آموزش اندیکاتور فیبوناچی

فیلم آموزشی فیبوناچی با احسان کامیابی
این مجموعه آموزشی بر اساس کتاب زبان اصلی خانم کارولین بوردن (ملکه فیبوناچی) به فارسی تدریس شده که این کتاب را می توانید از انتهای جدول زیر دانلود کنید.
اهمیت یادگیری فیبوناچی
در یکصد سال گذشته، نگاه حرفه ای به بازارهای مالی، روز به روز افزایش یافته است؛ به گونه ای که می توان گفت روزانه، روش ها و استراتژی های جدیدی برای معامله در بازارهای مختلف، ابداع می شود که هر کدام از آن ها، بر بستر یکی از سبک هایی هستند که به عنوان پایه های علم تکنیکال، در یکصد سال گذشته پدید آمده اند. استفاده از فیبوناچی ها، از علوم و شاخه های مادر در علم تکنیکال می باشد که حتی سایر سبک های قدرتمند مانند الگوهای کلاسیک و الگوهای هارمونیک و حتی امواج الیوت را به خود وابسته ساخته است. از این رو، پرداختن همه جانبه به آن و یادگیری اصولی آن، همواره برای معامله گران تکنیکی بازارهای مختلف، توصیه شده است.
دنباله فیبوناچی
لئوناردو پیزا یک ریاضی دان ایتالیایی در قرن سیزدهم میلادی بود. او از طریق سفرهای طولانی مدت به کشورهایی همچون مصر، با سیستم اعداد عربی و دستگاه اعداد آشنا شد. هرچند به دلیل مسافرت های کاری پدرش به این کشورها، او نیز در حقیقت مجبور به سفر بود، اما بهترین استفاده را از این سفرها انجام داد و به عنوان اولین گام خود، توانست با تلفیق سیستم اعداد رومی و یونانی با سیستم اعداد عربی، به موفقیت بزرگی که امروزه با نام سیستم شناسایی و ارزش گذاری ده دهی اعداد شناخته می شود، دست پیدا کرد.
اما در حقیقت، سوال اساسی برای او، چیز دیگری بود. او می خواست بداند که چه اعدادی در طبیعت وجود دارند که می توانند پدیده های طبیعی را توجیه کنند و به بیانی دیگر، به دنبال ریشه های طبیعت در علم اعداد و ریشه های اعداد در طبیعت بود. لئوناردو پس از حل مسئله ی ازدیاد نسل خرگوش ها، دنباله ای از اعداد که امروزه با نام دنباله ی فیبوناچی شناخته می شود را ابداع کرد که به این صورت است:آموزش اندیکاتور فیبوناچی
1 . 1 . 2 . 3 . 5 . 8 . 13 . 21 . 34 . 55 . 89 . 144 . 233 . و…
اعجاز بزرگ و اصلی این دنباله، ظهور آن در بسیاری از پدیده های طبیعی است. مانند دانه های آفتاب گردان که 55 یا 89 ردیفی هستند و یا میوه های کاج که در 8 یا آموزش اندیکاتور فیبوناچی 13 ردیف، قرار می گیرند. همچنین، این دنباله نسبت هایی را در خود پدید می آورد که در موارد بسیار زیادی در طبیعت و حتی در بدن انسان نیز، قابل مشاهده است.
ارتباط بین دنباله فیبوناچی و بازارهای مالی
فیبوناچی، هم به صورت دنباله ی فیبوناچی و هم به صورت نسبت های حاصل از دنباله، در انواع بازار های مالی، کاربرد بسیاری دارد و به گونه ی اهداف و نوسانات کوتاه مدت و بلند مدت را نظم می بخشد که گویی بازارها، کاملا طبیعی و بدون دخالت انسان ها می باشند.
اما به راستی این سوال مطرح است که چگونه دنباله ای که 800 سال قبل ابداع شده است، این گونه بر بازارهای مالی، تسلط دارد؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت که دو عامل اصلی باعث می شوند که فیبوناچی، تبدیل به جزء لاینفک بازارها شود.
◼ اولین عامل، عامل طبیعت است. همه ی ما می دانیم که قیمت در بازارها، حاصل عرضه و تقاضاست و هربار ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا، یک معامله ی جدید را تشکیل می دهد. این را هم می دانیم که قیمت، تمایل به تکرار گذشته ی خود دارد و چه در صد سال گذشته چه در شرایط فعلی، حرکات قیمت ها، از یک جنس هستند که حتی با پیشرفت چشمگیر تکنولوژی، تغییر نکرده است. دلیل این امر، این است که حرکات قیمت، حاصل روانشناخت جمعی معامله گران هستند که چون طبیعت، مادر همه ی موجودات زنده است، می توان روانشناخت و ناخودآگاه انسان را نیز یک امر خالص طبیعی دانست. از این رو، طبیعت در بازارها دخیل می شود و نسبت های طبیعی فیبوناچی، بر آن حاکم می شوند.
◼ دومین عامل، ریاضیات است. قیمت، یک عدد است که تغییر می کند؛ پس می توان انتظار داشت که اگر حرکات قیمت، دارای نظم ذاتی باشند و صرفا اتفاقی نباشند، نظم ریاضیاتی نیز بر آن ها حاکم باشد. به همین جهت، نسبت های فیبوناچی که حاصل عمل کردن 4 عمل اصلی ریاضیات بر دنباله ی فیبوناچی هستند، نظم ریاضیاتی بین امواج مختلف قیمت را نیز نشان می دهند.
در این دوره تلاش شده است که کاربردی ترین ابزار فیبوناچی، با نگاهی ساده و گویا آموزش داده شود و استفاده ی هرچه بهتر از این معجزه ی ریاضیاتی حاصل شود.
آموزش ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
فیبوناچی نام دنبالهای ریاضی که نسبتهای آن را در جای جای هستی میتوان یافت، از لاک آموزش اندیکاتور فیبوناچی یک حلزون کوچک تا بزرگترین کهشانها تناسب اعداد فیبوناچی وجود دارد. حتی نسبت قرار گیری اعضای بدن انسان نیز بر اساس دنباله فیبوناچی شکلگرفته است. این دنباله که توسط دانشمندی ایتالیایی با نام فیبوبانچی کشف شد تاکنون مورد بحث دانشمندان بسیاری قرار گرفته است.
جالب توجه است که این دنباله در تحلیلبازارهای مالی نیز وجود دارد. با استفاده از نسبتهای این فیبوناچی میتوان سطوح کلیدی بازار پیدا کرده و بر اساس آن معاملات خود را انجام دهید.
انواع فیبوناچی
تحلیلگران چندین نوع مختلف از ابزار فیوبانچی را مورد استفاده قرار میدهند. مهمترین آن فیبوناچی اصلاحی یا دو نقطهای است که ابزاری برای بدست آوردن سطوح کلیدی امواج بازار است. بهطور کلی فیبوناچی را میتوان در دستههای زیر تقسیم بندی کرد.
فیبوناچی دو نقطهای
این ابزار برای اندازهگیری موجهای مختلف بازار و بدست آوردن سطوح کلیدی آنها استفاده میشود. به این صورت که باید نقطه آغاز فیبوناچی را در پایینترین محدوده یک موج و نقطه پایانی آن را در بالاترین محدوده موج انتخاب کرد. حال این ابزار سطوح کلیدی موج را برای ما به نمایش درمیآورد و بازار میتواند به این سطوح واکنش نشان دهد.
- برای بدست آوردن اهداف بالایی قیمت، باید فیبوناچی را به صورت برعکس استفاده کرد. بهاین صورت که بالاترین محدوده قیمتی را نقطه اول و پایینترین حرکت موج را نقطه دوم فیبو در نظر گرفت.
فیبوناچی سه نقطهای
فیبوناچی سه نقطهای زمانی استفاده میشود که یک موج اصلاح خود را انجام داده و حالا در حال برگشت و ادامه روند است. در این مواقع از فیبوناچی برای پیشبینی اهداف قیمتی روند استفاده میکنیم.
نحوه استفاده فیبوناچی سه نقطهای به این صورت است که ابتدا پایین و بالای موج مد نظر را نقطه زده سپس نقطه سوم را در محدوده اصلاح قیمت که در حال برگشت زدن است انتخاب میکنیم. حال آموزش اندیکاتور فیبوناچی<آموزش اندیکاتور فیبوناچی /i> فیبوناچی اهداف قیمتی و سطوح کلیدی روند آینده را برای ما مشخص میکند.
برای امواج نزولی همین مراحل را بهصورت برعکس انجام میدهیم.
محدوده PRZ چیست؟
PRZ که اختصاری از عبارت Potential Reversal zone است، به معنی محدودهای که پتانسیل تغییر روند قیمتی را دارد گفته میشود. محدودههای PRZ از سطوح مشترک چندین فیبوناچی بدست میاید. به این صورت که تحلیلگر سطوح فیبوناچی چند موج اصلی بازار را بدست آورده، سپس محدودههایی که سطوح فیبوناچی به صورت مشترک آنها را مشخص کرده است بهعنوان PRZ در نظر میگیرد که اعتبار بسیار بالایی دارند.
مهمترین سطوح فیبوناچی
تمامی سطوح فیبوناچی از اعتبار خوبی برخوردار هستند. اما اگر ۲ سطح این ابزار را بهعنوان معتبرترینها بخواهیم در نظر بگیریم سطوح ۰.۵ و ۰.۶۱۸ از مهمترینها هستند.
معمولا موجهایی اصلاحی از این دو سطوح برگشت خواهند زد، در غیر اینصورت موج اصلاحی نیست و تبدیل موج اصلی روندی جدید شده است.
فیبوچنل
فیبو چنل ابزاریست برای بدست آوردن سطوح داینامیک و کانالهای قیمتی. فیبوچنل به واسطه نسبتهای فیبوناچی اقدام ایجاد کانالهایی کرده تحلیلگر از آنها بهعنوان خطوط روند یا سطوح داینامیک استفاده کند.
برای رسم کانال فیبوناچی ابتدا یک خط صفر به ما میدهد که میتواند همان خط روند اصلی ما باشد. پس از خط روند، حالا کانالها پدید میآید. میتوانید نقطه اوج روند را به عنوان نقطه دومی فیبوچنل انتخاب کرده و کانالهای رسم شده را بررسی کنید.
با کمی تغییر در نقطه دوم میتوانید بهترین حالت فیبوچنل را در نمودار خود پیدا کنید.
کلام آخر
فیبوناچی از کاربردیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است. معاملهگران بسیاری هستند تنها با سطوح فیبوناچی معماملهکرده و بازدهی مناسبی را بدست میآورند. هرچند در موجهای شکل گرفته با سیستم پرایس اکشن نیز میتوان سطوح کلیدی بازار را بدست آورد. اما فیبوناچی میتواند اعتبار سطوح را تایید کند.
از مهمترین کاربرد فیبوناچی پیدا کردن سطوح احتمالی آینده قیمتی است. سطوحی که قیمت هیچوقت آنها را لمس نکرده است. هرچند اعتبار این سطوح به اندازه سطوح گذشته قیمتی نیست اما تا حدی بالایی قابل اتکا هستند.
آموزش اندیکاتور فیبوناچی
ﻟﺌﻮﻧﺎردو فیبوناچی داﻧﺸﻤﻨﺪ و رﯾﺎﺿﯽدان ﻣﺸﮭﻮر اﯾﺘﺎﻟﯿﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﻗﺮن ۲۱ ﻣﯿﻼدی فعالیتهای ﮔﺴﺘﺮدهای در زﻣﯿﻨﻪ رﯾﺎﺿﯿﺎت ﮐﺎرﺑﺮدی ﺑﻪ ﺟﺎ گذاشته اﺳﺖ. بطور ﻣﺜﺎل ﯾﮑﯽ از مهمترین کارهای فیبوناچی ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻋﺪاد اﻋﺸﺎری ﺑﻪ ﺟﺎی ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻋﺪاد روﻣﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. اﻣﺎ ﻣﮭﻤﺘﺮﯾﻦ دﻟﯿﻠﯽ ﮐﻪ اﻣﺮوزه فیبوناچی را میشناسیم ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﻋﺪاد اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻨﺎم ﺳﺮی فیبوناچی ﯾﺎ دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی ﻣﺸﮭﻮر هستند.
ﺳﺮی فیبوناچی اھﻤﯿﺖ وﯾﮋهای در ﺑﺴﯿﺎری از ﻋﻠﻮم ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﯿﺪا ﮐﺮده اﺳﺖ، به گونهای که در ﻋﺮﺻﻪھﺎی مختلف ھﻤﭽﻮن ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد، ﻧﺠﻮم، زﯾﺴﺖ ﺷﻨﺎﺳﯽ، ھﻮاﺷﻨﺎﺳﯽ، ژﻧﺘﯿﮏ، ﮐﺸﺎورزی، تحلیل تکنیکال، ترکیب با اندیکاتور مکدی MACD و دیگر اندیکاتورهای علم تحلیل تکنیکال و ﺣﺘﯽ ھﻨﺮ و ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﮐﺮرات ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار میگیرد.
ﻣﺪﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮی فیبوناچی در ﻋﺮﺻﻪ تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺑﺎزار ﻧﯿﺰ ﺟﺎی ﺧﻮدش را ﺑﺎز ﮐﺮده اﺳﺖ و اﻣﺮوزه اﮐﺜﺮ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل از ﻧﻈﺮﯾﻪ فیبوناچی ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ابزارهای تحلیل تکنیکال و ترکیب با سایر اندیکاتورها مثل مکدی ﮐﻪ ﻣﺎھﯿﺖ و ﭘﺸﺖ ﭘﺮده رﻓﺘﺎر ﻗﯿﻤﺖ را ﺑﺨﻮﺑﯽ ﺗﻮﺻﯿﻒ میکند ﻧﺎم میبرند، در اداﻣﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ فیبوناچی و استفاده از اندیکاتور مکدی در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽﭘﺮدازﯾﻢ.
دنباله فیبوناچی (FIBONACCI) و اندیکاتور مکدی (INDICATOR MACD) :
دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی ﯾﺎ ﺳﺮی فیبوناچی ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﻋﺪاد میگویند ﮐﻪ ﺟﻤﻊ ھﺮ دو ﻋﺪد ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ﻋﺪد ﺳﻮم میشود، ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ھﺮﯾﮏ از اﻋﺪاد دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی از ﻣﺠﻤﻮع دو ﻋﺪد ﻗﺒﻞ از ﺧﻮدش ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه اﺳﺖ. ﯾﮑﯽ از ویژگیهای ﻣﮭﻢ اﻋﺪاد فیبوناچی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮ ھﺮ دو ﻋﺪد ﻣﺘﻮاﻟﯽ از اﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ را ﺑﺮ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ، ﺣﺎﺻﻞ ﻗﺴﻤﺖ ﻋﺪدی ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ۱٫۶۱۸ ﺧﻮاھﺪ ﺷﺪ و ھﺮﭼﻘﺪر دو ﻋﺪد ﻣﺬﮐﻮر ﺑﺰرﮔﺘﺮ اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺸﻮﻧﺪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﯿﺰ دﻗﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺧﻮاھﺪ داﺷﺖ.
همانطور که میدانید ﻧﺎم اندیکاتور مکدی ( MACD ) ﻣﺨﻔﻒ ﻋﺒﺎرت Moving Average Convergence/Divergence ﯾﺎ ﺑﻌﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ھﻤﮕﺮاﯾﯽ و واﮔﺮاﯾﯽ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦھﺎی ﻣﺘﺤﺮک اﺳﺖ. اندیکاتور مکدی ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎر ﺗﻮﺳﻂ آﻗﺎی دﮐﺘﺮ ﺑﯿﻞ وﯾﻠﯿﺎﻣﺰ از ﻣﺸﮭﻮرﺗﺮﯾﻦ ﺗﺤﻠﯿﮕﺮان ﻣﻌﺎﺻﺮ اﺑﺪاع ﺷﺪه اﺳﺖ.
تعریف فیبوناچی و اندیکاتور مکدی (INDICATOR MACD):
ﻓﻠﺴﻔﻪ طﺮاﺣﯽ اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال ﺑﻪ ﺳﯿﺴﺘمهای ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﺷﺎﻣﻞ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ متحرک با دورههای بلند مدت و کوتاه مدت مربوط میشود که با استفاده از ﻓﺎﺻﻠﻪ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻌﻨﻮان شاخصی ﺑﺮای ﻗﺪرت ﺑﺎزار بهره میبریم، ﺑﻪ اﯾﻨﺼﻮرت ﮐﻪ ھﺮﮔﺎه میانگینهای ﻣﺘﺤﺮک در ﺣﺎل دور ﺷﺪن از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺑﺎزار درﺣﺎل اﻓﺰاﯾﺶ اﺳﺖ و ﯾﺎ ﺑﺮﻋﮑﺲ ھﺮﮔﺎه ﻓﺎﺻﻠﻪ میانگین ها درﺣﺎل ﮐﺎھﺶ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺑﺎزار رو ﺑﻪ اﻓﻮل ﺧﻮاھﺪ ﺑﻮد.
بنابراین میتوان میزان واگرایی یا همگرایی این دو میانگین متحرک در اندیکاتور مکدی را نسبت به یکدیگر معیاری برای تشخیص میزان قدرت روند جاری در نظر گرفت.
اندیکاتور ﻣﮑﺪی ﯾﺎ (Indicator MACD) ﺑﺼﻮرت ﯾﮏ نمودار میلهای (histogram) در زﯾﺮ ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ﺗﺮﺳﯿﻢ میگردد. ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ طﻮل ھﺮ ﯾﮏ از ﻣﯿﻠﻪھﺎی اندیکاتور ﻣﮑﺪی در تحلیل تکنیکال درواﻗﻊ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﺳﺖ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﻧﺘﻈﺎر دارﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﻘﺎط ﺻﻔﺮ اندیکاتور مکدی ﻣﺘﻨﺎظﺮ ﺑﺎ ﻧﻘﺎط ﺗﻼﻗﯽ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ھﻤﭽﻨﯿﻦ قلهها و درههای اندیکاتور مکدی طﺒﯿﻌﺘﺎ ﻧﻘﺎطﯽ را ﻧﻤﺎﯾﺶ میدهند ﮐﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک درآﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﻘﺪار ﺧﻮد رﺳﯿﺪه ﺑﺎﺷﺪ.
در تحلیل تکنیکال ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻧﯿﺰ ﺟﮭﺖ روﻧﺪ ﺑﺎزار را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺧﻮاھﺪ ﻧﻤﻮد ﺑﻪ اﯾﻨﺼﻮرت ﮐﻪ ھﺮﮔﺎه ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ روﻧﺪ ﺻﻌﻮدی ﺑﻮده و ﯾﺎ ھﺮﮔﺎه ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ روﻧﺪ ﻧﺰوﻟﯽ اﺳﺖ.
ﮐﺎرﺑﺮد فیبوناچی (FIBONACCI) و اندیکاتور مکدی (INDICATOR MACD) در ﺑﺎزار بورس :
ﻓﺮض ﮐﻨﯿﺪ ﻗﯿﻤﺖ در ﯾﮏ روﻧﺪ ﺻﻌﻮدی از ﻧﻘﻄﻪ A به نقطه B رﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﺳﭙﺲ ﺷﺮوع ﺑﻪ اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﻧﻤﻮده و ﺗﺎ ﻧﻘﻄﻪ C نزول کند ﺳﭙﺲ ﺟﮭﺶ ﺻﻌﻮدی ﺑﻌﺪی ﺧﻮد را آﻏﺎز ﻧﻤﻮده و ﺗﺎ ﻧﻘﻄﻪ D صعود نماید؛
ﺳﻮال اول اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎ در ﺻﻮرت داﺷﺘﻦ ﻧﻘﺎط A و B میتوانیم ﻧﻘﻄﻪ ﭘﺎﯾﺎن اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻓﺎز اﺻﻼﺣﯽ BC را پیش بینی آموزش اندیکاتور فیبوناچی کنیم؟ ﯾﻌﻨﯽ اﮔﺮ در اواﯾﻞ موج BC ﻗﺮار داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ آﯾﺎ میتوانیم ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻧﻘﻄﻪ C را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻨﯿﻢ؟
ھﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﻮال دوم اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮ ﻧﻘﺎط A و B و C را داشته باشیم ﯾﻌﻨﯽ اﮔﺮ در اواﯾﻞ ﻣﻮج CD قرار داشته باشیم، آیا راهی وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﻧﻘﻄﻪ ﭘﺎﯾﺎن اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻣﻮج CD را پیش بینی کنیم؟
ﭘﺎﺳﺦ ھﺮدو ﺳﻮال ﻓﻮق ﻣﺜﺒﺖ اﺳﺖ و ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰاری ﺑﻨﺎم اﺑﺰار فیبوناچی و کمک گرفتن از اندیکاتوری مانند اندیکاتور مکدی میتوان ﻧﻘﺎط ﻓﻮق را ﺑﺎ ﺗﻘﺮﯾﺐ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺧﻮﺑﯽ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤود.
معرفی ابزار فیبوناچی (آموزش اندیکاتور فیبوناچی FIBONACCI) و اندیکاتور مکدی (INDICATOR MACD) :
اﺑﺰار ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ ﮐﻪ اﻣﺮوز ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻋﻤﻮم ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان تکنیکال ﻗﺮار میگیرد ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻄﻮح زﯾﺮ است:
سطوح استاندارد ابزار فیبوناچی
۰٫۰ , ۲۳٫۶ , ۳۸٫۲ , ۵۰٫۰ , ۶۱٫۸ , ۷۶٫۴ , ۱۰۰ , ۱۳۱٫۸ , ۱۶۱٫۸ , ۲۰۰ , ۲۶۱٫۸ , ۴۲۳٫۶ …
ﺳﻄﻮح فیبوناچی ﺑﺮﺣﺴﺐ درﺻﺪ ﺑﯿﺎن میشوند و ﻧﺤﻮه ﻗﺮار دادن سطوح فیبوناچی آموزش اندیکاتور فیبوناچی به این صورت است که نقاط صفر درصد و ۱۰۰ درصد را ﺑﺮ روی دو اﻧﺘﮭﺎی ﻣﻮج AB ﻗﺮار میگیرد و ﺳﭙﺲ ھﺮﯾﮏ از ﺳﺎﯾﺮ ﺳﻄﻮح ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ میتوان ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ اﻧﺘﮭﺎی ﻣﻮج اﺻﻼﺣﯽ BC و ﯾﺎ اﻧﺘﮭﺎی ﺟﮭﺶ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﻗﯿﻤﺖ CD را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ. درواﻗﻊ ھﺮﯾﮏ از ﺳﻄﻮح ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ ﻧﻘﺶ ﯾﮏ ﺳﻄﺢ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﻘﺎوﻣﺖ را اﯾﻔﺎ میکند و ﻣﺠﺎورت ﻗﯿﻤﺖ ﺑﻪ ھﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﺳﻄﻮح ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻮﻗﻒ ﻗﯿﻤﺖ و ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﻣﻌﮑﻮس ﺷﺪن ﺟﮭﺖ ﺣﺮﮐﺖ آن شود.
ﺑﻪ آن دﺳﺘﻪ از ﺳﻄﻮح فیبوناچی ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ۰% تا ۱۰۰% ﻗﺮار دارﻧﺪ سطوح اصلاحی فیبوناچی ( Fibonacci Retracement ) گفته میشود. کاربرد این سطوح فیبوناچی در جهت پیش بینی پایان موج اصلاحی BC میباشد، ﺑﻪ ﺳﻄﻮﺣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ۱۰۰% قرار گرفتهاند سطوح بسط یافته فیبوناچی (Fibonacci Extension) میگویند که این سطوح فیبوناچی جهت پیش بینی جهش ثانویه قیمت، یعنی انتهای موج CD را مشخص خواهد نمود.
فیبوناچی (FIBONACCI) و اندیکاتور مکدی (INDICATOR MACD) :
ﻣﻌﻤﻮﻻ در تحلیل تکنیکال ﯾﮑﯽ از ﻣﮭﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﻧﻮآﻣﻮزان ﺑﻪ ھﻨﮕﺎم اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰار فیبوناچی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ نمیدانند دو اﻧﺘﮭﺎی اﯾﻦ اﺑﺰار را دﻗﯿﻘﺎ ﺑﺮ روی ﮐﺪام دو ﻧﻘﻄﻪ واﻗﻊ ﺑﺮ روی ﻧﻤﻮدار ﻗﺮار دهند، ﭘﺎﺳﺦ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ دو اﻧﺘﮭﺎی اﺑﺰار فیبوناچی را ﺑﺮ روی دو ﺳﺮ ﯾﮑﯽ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار ﻗﺮار ﺑگیرد.
اﻣﺎ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﭼﺸﻤﺎن ﯾﮏ ﻧﻮآﻣﻮز ھﻨﻮز ﻋﺎدت ﺑﻪ ﭘﯿﺪا ﮐﺮدن اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ و ﺑه ﻮﯾﮋه ﺗﻔﮑﯿﮏ آنها از اﻣﻮاج ﻓﺮﻋﯽ ﻧﮑﺮده ﺑﺎﺷﺪ. در اﯾﻦ ﺻﻮرت میتوانند از اندیکاتور مکدی و ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی آن ﮐﻤﮏ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ:
در ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻓﻮق ﺳﻌﯽ ﮐﺮدهاﯾﻢ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال ، ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ در ﻧﻤﻮدار را ﺗﺸﺨﯿﺺ داده و ﻣﺴﯿﺮ اﺻﻠﯽ ﻗﯿﻤﺖ را رﺳﻢ ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ از ﻗﺎﻋﺪه زﯾﺮ اﺳﺘﻔﺎده میکنیم:
ﻗﺎﻋﺪه ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ در ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی است. در ناحیهای که علامت جبری اندیکاتور مکدی مثبت است، بالاترین قله در واقع یک قلههای اصلی است. به همین ترتیب در ناحیهای که علامت جبری اندیکاتور مکدی منفی است، پایین ترین دره معادل با یک دره اصلی خواهد بود.
در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با ترکیب فیبوناچی و اندیکاتور مکدی میتوانیم ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ در ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار را ﺑﻪ ﺳﺎدﮔﯽ ﺗﺸﺨﯿﺺ دھﯿﻢ، ﻗﻠﻪھﺎ و درههای اﺻﻠﯽ را قله دره ماژور نیز مینامند. ھﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎ درواﻗﻊ ﯾﮑﯽ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار را ﻧﺸﺎن میدهند ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑﺎ اﺗﺼﺎل آنها ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ میتوانیم ﻣﺴﯿﺮ اﺻﻠﯽ ﻗﯿﻤﺖ را ﻧﯿﺰ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ.
ﺣﺎل اﮔﺮ اﺑﺰار فیبوناچی را ﺑﺮ روی ھﺮ ﻗﻠﻪ و دره ﻣﺘﻮاﻟﯽ ﻗﺮار دھﯿﻢ، میتوانیم ﻣﺸﺎھﺪه ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ھﺮﯾﮏ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار ﺑﺎ اﻣﻮاج ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از ﺧﻮدش ﻣﻌﻤﻮﻻ ﯾﮑﯽ از ﻧﺴﺒﺖھﺎی فیبوناچی ﺑﺮﻗﺮار است.
نتیجهگیری:
ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با استفاده از نسبت طلایی ۱٫۶۱۸ که در تمام سطوح فیبوناچی برقرار است به کمک اندیکاتور مکدی میتوانند برای شناسایی سقف و کف نمودارهای قیمت، ابتدا و انتهای موجها و پیش بینی نقاط ورود و خروج از سهم همانند دیگر ابزارهای تکنیکال مورد استفاده تحلیل گران بازار قرار بگیرد.
کاربرد ابزار کمان فیبوناچی در تحلیل تکنیکال فارکس
کمان فیبوناچی یکی دیگر از ابزارهای فیبوناچی بر پایه سطوح دنباله فیبوناچی است که توسط “لئوناردو فیبوناچی” ابداع شده است.نسبت های فیبوناچی طبق ادعای لئوناردو و اثبات دیگر دانشمندان در طبیعت به وفور یافت می شود پس بدیهی است که تکنیکالیست ها از این نسبت ها در بازارهای مالی همچون فارکس بهره مند شوند.
ابزار کمان فیبوناچی جهت شناسایی سطوح کلیدی حمایت و مقاومت و پیشبینی نقاط بازگشت در روند اصلاح قیمت کاربرد دارد.ترکیب فیبوناچی کمان با دیگر روش های مرسوم تحلیل تکنیکال استراتژی خوبی برای سودآوری و معامله با درصد خطای کم فراهم می کند.
آشنایی با ابزار کمان فیبوناچی
کمان فیبوناچی یکی دیگر از ابزارهای فیبوناچی است که بر اساس دنباله فیبوناچی طراحی شده است.در این ابزار سطوح فیبوناچی به صورت کمان رسم می شوند و پایه و مبنای این کمان ها خطوطی هستند که در روند صعودی دره را به قله و در روند نزولی قله را به دره وصل می کنند و خط پایه کمان نام گذاری می شوند.
قوسها یا کمانهای فیبوناچی نیمدایرههایی هستند که بر اساس نسبت های اصلی فیبوناچی بهدست میآیند. قوس اول و سوم به ترتیب بر اساس نسبت فیبوناچی 38.2٪ 61.8٪ و قوس میانی بر اساس نسبت ۵۰٪ بهدست میآیند. درواقع، قوسهای فیبوناچی با شـعاعی بر مبنای نسبتهای 38.2٪، ۵۰٪ و 61.8٪ از طول خط اصلی رسم می شوند.این قوسها در حکم سطح حمایت در روند صعودی ، و سطح مقاومت در روند نزولی به شمار میآیند. دیگـر قوسهای فیبوناچی انتهای روندهای اصلاح قیمت را برآورد میکنند و نقاط بازگشت قیمت به روند اصلی بازار را نشان میدهند.
برخلاف ابزار فیبوناچی ریترسمنت که در آموزش قبل به آن پرداختیم که واکنش قیمت را نسبت به دو سطوح قیمتی فیبوناچی نشان می داد در ابزار کمان فیبوناچی عامل زمان نیز به این ابزار اضافه شده است.شیب و طول خط پایه کمان بستگی به عامل زمان دارد و هرچه روند اصلی که کمان های فیبوناچی براساس آن رسم می شوند بلندتر باشد کمان ها شعاع بیشتری خواهند داشت.کمان های فیبوناچی با داشتن شیبهای مثبت (برای روند صعودی) یا منفی (بـرای روند نزولی)، بهنوعی تاریخ انقضا دارند و باگذشت زمان و عبور قیمت از کمان ها، اعتبار خطوط حمایت و مقاومت ترسیمشده از بین میرود.
رسم ابزار کمان فیبوناچی
برای رسم کمان فیبوناچی نیاز به هیچ گونه محاسباتی ندارید تنها باید به نکاتی توجه داشته باشید:
- خط پایه: خطی از نقطه A تا نقطه B
- قوس اول: شعاع = 0.328 خط پایه
- قوس دوم: شعاع = 0.500 خط پایه
- قوس سوم: شعاع = 0.618 خط پایه
منتظر بمانید تا یک روند اصلی(اولیه) کامل شود و بازار وارد یک روند اصلاح قیمت(ثانویه) شود در این زمان اگر روند اصلی یک روند صعودی بود باید از پایین ترین قیمت روند(دره) خط پایه را به بالاترین قیمت(قله) رسم کنید.اگر روند اصلی یک روند نزولی بود باید از بالاترین قیمت(قله) خط پایه را به پایین ترین قیمت(دره)رسم کنید.شعاع اولین قوس فیبوناچی 38.2 درصد خط پایه را اندازه می گیرد. شعاع قوس دوم فیبوناچی در وسط خط پایه (50٪) قرار دارد. شعاع قوس فیبوناچی سوم 61.8 درصد خط پایه را اندازه می گیرد. بر اساس این شعاع ها سه نیم دایره ترسیم می شود.
تصویر زیر رسم کمان فیبوناچی در نمودار سهام Home Depot با روند اصلی صعودی و روند اصلاحی نزولی را نشان میدهد.
در تصویر بالا یک اصلاح قیمت نزولی پس از یک روند اصلی صعودی سه ماهه تشکیل شده است.به محض اینکه شروع یک بازگشت روند نزولی بعد از روند اصلی صعودی تایید شده است از پایین ترین قیمت روند صعودی خط پایه فیبوناچی Arcs به بالاترین قیمت روند صغودی رسم شده است.سه قوس با شیب مثبت رسم شده است که به ترتیب نسبت های 38.2٪ 50٪ و 61.8٪ فیبوناچی را نشان میدهد.پایان روند اصلاح و بازگشت قیمت به روند اصلی در سطح 61.8٪ فیبوناچی قرار گرفته است.
تحلیل ابزار کمان فیبوناچی
از ابزار کمان فیبوناچی در تشخیص پایان روند اصلاح قیمت استفاده می شود با این تفاوت که عامل زمان نیز در این ابزار دخیل است.ابزار فیبوناچی ریترسمنت تنها بر پایه یک خط عمود قیمت رسم می شود و واکنش قیمت جاری را بین دو نقطه قیمتی نسبت های فیبوناچی نشان میدهد.اما خط پایه فیبوناچی بر اساس روند اصلی بازار رسم می شود هر چه روند اصلی نسبت به محور زمان گسترش بیشتری داشته باشد طول خط پایه بیشتر است و هرچه تغییرات قیمت در روند اصلی بیشتر باشد شیب خط پایه بیشتر است و چون شیب قوس ها رابطه مستقیم با خط پایه دارد در نتیجه . یک حرکت گسترده قیمت در مدت زمان طولانی باعث ایجاد یک خط پایه طولانی با قوس های پهن می شود. برعکس ، یک تغییر قیمت کوچک در مدت زمان کوتاه باعث ایجاد یک خط پایه کوتاه با قوس های باریک می شود.
در تصویر بالا میتوانید مقایسه دو ابزار فیبوناچی ریترسمنت و کمان فیبوناچی را ببینید.هر دو ابزار از کمترین قیمت در ماه ژوئیه تا بیشترین قیمت در ماه سپتامبر رسم شده اند.توجه کنید که چگونه طول خط پایه فیبوناچی Arcs از طول ابزار فیبوناچی Retracements بیشتر است.
ابزار فیبوناچی ریترسمنت بر اساس قیمت تنها اصلاح قیمت ایتسا در یک سطح را نشان میدهد قوس های کمان فیبوناچی اصلاح قیمت پویایی را مشخص می کند که در طول زمان تکامل پیدا می کنند.کمان میتوانند تغییرات سطوح حمایت و مقاومت را بر اساس تغییرات قیمت در طول زمان به خوبی نشان دهند و با عبور قیمت از یکی از کمان ها شکست سطح حمایت و مقاومت را مشخص می کنند. اما در هر صورت هر دوی این ابزارها ابزاری جهت شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و نقاط بازگشت قیمت هستند و استفاده از آن ها بستگی به شما دارد.
مثال شناسایی سطح حمایت با فیبوناچی Arcs
تصویر زیر دو سطح حمایت را در نمودار Nvdia (NVDA) که به وسیله کمان فیبوناچی شناسایی شده است را نشان میدهد.پایه کمان اول براساس روند صعودی سه ماه از پایین ترین قیمت در ماه فوریه تا بالاترین قیمت در ماه می رسم شده است.روند اصلاحی که با کاهش شدید قیمت در ماه می شکل گرفته است بین سطح 50تا 61.8٪ فیبوناچی متوقف شده است که یک سطح حمایت کلیدی را در این سطح نشان میدهد.
بار دوم پایه کمان بر اساس روند صعودی ماه می رسم شده است و چون این روند گسترش کمتری نسبت به روند اصلی اولیه داشته است پایه کمان کوتاه تر و قوس های کم عرض تر هستند.سطح دوم پشتیبانی با برخورد و بازگشت قیمت در سطح طلایی فیبوناچی یعنی نسبت 61.8٪ شناسایی شده است.
در تصویر زیر در نمودار Cleveland Cliffs (CLF) یک روند صعودی سه ماهه از اوایل ماه مارس تا می و بعد از آن یک روند نزولی اصلاحی مشاهده میکنید.پایه کمان بر اساس روند اصلی صعودی رسم شده است و چون یک روند نسبتا گسترده است پایه بلند و قوس های عریض کمان فیبوناچی تشکیل شده است.روند قیمت یک بار از سطح 38.2٪فیبوناچی بارگشت داشته اما نتوانسته از سطح مقاومت کلیدی نمودار عبور کند و بار دیگر روند نزولی تا سطح 61.8٪ فیبوناچی افت کرده و با بازگشت از این سطح یک الگوی پرچم نزولی تشکیل شده است که قیمت با عبور از سطح مقاومت الگو روند اصلی صعودی از سر گرفته شده است.بازگشت قیمت به روند اصلی بعد از بازگشت از سطح 61.8٪ فیبوناچی نشان میدهد در این سطح یک حمایت قوی وجود دارد.
نحوه استفاده از فیبوناچی برای تعیین حد ضرر در معاملات
احتمالاً به همان اندازه که دانستن اینکه کجا وارد بازار شوید یا سود خود را بگیرید مهم است، اینکه حد ضرر خود را کجا بگذارید نیز مهم است. شما نمی توانید بدون اینکه جای خروج از بازار را بدانید، فقط بر اساس سطح فیبوناچی وارد یک معامله شوید.
اینگونه حساب شما به فنا خواهد رفت و شما تا ابد فیبوناچی را سرزنش خواهید کرد ، و به ایتالیایی به او فحش می دهید.در این درس ، اگر تصمیم دارید از سطوح قابل اعتماد فیبو استفاده کنید ، چند روش و تکنیک برای چیدن حد ضرر ها به شما یاد می دهیم.
اینها روش های ساده ای برای تعیین حد ضرر و اصول پشت هر روش است.
روش شماره 1: حد ضرر را درست بعد از فیبو بعدی قرار دهید
اولین روش این است که حد ضرر خود را درست پس از سطح فیبوناچی بعدی تنظیم کنید. اگر قصد داشتید در سطح فیبو 38.2٪ وارد بازار شوید ، حد ضرر خود را بالاتر از سطح 50.0٪ قرار دهید. اگر احساس می کنید سطح 50.0٪ عمل می کند ، حد ضرر خود را بعد از سطح 61.8٪ بگذارید و الی اخر. ساده است ، بله؟
بیایید نگاهی دوباره به نمودار 4 ساعته EUR / USD بیندازیم که در درس فیبوناچی اصلاحی به شما نشان دادیم.
اگر در 50.0٪ فروش می گرفتید ، می توانستید سفارش حد ضرر خود را درست بعد از سطح 61.8٪ فیبو قرار دهید. دلیل این روشِ چیدن حد ضرر ها این است که شما اعتقاد داشتید که سطح 50.0٪ به عنوان یک نقطه مقاومت عمل می کرده است. بنابراین ، اگر قیمت بخواهد بیش از این نقطه افزایش یابد ، فرضیه معاملاتی شما عملا نامعتبر است.
مشکلی که در این روش تنظیم حد ضرر وجود دارد اینست که همه چیز بستگی به این دارد که شما یک ورود بسیار مناسب داشته باشید. در تنظیم حد ضرر ، درست بعد از سطح فیبوناچی اصلاح بعدی ، فرض بر اینست که شما واقعاً اطمینان دارید که ناحیه حمایت یا مقاومت عمل خواهد کرد. و همانطور که قبلاً اشاره کردیم ، استفاده از ابزارهای طراحی یک علم دقیق نیست.
ممکن است بازار ناگهان دیوانه شود ، حد ضرر شما را بزند و بعد به جهت دلخواه شما برود. معمولا این زمانها می خواهیم به گوشه ای برویم و سر خود را به دیوار بکوبیم. فقط داریم به شما هشدار می دهیم که ممکن است چنین اتفاقی بیفتد ، شاید گاهی اوقات چند بار پشت سر هم این اتفاق بیفتد ، بنابراین مطمئن شوید که جلوی ضررهای خود را به سرعت می گیرید و اجازه می دهید که موقعیت های برنده به روند خود ادامه دهند.
بهترین کار این است که از این روش برای قرار دادن حد ضرر در معاملات کوتاه مدت و چند ساعته خود استفاده می کنید.
روش شماره 2: حد ضرر را بعد از نوسان کف/سقف اخیر قرار دهید
حال، اگر می خواهید کمی مطمئن تر کار کنید ، راه دیگر برای تعیین حد ضرر شما چیدن آنها پس از کف نوسان (سووینگ کف) و سقف نوسان (سووینگ سقف) اخیر است. به عنوان مثال ، هنگامی که روند صعودی است و آموزش اندیکاتور فیبوناچی شما موقعیت خرید دارید، می توانید حد ضرر را دقیقاً زیر آخرین کف نوسان قرار دهید که به عنوان یک سطح حمایت احتمالی عمل می کند.
هنگامی که قیمت در روند نزولی قرار دارد و شما فروش دارید، می توانید حد ضرر را دقیقاً بالاتر از سقف نوسان قرار دهید که به عنوان سطح مقاومت احتمالی عمل می کند. این نوع استقرار حد ضرر ، فضای بیشتری برای تنفس معاملات می دهد و فرصت بهتری ایجاد می کند تا بازار به نفع شما حرکت کند.
اگر قیمت بازار از نوسان سقف و نوسان کف بیشتر رود ، ممکن است نشان دهنده این باشد که برگشت روند اتفاق افتاده است. این بدان معناست که فرض یا چیدمان معامله شما اکنون باطل شده است و برای ورود به بازار هم دیر شده است.
احتمالاً تنظیم حد ضررهای بزرگتر بهتر است که برای معاملات بلند مدت تر و نوسانگیری استفاده شود. همچنین می توانید از آن بصورت ترکیبی با روش “مقیاس دهی موقعیت” که بعداً به شما خواهیم آموخت ، استفاده کنید.
البته ، با یک حد ضرر بزرگتر ، شما باید به یاد داشته باشید که حجم معامله خود را نیز متناسب با آن تنظیم کنید. اگر بخواهید با همان حجم قبلی معامله کنید ، ممکن است ضررهای زیادی متحمل شوید ، به خصوص اگر در یکی از سطوح قبلی فیبو وارد شوید.
همچنین می تواند منجر به نسبت های ریسک به پاداش نامطلوبی شود، زیرا ممکن است حد ضرر بزرگی داشته باشید که متناسب با پاداش احتمالی شما نباشد.
پس کدام راه بهتر است؟
درست مثل زمانی که ابزار فیبوناچی اصلاحی را با حمایت و مقاومت و خطوط روند و کندل ها ترکیب می کنیم تا بتوانیم ورود بهتری داشته باشیم، بهترین کار این است که از دانش خود در مورد این ابزارها برای تجزیه و تحلیل محیط فعلی استفاده کنیم تا به ما در انتخاب یک نقطه حد ضرر خوب کمک کند.
تا آنجا که ممکن است ، شما نباید حد ضرر خود را فقط بر اساس نقاط حمایت و مقاومت سطوح فیبوناچی تنظیم کنید. به یاد داشته باشید، چیدن حد ضرر یک چیز تضمینی نیست.
اما اگر بتوانید با ترکیب چندین ابزار شانس ها را به نفع خود افزایش دهید، می تواند به شما در نقطه خروج بهتر کمک کرده ، فضای بیشتری برای تنفس معامله داده و احتمالاً نسبت ریسک به سود معاملاتی بهتری به شما دهد.