ویدئوی فارکس

راهنمای جامع مدیریت ریسک و سرمایه

تریدینگ پلن یا برنامه معاملاتی

مدیریت ریسک در سرمایه‌گذاری

ریسک جزء جدایی‌ناپذیر هر سرمایه‌گذاری است و مدیریت آن از ارکان مهمی است که هر سرمایه‌گذار باید به آن توجه کند. در غیر این صورت، زیان زیاد و حتی نابودی سرمایه در انتظار سرمایه‌اش خواهد بود. در سی‌وپنجمین دورهمی مجازی کافه پول که یکشنبه ۱۰ اسفندماه ۱۳۹۹ برگزار شد، تلاش کردیم به این سؤال پاسخ دهیم که چگونه با مدیریت صحیح ریسک، سرمایه‌های خود را به باد ندهیم؟!

  • خانه‌ای خریدید، اما ماه‌هاست نمی‌توانید آن را بفروشید؟
  • آیا در آستانه مهاجرت، ناگهان قیمت دلار چند برابر شد و تمام برنامه‌هایتان به‌هم‌ریخته است؟
  • کل یا بخش قابل‌توجهی از سرمایه‌تان را در بازارهای مالی از دست داده‌اید؟
  • فروش شرکت را افزایش می‌دهید، اما نمی‌توانید به‌خوبی کسب‌وکارتان را رشد دهید؟
  • آیا تاکنون با افزایش درآمد، بازدهی مالی‌تان کاهش پیدا کرده است؟!
  • تمام استراتژی‌های مالی‌تان را به‌درستی اجرا می‌کنید، اما هنوز چرخ زندگی و کسب‌وکارتان نمی‌چرخد؟

اگر تاکنون با هریک از شرایط بالا یا مشابه آن روبرو شده‌اید، ممکن است در محاسبات و تحلیل‌هایتان از یک مقوله مهم در سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی مالی غافل مانده‌اید: «محاسبه ریسک و مدیریت آن»

در کافه پول 35 دقیقاً روی یکی از حلقه‌های مفقوده بسیاری از سرمایه‌گذاری‌ها دست گذاشته‌ایم. فرقی ندارد شما در بازار مسکن و خودرو سرمایه‌گذاری می‌کنید یا طلا و دلار و حتی روی یک کسب‌وکار. در هر شرایط باید درک عمیقی از ریسک‌هایی که سرمایه‌تان را تهدید می‌کند به دست بیاورید و سپس آن را «مدیریت» کنید.

ریسک از چه اجزایی تشکیل شده است؟

وقتی یک ریسک را ارزیابی می‌کنیم، می‌بینیم که هر ریسک از دو جز مهم تشکیل شده است: احتمال وقوع آن ریسک و شدت وقوع آن ریسک!

در حقیقت برای ارزیابی یک ریسک باید دو مؤلفه را به صورت کمی بررسی کنیم. شدت پیامدِ رخداد و احتمالِ روی دادن آن رخداد.

احتمال وقوع ریسک یعنی: چند درصد احتمال دارد اتفاق ناخوشایند و غیردلخواه شما به وقوع بپیوندد. مثلاً وقتی می گوییم ریسک فلان سرمایه‌گذاری ۵۰ درصد است، یعنی به احتمال ۵۰ درصد، این سرمایه‌گذاری، دلخواه شما نیست و برای شما ناخوشایند است.

شدت وقوع ریسک یعنی: در صورتی که آن ریسک به وقوع بپیوندد، چقدر خسارت وو پیامد بر جای می‌گذارد. مثلاً اگر شما با ریسک ۵۰ درصد یک سرمایه‌گذاری کنید، در صورت شکست خوردن، با چه پیامدهای کمی و عددی مواجه خواهید شد.

انواع ریسک در کسب وکار و سرمایه‌گذاری

در اواسط مباحث مربوط به کافه پول شماره ۳۵، در مورد انواع ریسک صحبت کردیم. اگرچه ریسک‌ها انواع گسترده‌ای دارند، اما به چند مورد از آن‌ها به صورت مختصر اشاره کردم که در اینجا خلاصه‌ای از آن را می‌خوانید:

ریسک سیستماتیک

ریسک‌هایی که کنترل آن در اختیار سرمایه‌گذار نیست را ریسک سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب می‌نامند ریسک‌هایی مثل نرخ تورم، بهره بانکی، سیاست‌های اقتصادی و سیاسی، نرخ ارز و هرچیزی که در اختیار شما نباشد را می‌توانیم ریسک سیستماتیک بنامیم. در کشوری مثل ایران، ریسک سیستماتیک اغلب توسط دولت و با اهداف خاص ایجاد می‌شود!

ریسک غیرسیستماتیک

ریسک غیر سیستماتیک دسته‌ای از ریسک‌هاست که می‌توانیم با استفاده از برخی روش‌ها از آن‌ها اجتناب کنیم. مثلاً در بورس، این ریسک‌ها معمولاً به عوامل کلان اقتصادی وابسته نبوده و ناشی از خصوصیات خاص شرکت‌ها هستند. برای مثال، اگر شرکتی که سهامش را خریده‌اید مدیریت ضعیفی داشته باشد یا توان رقابت با سایر شرکت‌ها را نداشته باشد، ریسک‌های به وجود آمده، ریسک غیر سیستماتیک است. این ریسک‌ها اغلب منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکت‌ها یا کسب و کارها مربوط است.

ریسک تورم

فرض کنید تورم سالیانه کشور حدود ۲۰ درصد است و شما در سرمایه‌گذاری خود ۶۰ درصد بازدهی کسب می‌کنید. در این صورت بازدهی شما مطلوب است چون ۴۰ درصد بیشتر از تورم به دست آورده‌اید و در واقع قدرت خرید شما به اندازه ۴۰ درصد بیشتر شده است.

حال اگر تورم به ۵۰ درصد افزایش پیدا کند و بازدهی شما همان عدد ۶۰ درصد باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟! آیا باز راهنمای جامع مدیریت ریسک و سرمایه هم این سرمایه‌گذاری جذاب خواهد بود؟! به این نوع ریسک که ناشی از افزایش تورم کشور است ریسک تورم می‌گویند.

ریسک نرخ سود

فرض کنید که می‌خواهید بین سپرده‌گذاری در بانک با نرخ سود ثابت ۱۸ درصد و خرید سهام با بازده مورد انتظار ۴۰ درصد یکی را انتخاب کنید. اگر تمایل به پذیرش ریسک داشته باشید به دلیل اختلاف ۲۲ درصدی که خودتان پیش‌بینی کرده‌اید، سهام را انتخاب می‌کنید. حالا اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود سپرده‌گذاری را از ۱۸ درصد به ۲۴ درصد افزایش دهد، چه اتفاقی می‌افتد؟ احتمالاً این سؤال را از خودتان می‌پرسید که: «آیا ۱۶ درصد سود بیشتر، ارزش ریسک کردن را دارد؟»

ریسک مالی

اگر در بازار سرمایه سهام شرکتی را خریدید که مبلغ زیادی وام از بانک دریافت کرده، طبیعتاً شرکت مذکور باید اصل و سود وام دریافتی را در یک دوره مشخص پرداخت کند، بنابراین با تعهدات زیادی در آینده روبروست. این هزینه‌ها قطعاً بر سود دهی شرکت نیز اثرگذار است. هر چقدر که این تعهدات و به طور کلی تعهدات مالی یک شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی نیز بیشتر خواهد بود.

ریسک نقد شوندگی

همان‌طور که احتمالاً می‌دانید، یکی از ویژگی‌های مهم یک دارایی خوب، این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. مثلاً از ویژگی‌های بازار مسکن نقد شوندگی کمتر آن نسبت به بازارهایی مثل سهام یا سکه است. بعد از سرمایه‌گذاری اگر بخواهید به هر دلیلی دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنید، اما خریدار مناسبی برای دارایی شما وجود نداشته باشد، سرمایه‌گذاری شما با ریسک نقد شوندگی همراه است.

ریسک تجاری

فرض کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کرده‌اید و پس از مدتی دولت تعرفه واردات خودروهای خارجی را کاهش دهد. در این صورت رقابت برای خودروسازان داخلی سخت‌تر شده و احتمالاً کاهش فروش محصولات آن‌ها باعث کاهش سودآوری این‌ شرکت‌ها نیز خواهد شد. به این نوع ریسک که در واقع متوجه صنعت خاصی است و برای هر صنعت می‌تواند متفاوت باشد، ریسک تجاری می‌گویند.

ریسک نرخ ارز

یکی از چیزهایی که به صورت مستقیم بر وضعیت و سودآوری سرمایه‌گذاری شما تأثیر می‌گذارد، نرخ ارز است. مثلاً با افزایش قیمت ارز قیمت سکه در بازار داخلی نیز افزایش می‌یابد. همچنین در بورس اوراق بهادار نیز سودآوری شرکت‌هایی که درآمدهای صادراتی و ارزی دارند افزایش یافته و در نتیجه قیمت سهام آن‌ها نیز بسیار بیشتر می‌شود؛ اما نکته این جا است که همه شرکت‌ها صادراتی نیستند، همیشه هم تغییرات ارز اثر مثبتی بر سرمایه‌‌گذاری ما نخواهند داشت! بنابراین، نوسانات نرخ ارز به عنوان یکی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری، همواره مورد توجه سرمایه‌گذاران است.

ریسک سیاسی

هر اندازه بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی در یک کشور افزایش یابد، عملکرد بنگاه‌های اقتصادی بیشتر با مشکل روبرو می‌شود، به طوری که این عدم ثبات به طور مستقیم بر عملکرد بنگاه‌های اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر می‌گذارد. به این ریسک، ریسک سیاسی می‌گویند.

چطور ریسک را مدیریت کنیم؟

بسیاری از افراد تصور می‌کنند مدیریت ریسک یعنی تعیین حد زیان و پایبندی به آن در هر سرمایه‌گذاری؛ اما این همه ماجرا نیست. «ریسک» مفهوم گسترده‌ای است که اگر هر سرمایه‌گذار به‌درستی با آن آشنا نباشد و نتواند آن را در سرمایه‌گذاری‌هایش مدیریت کند، از دست رفتن سرمایه‌، خوش‌بینانه‌ترین بلایی است که بر سر سرمایه‌اش می‌آید.

در کافه پول 35، درباره ابعاد مختلف مدیریت ریسک در سرمایه‌گذاری صحبت کردیم و تلاش کردیم به دوستان شرکت‌کننده تفهیم کنیم که چطور می‌توانند با یک دید بازتر در اقتصاد پرالتهاب سال 1400، سرمایه‌گذاری‌های مطمئن‌تری انجام دهند.

حد ضرر چیست و چرا باید حد ضرر تعیین کنیم؟

شاید از جمله افرادی باشید که اصلاً ندانید حد ضرر چیست. همه کسانی که وارد بازارهای مالی شده‌اند، مشکلی در زمان خرید سهم ندارند؛ اما تشخیص قیمت و زمان فروش، همواره مسئله چالشی‌تری برای معامله‌گران بوده است.

اگر قیمت سهم بعد از خرید، بر خلاف انتظار ما شروع به کاهش کرد، یعنی این‌که ما در تحلیل و محاسبات خود دچار خطا یا اشتباه شده‌ایم.

در این وضعیت اگر مقدار حرکت خلاف جهت معامله ما بیش از حد انتظار باشد، می‌گوییم که به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله با حد ضرر خارج شویم. این تعریفی عمومی و جامع از حد ضرر است.

همان‌طور که گفتیم، برای اینکه یک سرمایه‌گذار یا کارآفرین از ضررهای بیشتر جلوگیری کند، باید همیشه حد ضرر مناسب را با فرمول‌های مختلفی که برای تعیین آن وجود دارد، مشخص کند.

برای تعیین حد ضرر، روش‌های متنوعی وجود دارد که در کافه پول شماره ۳۵، برخی از آن‌ها را که در زیر می‌بینید، موشکافانه توضیح دادم:

حد ضرر تک میله و سه میله

ترس؛ مشکل اصلی در حد ضرر

روانشناسی ضرر و زیان با جنبه احساسی سرمایه‌گذاری سر و کار دارد. به‌طور کلی اثرهای روانی تجربه کردن یک زیان و حتی احتمال رو به راهنمای جامع مدیریت ریسک و سرمایه رو شدن با یک ضرر می‌تواند منجر به بروز رفتارهایی شود که می‌توانند زیان احتمالی ما را بیشتر کنند. یکی از بزرگ‌ترین این احساسات، ترس است. ترس زیاد و بیش از حد سرمایه‌گذاران از ضرر باعث می‌شود که آن‌ها رفتارهای عجیبی از خود بروز دهند مثل نگه داشتن یک سهم برای مدت زمان طولانی و یا خیلی کوتاه که هر دوی این روش‌ها می‌تواند میزان ضرر را افزایش دهد.

سرمایه‌گذاران می‌توانند با اتخاذ استراتژی‌های تخصیص دارایی مناسب، تفکر عقلانی، تحقیق و بررسی درست سهم‌ها، از افتادن در تله‌های روانی جلوگیری کنند و مانع از غلبه احساسات بر رفتارشان شوند.

ممنون از این‌که با خلاصه مطالب کافه پول ۳۵ همراه من بودید. بسیار خوشحال می‌شوم درباره مباحث ارائه‌شده در گزارش، سؤالاتتان را در بخش نظرات بپرسید تا در نخستین فرصت به آن‌ها پاسخ دهم و اگر تجربه‌ای دارید، خوشحال می‌شوم بازگو کنید.

آنچه باید در مورد مدیریت سرمایه و ریسک بدانید

آنچه باید در مورد مدیریت سرمایه و ریسک بدانید

فرض کنید شما فردی هستید که در بازار خودرو سرمایه‌گذاری می‌کنید. برای اینکه بتوانید در این بازار سود بالایی به دست آورید، مطمئناً به دنبال این هستید که خودروی خود را در زمانی که شرایط بازار مساعد است، بخرید و به قیمت بالاتر بفروشید. از طرفی از اینکه احتمالاً خودروی شما زیر قیمتِ خریدتان فروخته شود، واهمه دارید و تلاش هستید تا آن را به بالاترین قیمت بفروشید. در واقع شما در حال مدیریت سرمایه‌‌تان هستید و ریسک ناشی از فروش خودرو به قیمت پایین، شما را تهدید می‌کند. به زبان ساده به این کار مدیریت سرمایه و ریسک گفته می‎شود.

حال در ادامه به تعریف هر کدام از مفاهیم مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک می‌پردازیم.

تعریف ریسک به زبان ساده و نحوه مدیریت آن

ریسک واژه جدیدی برای ما نیست و همه ما هر روز با ریسک‌های مختلفی در زندگی‌ روبرو هستیم؛ برای مثال زمانی که در حال رانندگی هستیم، سرمایه‌گذاری می‌کنیم یا حتی وقتی که یک سازمان را مدیریت می‌کنیم، ریسک در کمین است. اگر بخواهیم کمی تخصصی‌تر به توضیح ریسک بپردازیم، می‌توانیم بگوییم ریسکِ سرمایه به احتمال میان بازده واقعی سرمایه‌‌گذاری و آنچه مورد انتظار سرمایه‌گذار است، می‌پردازد. یعنی شما انتظار دارید خودرویتان 100 میلیون فروش برود اما این ریسک وجود دارد که به قیمت 95 میلیون به فروش برسد.

با این توضیحات حال می‌توانیم بگوییم مدیریت ریسک به فرآیند شناسایی، ارزیابی و کنترل خطراتِ سرمایه و دستاوردهای یک سازمان گفته می‌شود. عوامل سرمنشاء ریسک می‌توانند عدم قطعیت‌های مالی، مسئولیت‌های قانونی، مسائل فناوری، خطاهای مدیریت استراتژیک، اتفاقات و حوادث طبیعی باشند. یک برنامه موفق برای مدیریت ریسک، برنامه‌ای است که به سازمان کمک می‌کند تا بتواند جوانب مختلف ریسک‌هایی که با آن روبرو می‌شود را در نظر بگیرد. مدیریت ریسک رابطه میان ریسک‌ها و تاثیراتی که بر روی اثرات متوالی که بر اهداف استراتژیک سازمان می‌گذارد را مورد بررسی قرار می‌دهد.

” زمانیکه ریسکی را مدیریت نمی‌کنیم؛ پس ریسکی نداریم. وقتی ریسک‌ها را مدیریت می‌کنیم، درک می‌کنیم کدام ریسک‌ها ارزشش را داشته‌اند، کدام ریسک‌ها ما را به اهدافمان می‌‌رسانند و برای کدام ریسک‌ها باید بها پرداخت کرد”

فرآیند مدیریت ریسک

بر طبق کتاب استاندارد ISO 31000 که یکی از شناخته‌شده ترین منابعی است که در زمینه مدیریت ریسک منتشر شده است، فرآیند مدیریت ریسک مراحل زیر را در بر می‌گیرد:

فرایند 5 مرحله ای مدیریت ریسک

بر طبق این فرآیند می‌توان گفت که گام‌های این فرآیند واضح هستند اما تیم‌های مدیریت ریسک نباید کارهای لازم برای تکمیل کردن این فرآیند را دست کم بگیرند. برای آنهایی که در ابتدای راه هستند، نیاز به کاملی از آنچه سازمان را به این شرایط مبتلا می‌کند؛ وجود دارد. در نهایت هدف نهایی، توسعه مجموعه اقدماتی است است که از طریق آنها بتوان به موارد زیر دست پیدا کرد:

  • شناسایی ریسک‌هایی که سازمان‌ها با آن روبرو می‌شوند
  • درک احتمال و تاثیر ریسک‌های مختلف
  • ارتباط میان ریسک‌ها و حداکثر ریسکی که سازمان نسبت به آن پذیرش دارد
  • برداشتن گام‌های لازم برای حفظ و ارتقاء ارزش سازمان

انواع ریسک‌ها

انواع ریسک

دسته‌بندی ریسک‌هایی که در یک سازمان وجود دارد، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا نگاهی جامع نسبت به ریسک‌ها داشته و بتوانند آنها را کنترل کنند.

  • ریسک استراتژیک (مثال: شهرت، روابط مشتریان، نوآوری‌های فنی)
  • ریسک‌های مالی (مثال: مالیات، اعتبارات، بازار)
  • ریسک‌های حاکمیتی و انطباقی (مثال: اخلاق کسب‌وکار، تجارت بین‌الملل، نظارتی )
  • ریسک‌های عملیاتی (مثال: امنیت و حریم خصوصی، زنجیره تامین، مسائل نیروی کار)

با چه استراتژی‌هایی می‌توان ریسک‌ها را مدیریت کرد؟

تیم‌های مدیریت ریسک با توجه به هدف‌شان نسبت به نحوه مدیریت ریسک از استراتژی‌های زیر برای حل و فصل ریسک‌ها، بسته به اینکه احتمال رخ دادن و شدت آنها چقدر است، استفاده می‌کنند:

استراتژی لازم برای اینکه سازمان‌ها هیچ ریسکی نداشته باشند:

  • استراتژیاجتناب از ریسک: در این رویکرد، سیاست‌ها، فناوری، آموزش نیروی انسانی و دیگر اقدامات برای رها شدن از ریسک‌ها پیاده‌سازی می‌شود.

استراتژی‌های لازم برای اینکه سازمان‌ها ریسک قابل قبول داشته باشند:

  • استراتژی کاهش ریسک: در این رویکرد سیاست‎ها، فناوری، آموزش نیروی انسانی و دیگر اقدامات برای کاهش ریسک به یک سطح قابل قبول دلالت دارد.
  • استراتژی انتقال ریسک: در این رویکرد سازمان، با یک شخص ثالث قرارداد می‌بندد تا طرف سوم بتواند تمام یا بخشی از هزینه‌های ریسکی را که احتمال دارد رخ بدهد، تقبل کند.
  • استراتژی قبول ریسک: این استراتژی، ریسک موجود را می‌پذیرد چرا که پتانسیل لازم برای آسیب به سازمان بسیار کم است یا هزینه کاهش آن، بیشتر از خسارتی است که وارد می‌کند.

برای اینکه بتواند استراتژی‌های فوق را در سازمان پیاده‌سازی کنید، نیاز به برنامه‌ریزی‌های یکپارچه و افراد مناسب در سازمان دارید که بتوانند شما را در جهت رسیدن به اهداف سازمان هدایت کنند. یکی از راهکارهایی که می‌تواند بخش بزرگی از چالش‌های شما در نحوه مدیریت ریسک سازمان‌تان را حل‌وفصل کند، راهکار مدیریت هوشمند استراتژیک است که با پیاده‌سازی موفق در سازمان‌ها توانسته ریسک‌های آنها را به میزان قابل توجهی کاهش و سودآوری آنها را تا چندین برابر افزایش دهد.

پس از آشنایی با مفهوم ریسک و مدیریت آن، نحوه مدیریت کردن آن، آشنایی با انواع ریسک‌ها و راهبردهای پیش رو برای مدیریت ریسک‌ها، به سراغ مفهوم مدیریت سرمایه و توضیحات مربوط به آن می‌رویم.

مدیریت سرمایه چیست؟

مدیریت سرمایه برای خیلی از افراد مثل یک مساله ناشناخته است و درک درستی از آن ندارند. به زبان ساده می‌توان گفت مدیریت سرمایه، مدیریت پول‌های سازمان‌ است؛ یعنی با کمک استراتژی‌های مالی، جریان‌های مالی یک سازمان حداکثر شود.

استراتژی‌های مدیریت سرمایه

استراتژی‌های مدیریت سرمایه در سه دسته زیر قرار می‌گیرند و انتخاب هر کدام از این سه استراتژی، کاملاً بستگی به میزان ریسک پذیری سازمان و نوع نگاه آن به سرمایه دارد.

  • استراتژی‌های محافظه‌کارانه: در این رویکرد سازمان ترجیح می‌دهد سود کمتری بدست آورد اما اصل دارایی‌ حفظ شود و سرمایه‌اش امنیت داشته باشد. در حقیقت، سرمایه‌گذاری بلندمدت همراه با نرخ بهره و سود پایین‌تر اتفاق می‌افتد.
  • استراتژی‌های تهاجمی: سازمان‌هایی که این استراتژی را انتخاب می‌کنند، در کوتاه مدت به دنبال بالاترین میزان از سود هستند. در واقع با پذیرش ریسک بالاتر، کسب سود بیشتر را ترجیح می‌دهند.
  • استراتژی‌هایپوششی: این استراتژی، در میان دو استراتژی محافظه‌کارانه و پوششی قرار می‌گیرد. بطور کلی تنوع این نوع استراتژی‌ها بسیار زیاد است و شاید نتوان تعریف دقیقی از آن ارائه کرد. با این حال، فعالان حوزه مدیریت سرمایه از رویه‌هایی برای مدیریت ریسک و بازده سرمایه در کوتاه مدت و بلند مدت استفاده می‌کنند.

الگوی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی

مدل‌های مختلفی برای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی وجود دارد که در ادامه به 5 مورد از مهم‌ترین مدل‌های مالی که سازمان‌ها از آنها استفاده می‌کنند، صحبت می‌کنیم.

  1. مدل سه بخشی: این مدل از سه بخش صورت سود و زیان، ترازنامه و جریان نقدی تشکیل شده است. هدف این مدل ارتباط میان هم حساب‌ها . مفروضات با یکدیگر به منظور ایجاد تغییرات در کل مدل است.
  2. مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF): این مدل بر اساس مدل سه بخشی و در جهت ارزش‌گذاری یک سازمان بر اساس ارزش خالص فعلیِ جریان‌ نقدی آینده کسب‌وکار کار می‌کند.
  3. مدل ادغام‌کننده (M&A): این مدل، مدل مدل پیشرفته‌تری است که برای ترکیب و ارزیابی عوامل ادغام‌کننده مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مدل عمدتاً توسط بانک‌های سرمایه گذاری و واحدهای توسعه شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  4. مدل عرضه اولیه عمومی (IPO): ‌بانکداران سرمایه گذار و متخصصان توسعه کسب‌وکار از مدل‌های IPO پیش از عرضه عمومی برای سازمان‌ خود استفاده می‌کنند. این مدل‌ها بررسی میزان تمایل سرمایه‌گذاران در شرکت‌ها را اندازه‌گیری می‌کنند.
  5. مدل خرید اهرمی (LBO): یک معامله خرید اهرمی معمولاً نیازمند مدل‌سازی برنامه‌های پیچیده بدهی و شکل پیشرفته‌ای از مدل‌سازی مالی است. این نوع مدل‌ها در خارج از سرمایه گذاری خصوصی یا بانکداری سرمایه گذاری چندان رایج نیستند.

در مورد مدل‌های مدیریت سرمایه در بازارهای مالی می‌توانید این صفحه را مطالعه کنید.

نقش مدیریت سرمایه در کسب‌وکارهای کوچک

مدیریت سرمایه در هر سازمانی و با هر اندازه‌ای اهمیت ویژه‌ای دارد. حال اگر یک کسب‌وکار کوچک باشد، می‌تواند با تمرکز بالاتری نسبت به مدیریت سرمایه‌های در گردش خود، اقدامات مناسب و به موقعی انجام دهد تا در زمان درست، جلوی ضرر را بگیرد. در تعریفی ساده از مدیریت سرمایه (در گردش) در کسب‌وکارهای کوچک، می‌توانیم بگوییم که مدیریت سرمایه (در گردش) زمانی معنا پیدا می‌کند که یک طرح کسب‌وکار یا بیزینس پلن به گونه‌ای پیاده‌سازی شود که یک کسب‌وکار با استفاده و نظارت بر دارایی‌ها و بدهی‌های موجودِ خود بتواند عملکرد مناسبی داشته باشد.

مدیریت سرمایه در گردش برای موفقیت هر کسب‌وکار کوچک ضروری است. در حقیقت کسب‌وکارهایی که زیان‌ده هستند، اگر دانش کافی در زمینه مدیریت دانش را فراگرفته و مدیریت سرمایه را به شکلی کارآمد اجرا کنند، سود بیشتری به دست می‌آورند و مدیریت اثربخشی خواهند داشت، زیرا:

  • دارایی‌های جاری در برخی از شرکت‌ها مساوی کل دارایی‌های آنها است که با مدیریت صحیح می‌توان سودآوری را افزایش داد.
  • ثروت سهامدارانِ کسب‌وکار به جای کسب سودهای حسابداری، به تولید پول نقد می‎انجامد.
  • اگر کسب‌وکار نتواند سرمایه در گردش را به درستی مدیریت کند، منجر به سقوط شرکت می‌شود.

پس از اینکه از دلایل اهمیت مدیریت سرمایه در کسب‌وکار کوچک صحبت کردیم، باید نسبت به این موضوع، دو هدف کلی در کسب‌وکارمان را به خوبی درنظر بگیریم:

راهنمای جامع مدیریت ریسک و سرمایه

آموزش بورس

آموزش تحلیل بنیادی کاربردی

با ثبت نام این دوره، کلیه مباحث علمی و کاربردی بورس را از مقدماتی تا پیشرفته فرا خواهید گرفت.

آموزش تحلیل بنیادی کاربردی

آموزش تحلیل بنیادی

آموزش تحلیل بنیادی بورس: تحلیل بنیادی روش تجزیه و تحلیل سهام بر اساس عوامل مالی اصلی شرکت نظیر فروش، درآمد، هزینه ها و یا عوامل غیرمالی نظیر ارزیابی مدیریت، محصول، عوامل کیفیتی و غیره است که سعی در ارزیابی و ارزشگذاری سهام شرکت دارد. در تحلیل بنیادی تمامی فاکتورهای تاثیر گذار در ارزیابی سهام شرکتها اعم از مسائل اقتصادی، صنعتی و غیره مورد بررسی قرار می گیرد. هدف اصلی تحلیلگر بنیادی این است که با ارزیابی اطلاعات شرکت و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، ارزش ذاتی سهام را محاسبه کرده و نسبت به مقایسه آن با ارزش جاری سهام، تصمیم صحیح در مورد خرید و فروش سهام شرکت را اتخاذ نماید.

سرفصلهای اصلی آموزش بورس(تحلیل بنیادی):

  • آموزش تحلیل بنیادی: اصول تحلیل بنیادی در بازار سهام
  • آموزش تحلیل بنیادی: نحوه تجزیه و تحلیل عوامل کمی و عوامل کیفی
  • آموزش تحلیل بنیادی: تحلیل افزایش سرمایه و محاسبه قیمت سهام
  • آموزش تحلیل بنیادی: انواع EPS و نحوه کیفیت سنجی آن
  • آموزش تحلیل بنیادی : تحلیل نسبت های ارزیابی سهام
  • آموزش تحلیل بنیادی: تجزیه و تحلیل تخصصی صورت های مالی
  • آموزش تحلیل بنیادی: تحلیل نسبت های مالی کاربردی
  • آموزش تحلیل بنیادی: تحلیل نسبت های بازدهی شرکت ها
  • آموزش تحلیل بنیادی: محاسبه نرخ رشد شرکتها
  • آموزش تحلیل بنیادی: روش های ارزش گذاری سهام
  • و غیره

مدت دوره: ۳۰ ساعت

پیش نیاز : مبانی مدیریت- تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال بورس کاربردی

با ثبت نام این دوره، کلیه مباحث علمی و کاربردی بورس را از مقدماتی تا پیشرفته فرا خواهید گرفت.

آموزش تحلیل تکنیکال بورس کاربردی

آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال بورس: تحلیل تکنیکال، روش تجزیه و تحلیل بر اساس عملکرد قیمت از طریق نمودار است. تحلیل تکنیکال یعنی تحلیل برآیند رفتار عرضه و تقاضا در بازار که خود را به نحو موثر روی نمودار ظاهر می سازد. تحلیلگران تکنیکال معتقدند، تمامی اثرات اتفاقات مختلف در ابزارهای مالی بر روی رفتار قیمت خود را نمود می دهند. تحلیل تکنیکال به زبان ساده بر این امر استوار است که ابتدا عملی بر روی قیمت اتفاق می افتد و سپس معامله گر نسبت به آن عمل، عکس العمل نشان می دهد یعنی بازار به معامله گر دیکته می کند که قدم بعدی را چگونه باید بردارد.

بنابراین، از تحلیل تکنیکال بیشتر برای معاملات کوتاه مدت و با هدف نوسان گیری استفاده می شود و بهترین ابزار برای تشخیص نقاط ورود و خروج می باشد. بررسی روند قیمت های گذشته بر روی نمودار پیش بینی مورد اعتمادی را از روند آینده ایجاد می نماید.

روش های مدیریت سرمایه در بورس و فارکس

روش های مدیریت سرمایه در بورس و فارکس

مدیریت سرمایه علمی است که با حفظ سرمایه به بقای معامله گران بورس و فارکس کمک میکند و اگر به نحو درست اجرا شود قطعا باعث افزایش سرمایه خواهد شد.

مدیریت سرمایه مرز بین موفقیت و شکست سرمایه گذاران و معامله گران بازار بورس و فارکس است و در واقع یک ابزار موفقیت در بازارهای مالی است. رعایت مدیریت سرمایه از مهم ترین اصولی می باشد که هر سرمایه گذاری برای موفقیت در بازارهای مالی به آن نیاز دارد . به گونه ای که بدون رعایت آن ؛ چیزی که در نهایت نصیب سرمایه گذار می شود زیان است.

معامله گران بورس و فارکس باید ابتدا تمام تمرکز خود را بر روی حفظ سرمایه قرار دهند و در مرحله بعدی به کسب سود از بازار فکر کنند. چرا که میبایست اول سرمایه ای وجود داشته باشد تا بتوان با آن درآمد کسب کرد. بنابراین از همان ابتدای ورود به بازارهای مالی ؛ دغدغه این را داشته باشید که ابتدای امر سرمایه خود را حفظ کنید.

آموزش مدیریت سرمایه (money management)

برای اینکه بتوانیم سرمایه خود را مدیریت کنیم میبایست در تمامی معاملات خود از لاتیج (لات،Lot) استاندارد استفاده کنیم. تعیین لاتیج (لات،Lot) استاندارد به میزان سرمایه balance بستگی دارد. مسلما با داشتن سرمایه balance زیاد میتوان ریسک و لاتیج بیشتر و با داشتن سرمایه balance کم ریسک و لاتیج کمتری داشت.

فرمول مدیریت سرمایه

فرمول تعیین لاتیج (لات،Lot) استاندارد طبق مدیریت سرمایه به صورت زیر میباشد:

میزان سرمایه (موجودی،balance) تقسیم بر عدد ده هزار

money management = balance ÷ 10.000

جهت افتتاح حساب در بروکر رگوله شده amarkets ثبت نام کنید و 20% شارژ هدیه دریافت نمایید.

فرض کنید میزان سرمایه (موجودی،balance) شما 1000 دلار است . با این میزان سرمایه ، لاتیج استاندارد مورد استفاده طبق مدیریت سرمایه باید چقدر باشد؟

money management = 1000 ÷ 10.000 = 0.1 Lot

به یاد داشته باشید که با رعایت این فرمول ساده میتوانید بقای خود را در بازارهای مالی تضمین کنید.

بهترین راه های مدیریت سرمایه و ریسک در معاملات فیوچرز

مدیریت ریسک و سرمایه

داشتن یک برنامه معاملاتی و برای هر تریدر کاملا ضروری است. این ضرورت در بازار رمزارزها با توجه به ناپایداری و نوسان فراوان بازار، بیشتر احساس میشود. یک برنامه معاملاتی میتواند به شما در مدیریت بهتر ریسک کمک کند. این برنامه همچنین میتواند به شما کمک کند و ثبات معاملات را بهبود ببخشد و در نهایت به شما امکان میدهد تا به سودآوری بیشتری برسید. در ادامه این مقاله با تیم فیبوتک همراه باشید.

هنگام تهیه یک طرح معاملاتی، باید یک طرح دقیق از چگونگی ورود و خروج از موقعیت ها، از جمله معیارهای ورود و خروج، حجم پوزیشن و نقاط حد سود و ضرر داشته باشید. مزایای داشتن یک برنامه معاملاتی بسیار زیاد است، از کاهش استرس گرفته تا ضرر کمتر در معاملات و آگاهی بیشتر از عادات ترید و همچنین کمک به شما در پیشرفت هدفمند با یافتن اشتباهاتی که قبلا مرتکب آن شده اید.

تریدینگ پلن یا برنامه معاملاتی

تریدینگ پلن یا برنامه معاملاتی

هنگامی که یک استراتژی در پیش گرفتید، گام اساسی بعدی پایبندی به استراتژی معاملاتی، به ویژه در معاملات زیانده میباشد. در ترید، ضرر و زیان جزئی از بازی است و حتی برای با تجربه ترین متخصصان نیز کاملا طبیعی است. اغلب، میبینیم که معامله گران جدید با شروع ضرر در معاملات، برنامه معاملاتی خود را کنار میگذارند. پایبندی به استراتژی یکی از جنبه های مهم برای حضور در طولانی در بازار است. هر وقت وحشت کردید و استراتژی خود را رها کردید، احتمالا معاملات خارج از مسیر بیشتری انجام خواهید داد

حد ضرر (Stop Loss)

مفهوم اساسی مدیریت ریسک، کاهش امکان وقوع راهنمای جامع مدیریت ریسک و سرمایه ضررهای بزرگ تر است و یکی از روش های متداول برای به حداقل رساندن ضررها استفاده از حد ضرر است. حد ضرر، دستوری است که به سرمایه گذارها اجازه میدهد با تعیین محدوده قیمتی که دارایی بر روی آن حرکت میکند، ضرر احتمالی ناشی از سرمایه گذاری را محدود کند. فرض کنید یک معامله بر پایه نماد BNB/USDT در فیوچرز با قیمت 350 دلار خریداری کرده اید، برای به حداقل رساندن ضرر احتمالی این معامله، میتوانید سفارش ضرر وزیان را با 20% زیر قیمت خرید یا قیمتم 280 دلار ثبت کنید، تا در صورت رسیدن به این قیمت اتوماتیک از معامله خارج شوید.

حد ضرر

استفاده از حد ضرر (Stop Loss)

اگر قیمت BNB/USDT به زیر 280 دلار برسد، سفارش فروش شما انجام میشود. سپس صرافی قرارداد را با قیمت فعلی بازار به فروش میرساند که بسته به شرایط حاکم بازار، ممکن است دقیقا در قیمت 280 دلار یا اندکی کم تر باشد. سرمایه گذاران از دستور حدضرر به عنوان بخشی از استراتژی مدیریت ریسک خود برای خروج از موقعیت ها در صورت عدم عملکرد مطابق با انتظار استفاده میکنند. سفارشات با حدضرر، سرمایه گذاران را قادر میسازد تا تصمیمات از پیش تعیین شده ای برای فروش بگیرند، که به آن ها کمک میکند تا از تاثیر احساسات بر تصمیمات سرمایه گذاری خود جلوگیری کنند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا