و با توجه به جهت روند (صعودی یا نزولی) می تواند سطوح حمایت و مقاومت را به معامله گران نشان دهد. شما می توانید Trend line را به عنوان خط مورب افقی سطوح مقاومت و پشتیبانی نیز در نظر بگیرید، در حقیقت این خطوط به ما در شناسایی نقاط بالقوه افزایش عرضه و تقاضا که در نهایت باعث بالا و پایین شدن بازار می شوند، کمک می کنند.
برای مثال ترند لاین موجود در تصویر زیر در حالت صعودی (Uptrend) رسم شده است. با اتصال کف های قیمتی به یکدیگر می توانیم یک خط روند صعودی را ترسیم کنیم :
در عکس بالا که مربوط به جفت ارز پوند-دلار در بازار فارکس (Forex) است، بازار در یک بازه زمانی بلند مدت چندین مرتبه با محدوده حمایت خط روند برخورد داشته است. در حقیقت این ترند لاین محدوده ای از حمایت را نشان می دهد که معامله گران در آن می توانند به دنبال فرصت های خرید باشند.
حال بهتر است ترند لاین موجود در حالت نزولی را نیز با یکدیگر بررسی کنیم. برای رسم خط روند نزولی سقف های قیمتی را باید به یکدیگر متصل کنیم :
در تصویر بالا که مربوط به جفت ارز دلار استرالیا-دلار نیوزلند است، نمودار نزولی در یک بازه زمانی بلند مدت چندین بار ترند لاین را لمس کرده است. تفاوت این ترند لاین با مثال اول در این است که ترند لاین نزولی نشان دهنده محدوده مقاومت است به گونه ای که به معامله گران در شناسایی فرصت های فروش کمک خواهد کرد.
نحوه رسم صحیح خط روند
حال که مفهوم خط روند را به طور کامل درک کرده اید، بهتر است با نحوه ترسیم آن نیز آشنا شوید. اولین نکته مهم برای شروع این است که برای رسم خط روند به حداقل 2 نقطه از بازار (2 سقف قیمتی و یا 2 کف قیمتی) نیاز خواهید داشت. در حقیقت به محض شناسایی دومین کف یا سقف می توانید خط روند خود را ترسیم کنید. در نمودار زیر 2 نوسان رو به پایین بازار به صورت واضح نشان داده شده است.
توجه داشته باشید که در نمودار بالا 2 نقطه اصلی برای ترسیم ترند لاین وجود دارد. در حقیقت به محض گذر خط روند از این محدوده روند صعودی در قیمت سهام اتفاق خواهد افتاد. همانند نمودار زیر در چند هفته بعد، قیمت بار دیگر خط روند صعودی را لمس می کند. این ترند لاین یک ترند لاین حمایتی است که قیمت را به سمت بالا منتقل می کند :
خط روند صعودی که در نمودار بالا وجود دارد این سیگنال را برای معامله کنندگان ارسال می کند که این روند صعودی به احتمال قوی ادامه خواهد داشت. در حقیقت تریدرها با مشاهده خط روند صعودی، فرصت این را پیدا می کنند تا با خرید سهام از روند افزایش قیمت سود کسب کنند. به این شکل که با هر بار برخورد قیمت با این خط روند می توان انتظار افزایش قیمت را داشت. بنابراین می توان با خرید در پایین ترین نقطه و فروش در بالاترین نقطه به راحتی کسب سود کرد.
3 نکته مهم در ترسیم خط روند
برای اینکه خطوط روند را به شکل صحیح ترسیم کنید باید به 3 نکته کلیدی زیر توجه داشته باشید:
1- استفاده از تایم فریم بالاتر برای ترسیم خطوط روند :
بازه های زمانی یا همان تایم فریم های بالاتر همواره خطوط روند مطمئن تری را تولید می کنند. بنابراین سعی کنید ترند لاین خود را در بازه زمانی طولانی ترسیم کنید. به طور کلی بهتر است اگر شخصی معاملات بورس یا بازار فارکس را بر اساس چهارچوب زمانی روزانه انجام می دهد، ترند لاین را نیز بر اساس تایم فریم روزانه ترسیم کند.
در حقیقت هر چقدر ترند لاین طولانی تر باشد و برخورد قیمت با آن بیشتر باشد، از اعتبار بالاتری نیز برخوردار است. برای مثال خط روند در یک بازه زمانی 2 ساله به مراتب از خط روندی که در بازه زمانی 2 هفته ترسیم شده، اعتبار و اهمیت بیشتری دارد. نمودار زیر یک مثال بسیار عالی از خط روندی که در بازه زمانی روزانه ترسیم شده است را نشان می دهد.
در نمودار بالا که مربوطه به جفت ارز پوند انگلستان/فرانک سوییس است بعد از دومین نوسان رو به پایین (Swing Low) و ایجاد کف قیمتی دوم می توان ترند لاین را ترسیم کرد. همانطور که می بینید قیمت دو بار دیگر نیز خط روند را لمس کرده است و این نشان دهنده یک خط روند صعودی قدرمتند است. این مثال نشان دهنده این است که معامله کنندگان با توجه به خط روند حمایتی به دنبال خرید جفت ارز خواهند بود.
نمودار هفتگی نیز یکی دیگر از تایم فریم های مورد استفاده در ترسیم ترند لاین محسوب می شود که در شناسایی اهداف بالقوه در روندهای نزولی یا صعودی مبتنی بر تایم فریم روزانه کاربرد بسیاری دارد. در نمودار پوند انگلستان/فرانک سوییس زیر خواهید دید که ترند لاین هفتگی چگونه برای شناسایی اهداف بالقوه مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، ترند لاین هفتگی بر خلاف ترند لاین روزانه روند نزولی را نشان می دهد. بنابراین می توان با استفاده از دو خط روند ترسیم شده در این دو تایم فریم بهترین نقطه خرید یا فروش سهم را بدست آورد.
2- ترند لاین و همپوشانی (Overlap) :
اکثر نمونه های خطوط روند در سطح بالا یا پایین کندل های قیمتی دچار همپوشانی می شوند. ولی بهترین خط روند آن است که بیشترین تعداد برخورد را داشته و همچنین از بدنه کندل ها عبور نکرده باشد. در حقیقت یکی از مهم ترین سوالاتی که هنگام ترسیم ترند لاین برای معامله کنندگان پیش می آید این است که آیا می توان ترند لاین را در ناحیه بالا/پایین و بازشدن/بسته شدن شمع های قیمتی ترسیم کرد یا خیر!
جواب این سوال به ترند لاین بستگی دارد، در حقیقت پیدا کردن خط روندی که به طور کامل روند صعودی یا نزولی داشته باشد، کاری غیر ممکن است. علاوه بر این، خط روندی که کاملا مطابق با باز/بسته شدن شمع های قیمتی باشد نیز کار دشواری خواهد بود. برای مثال نمودار زیر را با دقت مشاهده کنید:
همانطور که در نمودار بالا مشخص است، ترند لاین به طور کامل با نقاط بالا یا همان بدنه اصلی هر کدام از کندل ها انطباق ندارد. البته این موضوع به معنی عدم اعتبار ترند لاین نیست بلکه نکته حائز اهمیت این است که نمودار هفتگی هرگز در بالای این سطوح بسته نخواهد شد.
ایده آل ترین حالت در ترسیم ترند لاین این است که ترند لاین بیشترین تعداد برخورد را داشته خط روند (Trendline) در بورس و در عین حال بدنه اصلی هیچ کدام از شمع های قیمتی را نیز قطع نکرده باشد. به عبارت دیگر اگر خط روند از بدنه کندل ها عبور کرده باشد، آنگاه می توان نتیجه گرفت که خط روند به احتمال خیلی زیاد از اعتبار کافی برخوردار نخواهد بود. همچنین می توانید در رسم خط روند سایه کندل ها را به دلخواه در نظر بگیرید. پیشنهاد می شود در چارت هایی با تایم فریم های 1 روزه و یا بیشتر حتما خط روند را از بالای سایه ها رسم کنید چرا که کندل ها در این چارت ها قدرت بیشتری دارند.
3- انطباق اجباری منحنی
انطباق اجباری منحنی متداول ترین مشکل تریدرها در زمان ترسیم ترند لاین محسوب می شود. این موضوع زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر به اشتباه، وجود یک سطح را باور کرده و تلاش می کند تا آن را با نمودار قیمتی تطابق دهد. در حقیقت خط روندی خوب است که کاملاً واضح باشد و اگر به درستی با نمودار انطباق ندارد، بهتر است از استفاده از آن اجتناب کنید.
استفاده از خط روند برای شناسایی وارونگی بازار
خط روند اغلب برای شناسایی فرصت های خرید و فروش مورد استفاده تریدرها قرار می گیرد. البته شما می توانید از این روش برای یافتن نقاط وارونگی بازار نیز استفاده کنید. در حقیقت مادامی که بازار خط روند را به عنوان سطوح حمایت و مقاومت دنبال می کند و نمی تواند از آن عبور کند، امکان شناسایی فرصت های خرید و فروش وجود دارد. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که اگر خط روند بازار شکسته شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در این حالت بازار دچار نوسان بسیار عمده ای می شود، برای مثال در نمودار زیر بازار ترند لاین حمایت را شکسته و دوباره همان خط روند را به یک سطح مقاومت جدید تبدیل کرده است :
در نمودار بالا مشاهده می کنید که روند قیمتی جفت ارز پوند انگلستان/فرانک سوییس در یک بازه زمانی ترند لاین را دنبال کرده است. اما بالاخره قیمت توانسته این ترند لاین را شکست دهد و از آن عبور کند. این ترند لاین صعودی که نقش حمایتی را بازی می کرد بعد از شکسته شدن نقش یک خط روند مقاوتی را بازی می کند. بنابراین زمانی که کندل در پایین خط روند صعودی (یا بالای خط روند نزولی) بسته شد، می توانید اقدام به خرید یا فروش سهام خود کنید و به راحتی کسب سود کنید. (و در صورتی که قطع نکرد روند گذشته ادامه دار خواهد بود و باز هم می توانید به سادگی کسب سود کنید.)
البته برای تشخیص شکست ترند لاین باید توجه داشته باشید که ترند لاین مورد هدف حداقل با 3 نقطه برخورد داشته باشد. به عبارت دیگر این روش در زمانی که ترند لاین واضح تر باشد، عملکرد بهتری خواهد داشت. شما همچنین می توانید از این استراتژی برای شناسایی وارونگی صعودی (Bullish Reversal) نیز استفاده کنید.
در نمودار بالا کاملاً مشخص است که ترند لاین نزولی بعد از شکست به سرعت نقش یک خط حمایتی را بازی می کند و نمی گذارد قیمت به پایین تر از آن نفوذ کند.
همانطور که مشاهده کردید، شما با استفاده از ترند لاین می توانید وارونگی های بازار را شناسایی کنید. این روش بدون شک یکی از بهترین متدهای پیش بینی تغییر جهت در تمامی بازارهای مالی محسوب می شود.
خط روند چیست؟ — در بورس و تحلیل تکنیکال به زبان ساده
«خط روند» (Trend Line) خطی است که برای نشان دادن جهت غالب قیمت استفاده میشود. این خط به راحتی قابل تشخیص است و معاملهگران آن را بر روی نمودارها ترسیم میکنند تا مجموعهای از قیمتها را به یکدیگر متصل کنند. خطوط روند نقشی برجسته در تشخیص روند بازار دارند. این خطوط به صورتی گسترده در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند. معاملهگران با استفاده از خطوط روند در مورد ورود و خروج به بازار تصمیمگیری میکنند. خطوط روند علیرغم سادگی، حاوی اطلاعات ارزشمندی برای معاملهگران هستند. این نوشتار در زمینه مفهوم روند کاربردهای آن است. خط روند انواع مختلفی دارد که در این مطالعه نحوه رسم این خطوط و همچنین شرایط اعتبار آن توضیح داده خواهد شد.
خط روند چیست ؟
خطوط روند نمایشی بصری از حمایت و مقاومت در تایمفریمهای مختلف زمانی را ارائه میدهند. این خطوط جهت و سرعت قیمت را نشان میدهند و الگوهای قیمتی را در طول روندهای صعودی و نزولی توصیف میکنند. از خطوط روند میتوان برای شناسایی و تأیید روندها استفاده کرد. برای ترسیم خط روند به حداقل دو نقطه قیمتی نیاز است. خطوط روند میتوانند صعودی، نزولی یا خنثی باشند. خط روند ممکن است با اهداف مختلفی توسط معاملهگران مورد استفاده قرار بگیرد و برای دورههای زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت رسم شود.
خط روند یکی از مهمترین ابزار مورد استفاده توسط تحلیلگران تکنیکال است. تحلیل تکنیکال به جای نگاه کردن به عملکرد کسبوکار یا سایر اصول تحلیل بنیادی، روندهای قیمتی را دنبال میکند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا جهت فعلی قیمتهای بازار را تعیین کنند. تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که «روند دوست شماست» و شناسایی این روند اولین گام در روند ایجاد یک معامله خوب است.
خطوط روند دارای محدودیتهایی هستند. این خطوط باید همواره با سطوح قیمت به صورتی مداوم بهروزرسانی شوند. خطوط روند گاهی اوقات برای مدت طولانی دوام میآورند، اما در نهایت قیمت به اندازهای منحرف میشود که نیاز به بهروزرسانی داشته باشد. علاوه بر این، تحلیلگران ممکن است خطوط روند و اتصالهای قیمتی را به صورت متفاوتی انجام بدهند. همچنین خطوط روند اعمال شده در تایم فریمهای زمانی کوچکتر، میتوانند به حجم معاملات حساس باشند. خط روند تشکیل شده در یک حجم کم ممکن است به راحتی با افزایش حجم در طول جلسه معاملاتی شکسته شود.
آموزش رسم خطوط روند
تحلیل تکنیکال بر عبارت مشهور «تاریخ تکرار میشود» استوار است. این عبارت بر این فرض استوار بنا میشود که روند قیمتها وجود دارد و استفاده از خطوط روند هم برای شناسایی و هم برای تایید روندها مهم هستند. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمتی را به هم متصل میکند و به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت برای قیمتهای آینده عمل کند. بسیاری از اصول قابل اجرا در سطوح حمایت و مقاومت را میتوان در خطوط روند نیز به کار برد.
خطوط روند یک رویکرد تحلیل تکنیکی ساده و پرکاربرد برای قضاوت در مورد زمان ورود و خروج به سرمایهگذاری است. از لحاظ تاریخی، خطوط روند در ابتدا با دست بر روی نمودارهای کاغذی ترسیم میشدند، اما در حال حاضر نرمافزارهای تحلیلی، خطوط روند را بر روی نمودارهای قیمتی به صورتی دقیق رسم میکنند که کار را برای معاملهگران بسیار آسان کردهاند. برخی از نرمافزارهای نموداری وجود دارند که به طور خودکار خطوط روند را تولید میکنند، با این حال بیشتر معاملهگران ترجیح میدهند خطوط روند خود را ترسیم کنند.
برای رسم خطوط روند، یک تحلیلگر باید حداقل دو نقطه برای روی نمودار قیمت داشته باشد. برخی از تحلیلگران مایل هستند که از تایم فریمهای زمانی متفاوتی مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر مایل هستند که نمودارهای روزانه یا هفتگی را به کار ببرند. برخی از تحلیلگران، زمان را به طور کلی کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را مستقل از فواصل زمانی مشاهده کنند. آنچه سبب جذابیت خطوط روند میشود این است که میتوان از آنها در شناسایی روندها بدون توجه به زمان استفاده کرد.
برای رسم خطِ روند مثال فرضی شرکت X را در نظر بگیرد. فرض کنید سهام شرکت X با قیمت 3 دلار معامله میشود. شود در روز معاملاتی دوم قیمت آن به 4 دلار و در روز معاملاتی سوم به 5 دلار میرسد. در اینجا تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم نمودار دارد که از 3 دلار شروع میشود و سپس به 4 دلار و در ادامه به 5 دلار میرسد. اگر تحلیلگر بین هر سه نقطه قیمتی، یک خط بکشد، روند صعودی خواهد بود. خط روندِ ترسیم شده دارای شیب مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید در جهت روند خرید کنید. با این حال، اگر قیمت شرکت A از 3 دلار به 2 دلار برسد، خط روند دارای شیب منفی میشود و تحلیلگر باید در جهت روند بفروشد.
با توجه به اهمیت خطوط روند در تحلیل روندهای قیمتی در بورس و بازارهای مالی، «فرادرس» اقدام به تهیه یک فیلم آموزش ۱۵ ساعت و ۴۳ دقیقهای در زمینه آموزش اندیکاتورهای تحلیل روند برای تحلیل تکنیکال در بورس و بازارهای مالی کرده که لینک آن در ادامه آورده شده است.
- برای مشاهده فیلم آموزش اندیکاتورهای تحلیل روند برای تحلیل تکنیکال در بورس و بازارهای مالی + اینجا کلیک کنید.
انوع خطوط روند
خطوط روند انواع مختلفی دارند که هرکدام ویزگیهای خاص خود را دارند. هنگام رسم خطوط روند، نمودار را بر اساس تایم فریم قیمتی را انتخاب کنید که با استراتژی معاملاتی شما همخوانی دارد. معاملهگران کوتاهمدت تمایل دارند از نمودارهایی در تایم فریمهای کوتاه (مانند ۱ دقیقه و ۵ دقیقه) استفاده کنند. به عنوان مثال این معاملهگران قیمت اوراق بهادار را در هر 1 دقیقه مشاهده میکنند و برای ترسیم خطوط روند از آن استفاده میکنند. همچنین معاملهگران بلندمدت از نمودارهای قیمت بر اساس بازه زمانی ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه استفاده می کنند.
خطوط روند به صورت کلی به شکل زیر دسته بندی میشوند.
- خط روند صعودی
- خط روند نزولی
در ادامه این خطوط و ویژگیهای آنها شرح داده خواهد شد.
خط روند صعودی چیست ؟
«خط روند صعودی» (Uptrend Line) دارای شیب مثبت است و از اتصال دو یا چند نقطه پایینی قیمت تشکیل میشود. نقطه قیمتی پایینی دوم، باید بالاتر از نقطه قیمتی اولی باشد تا شیب خط روند، مثبت باشد. ذکر این نکته بسیار مهم است که برای اعتبار خط روند، این خط باید حتما از سه نقطه قیمتی عبور کند.
خطوط روند صعودی به عنوان نقطه حمایت عمل میکنند و نشان میدهند که خالص تقاضا (تقاضا منهای عرضه) حتی با افزایش قیمت در حال افزایش است. افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا بیانگر روند صعودی است و عزم شدید خریداران را نشان میدهد. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی میمانند، روند صعودی ثابت و دستنخورده در نظر گرفته میشود. شکست خط روند صعودی نشان میدهد که خالص تقاضای ضعیف شده است و تغییر در روند ممکن است قریبالوقوع باشد. نمونهای از یک خط روند صعودی در ادامه ارائه شده است.
خط روند نزولی چیست ؟
«خط روند نزولی» (Downtrend Line) دارای شیب منفی است و از اتصال دو یا چند نقطه قیمتی بالا تشکیل شده است. ارتفاع نقطه قیمتی دوم باید کمتر از نقطه قیمتی اول باشد تا شیب خط روند منفی باشد. همانند خط روند صعودی ذکر این کنته بسیار مهم است که برای اعتبار خط روند، این خط باید حتما از سه نقطه قیمتی عبور کند.
خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکنند و نشان میدهند که عرضه خالص (عرضه منهای تقاضا) حتی با کاهش قیمت در حال افزایش است. کاهش قیمت همراه با افزایش عرضه بیانگر روند شدید نزولی است و عزم قوی فروشندگان برای فروش در حجمهای بالا را نشان میدهد. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند نزولی باقی میمانند، روند نزولی ثابت و دستنخورده است. شکست خطِ روند نزولی به سمت بالا نشان میدهد که عرضه خالص در حال کاهش است و تغییر روند ممکن است نزدیک باشد. نمونهای از خطِ روند نزولی در ادامه ارائه شده است.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست ؟
خطوط روند به شکلهای مختلفی توسط معاملهگران استفاده میشوند. اگر قیمت سهام بین خطوط روند حمایت و مقاومت در حال حرکت است، یک استراتژی سرمایهگذاری اساسی که معمولاً توسط معاملهگران استفاده میشود، خرید سهام در حمایت و فروش در نزدیکی مقاومت است. منطق پشت این موضوع این است که وقتی قیمت به یک خط در روند اصلی باز میگردد، ممکن است فرصتی برای باز کردن موقعیتهای جدید خرید یا فروش در جهت روند ایجاد کند.
همچنین با افزایش شیب خط روند، اعتبار سطح حمایت یا مقاومت کاهش مییابد. یک خطِ روند شیبدار ناشی از یک صعود یا نزول شدید در یک دوره زمانی کوتاه است. زاویه یک خطوط روند ایجاد شده در این حالت تیز است بعید است که سطح حمایت یا مقاومت معنیداری برای معاملهگر ارائه دهد. حتی اگر خطوط روند با سه نقطه به ظاهر معتبر تشکیل شود، تلاش برای شکست خطوط روند یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت تعیین شده اغلب دشوار خواهد بود.
خط روند در تحلیل تکنیکال
نکته دیگر در زمینه خطوط روند، تعداد برخوردهای قیمت با نمودار قیمت است. هرچه تعداد برخوردهای قیمت با خطوط روند بیشتر باشد، خطهای روند دارای اعتبار و اطمینان بیشتری است. همچنین خطوط روند در تایم فریمهای بلندمدت نسبت به تایمفریمهای کوتاهمدت اعتبار بیشتری دارند. از سوی دیگر برای رسم خطوط روند بهتر است که نمودار قیمت لگاریتمی شود. نمودارهای لگاریتمی تا حد زیادی دادهها را هموارتر میکنند و شکافهای قیمتی را تا حد زیادی پوشش میدهند. این کار سبب میشود تا خطوط روند اعتبار و اطمینان بیشتری داشته باشند.
شکست خط روند چیست ؟
هنگامی که در یک روند معامله میکنید، باید دید بلندمدت یا کوتاهمدت داشته باشید. با در نظر گرفتن یک دیدگاه بلندمدت، میتوانید تا زمانی که شواهدی برای شکست خطوط روند به سمت پائین ارائه نشده است، در معامله باقی بمانید. روش دیگر، با یک رویکرد کوتاهمدت است. در این دیدگاه باید براساس خطوط روند در نقاط حمایت ورود و در نزدیک مقاومت خروج کنید. ورود و خروج در نقاط تاکتیکی را نوسانگیری مینامند. نوسانگیری دارای سودهای نسبت به دیدگاه بلندمدت است.
مثالی از شکست خط روند صعودی
اصطلاح شکت خطوط روند یک مفهوم بسیار مهم در زمینه تحلیل تکنیکال است. گاهی ممکن است تقاضا برای خرید سهام آنچنان بالا برود که افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا همراه شده و خط روند نزولی به سمت بالا شکسته شود. معمولا در چنین وضعیتی قیمت پولبک میزند و برای آخرین بار خط روند را لمس میکند و به روند صعودی خود ادامه میدهد. همچنین ممکن است قیمت خط روند صعودی را بشکند.
در برخی مواقع که فشار فروش به قدری باشد که قیمت در خط روند صعودی حمایت نشود و به اصلاح خط روند صعودی را بشکند. در چنین وضعیتی ممکن است پیش از شروع روند نزولی اصلی، قیمت یکبار دیگر بازگردد و با یک پولبک خط روند صعودی را لمس کند و به طور مجدد وارد مسیر نزولی خود شود. معمولاً در چنین نقاطی حجم معاملات اهمیت بسیار زیادی دارد. حجم معاملاتی بالا در نقاط حمایت، مقاومت و روی خط روند همواره باید با دقت رصد شوند.
معرفی فیلم آموزش اندیکاتورهای تحلیل روند برای تحلیل تکنیکال در بورس و بازارهای مالی
خطوط روند از مهمترین و برجستهترین ابزارهای مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال هستند که نقشی بیبدیل در شناسایی روندها دارند. با توجه به اهمیت خطوط روند در تشخیص روند بازار و همچنین شناسایی فرصتهای ورود و خروج به بازار، فرادرس اقدام به خط روند (Trendline) در بورس تهیه یک فیلم ۵ ساعت و ۷ دقیقهای در زمینه آموزش اندیکاتورهای تحلیل روند برای تحلیل تکنیکال در بورس و بازارهای مالی نموده است. این فیلم آموزشی در ۷ درس ارائه شده است.
درس اول مقدماتی در زمینه روند و اهمیت و مزایای تشخیص روند بازارهای مالی است. درس دوم در زمینه آموزش اندیکاتور ADX است و مطالبی در زمینه فرمول این اندیکاتور و کاربردهای آن در تحلیل روند بازار ارائه میدهد. درس سوم نیز به اندیکاتور Envelopes و آموزش تحلیل روند با استفاده از این اندیکاتور اختصاص دارد.
درس چهارم به آموزش اندیکاتور پارابولیک سار اختصاص دارد و تنظیمات و نحوه کار با این ابزار را برای تشخیص روند بازار نشان میدهد. درس پنجم این فیلم آموزشی نیز به اندیکاتور انحراف استاندارد، کارکردها و شیوه استفاده از آن اختصاص دارد. درس پایانی به آموش اندیکاتور میانگین پویا و شیوه تحلیل روند با استفاده از آن میپردازد.
- برای مشاهده فیلم آموزش اندیکاتورهای تحلیل روند برای تحلیل تکنیکال در بورس و بازارهای مالی + اینجا کلیک کنید.
جمعبندی
آرزوی هر معاملهگری در بورس و بازارهای مالی، تشخیص صحیح روند بازار است. تشخیص درست روند بازار فرصتهایی بینظیر در اختیار سرمایهگذاران و معاملهگران قرار میدهد تا از آنها برای کسب سود استفاده کنند. یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده در تشخیص روند، خطوط روند است. این خطوط ممکن است نزولی یا صعودی باشند. خطوط روند همچنین میتوانند در نقش نقطه حمایتی یا مقاومتی عمل کنند. در این نوشتار مفهوم خطوط روند و کاربردهای و محدودیتهای آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین در این نوشتار نکاتی ارزشمند در زمینه شکست خطوط روند بیان شد که معاملهگران هنگام معاملات باید در نظر داشته باشند.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند: