چگونه خط روند رسم کنیم؟

رسم نمودار خطی در اکسل
نمودار خطی یکی از سادهترین و آسانترین نمودارها در اکسل است. اما ساده بودن به معنای بی ارزش بودن نیست. همانطور که هنرمند بزرگ لئوناردو داوینچی گفت، «سادگی بزرگترین شکل پختگی است». نمودارهای خطی در آمار و علم بسیار پرطرفدار هستند زیرا روند را به وضوح نشان میدهد و به راحتی طراحی میشوند.
بنابراین، بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه میتوان نمودار خطی را در اکسل درست کرد، چه وقتی به ویژه مؤثر است، و چگونه میتواند به شما در درک مجموعههای پیچیدهی داده کمک کند.
نمودار خطی در اکسل (line chart)
نمودار خطی یک نمایش بصری است که مجموعه ای از نقاط داده را که توسط یک خط مستقیم متصل میشوند، نشان میدهد. معمولاً برای نمایش بصری دادههای کمی در یک دورهی زمانی خاص استفاده میشود.
به طور معمول، مقادیر مستقل مانند فواصل زمانی در محور افقی x ترسیم میشوند در حالی که مقادیر وابسته مانند قیمتها، فروش و موارد مشابه به محور عمودی y میروند. در صورت وجود مقادیر منفی در زیر محور x ترسیم میشود.
افتان و خیزان خط در نمودار، روندهای موجود در مجموعه دادهی شما را نشان میدهد: شیب صعودی افزایش مقادیر را نشان میدهد و شیب رو به پایین نشاندهندهی کاهش است.
چه موقع از نمودار خطی استفاده کنیم
نمودارهای خطی در شرایط زیر به خوبی کار میکنند:
- تجسم خوب روندها و تغییرات. از بین انواع نمودارهای اکسل، نمودار خطی برای نشان دادن چگونگی تغییر چیزهای مختلف در طول زمان مناسب است.
- آسان برای ایجاد و خواندن. اگر به دنبال روشی ساده و بصری روشن برای تجسم دادههای بزرگ و پیچیده هستید، یک نمودار خطی انتخابی مناسب است. چگونه خط روند رسم کنیم؟
- نمایش روابط بین چندین مجموعه داده. یک نمودار چند خطی میتواند به شما کمک کند روابط بین دو یا چند متغیر را آشکار کنید.
چه موقع از نمودار خطی نباید استفاده کنیم
چند مورد وجود دارد که یک نمودار خط مناسب آن نیست:
- برای مجموعه دادههای بزرگ مناسب نیست. نمودارهای خط بهتر است برای مجموعههای دادههای کوچک زیر 50 مقدار استفاده شوند. مقادیر بیشتر خواندن نمودار شما را دشوارتر میکند.
- برای دادههای پیوسته بهترین است. اگر دادههای گسستهای در ستونهای جداگانه دارید، از یک نمودار میلهای استفاده کنید
- برای درصد و نسبت مناسب نیست. برای نمایش داده به صورت درصد کل، بهتر است از نمودار پای یا ستونی جمعشده استفاده کنید.
- برای زمانبندی توصیه نمیشود. در حالی که نمودارهای خطی برای نشان دادن روندها در یک دورهی خاص عالی هستند، نمای بصری از پروژههایی که به مرور زمان برنامهریزی شدهاند، بهتر است توسط نمودار گانت انجام شود.
نحوهی رسم نمودار خطی در اکسل
برای ایجاد نمودار خطی در اکسل 2019، 2016، 2013 و نسخههای قبلی، لطفاً این مراحل را دنبال کنید:
- دادههای خود را تنظیم کنید
نمودار خط به دو محور احتیاج دارد، بنابراین جدول شما باید حداقل دو ستون داشته باشد: فواصل زمانی در سمت چپ ستون و مقادیر وابسته در ستون (های) سمت راست (بدیهی است برای شیتهای راست به چپ برعکس باید باشد).
در این مثال، ما میخواهیم یک نمودار تک خطی رسم کنیم، بنابراین مجموعه دادههای نمونهی ما دارای دو ستون زیر است: - دادههاتان را انتخاب کنید تا در نمودار قرار گیرند
در بیشتر شرایط، فقط انتخاب یک سلول برای اکسل کافی است تا کل جدول را بطور خودکار انتخاب کند. اگر میخواهید فقط بخشی از دادههای خود را ترسیم کنید، آن قسمت را انتخاب کنید و حتماً هدر ستونها را در این انتخاب وارد کنید. - نمودار خطی را درج کنید
با انتخاب دادههای منبع، به تب Insert > سپس Charts بروید، روی آیکن Insert Line یا Area Chart کلیک کنید و یکی از انواع نمودار موجود را انتخاب کنید.
همانطور که نشانگر ماوس را روی یک الگوی نمودار میبرید، اکسل توضیحی از آن نمودار و همچنین پیشنمایش آن را به شما نشان میدهد. برای درج نوع نمودار انتخابی در ورکشیت خود، به سادگی روی الگوی آن کلیک کنید.
در تصویر زیر نمودار 2-D Line را درج میکنیم:
به طور کلی، نمودار خطی اکسلی شما آماده است، و شما میتوانید در این مرحله به کار پایان دهید… مگر اینکه بخواهید سفارشیسازیهایی انجام دهید تا کار زیباتر و شیکتر به نظر برسد.
نحوهی ایجاد نمودار چندخطی در اکسل
برای ترسیم نمودار چند خطی، همان مراحل را برای ایجاد نمودار تک خطی انجام دهید. اما جدول شما باید حداقل 3 ستون از دادهها را داشته باشد: فواصل زمانی در ستون سمت چپ و مشاهدات (مقادیر عددی) در ستونهای سمت راست. هر سری داده به صورت جداگانه ترسیم میشود.
با دادههای مبدأ هایلایتشده، به تب Insert بروید، روی نماد Insert Line یا Area Chart کلیک کنید، و سپس بر روی 2-D Line یا نوع دیگری از نمودار مورد نظر خود کلیک کنید:
یک نمودار چند خطی بلافاصله در ورکشیت شما درج میشود و هم اکنون میتوانید روند فروش سالهای مختلف را با یکدیگر مقایسه کنید.
هنگام ایجاد نمودار چند خطی، سعی کنید تعداد خطوط را به 3-4 محدود کنید زیرا خطوط بیشتر باعث میشوند نمودار شما بههمریخته و خواندن آن دشوار باشد.
انواع نمودار خطی در اکسل
در اکسل انواع نمودار خطی زیر موجود است:
Line: نمودار خطی 2-D (٢ بعدی) کلاسیک در بالا نشان داده شدهاست. بسته به تعداد ستونهای موجود در مجموعه دادههای شما، اکسل نمودار تک خطی یا نمودار چند خطی را ترسیم میکند.
Stacked Line: این نمودار طراحی شدهاست تا نشان دهد که چگونه بخشهایی از یک کل با گذشت زمان تغییر میکند. خطوط موجود در این نمودار تجمعی هستند، به این معنی که هر سری دادهی بعدی به اولی اضافه میشود، بنابراین بالاترین خط، جمع کل خطوط زیر آن است؛ بنابراین، خطوط هرگز از هم عبور نمیکنند.
100% Stacked Line: این شبیه به نمودار Stacked Line است، با این تفاوت که محور y درصدها را به جای مقادیر مطلق نشان میدهد. خط اول همیشه جمع کل 100٪ را نشان میدهد و مستقیماً در بالای نمودار حرکت میکند. این نوع نمودار به طور معمول برای تجسم جزء از کل در طول زمان استفاده میشود.
Line with Markers: نسخهی مارکدار از نمودار خطی با نشانگرها در هر نقطه داده. نسخههای مارکدار نمودارهای Stacked Line و 100% Stacked Line نیز موجود هستند.
3-D Line (خطی 3 بعدی): نوع 3 بعدی از نمودار خط پایه.
نحوهی شخصیسازی و بهبود نمودار خطی در اکسل
نمودار خطی پیشفرض ایجادشده توسط اکسل در حال حاضر خوب به نظر میرسد، اما همیشه جایی برای بهبود وجود دارد. برای ایجاد نمودار منحصربهفرد و حرفهای خود، منطقی است که با شخصی سازیهای متداول زیر شروع کنید:
- افزدن، تغییر یا قالببندی عنوان نمودار.
- حرکت دادن یا مخفی کردن راهنمای نمودار (legend).
- تغییر مقیاس محور یا انتخاب قالب عددی دیگر برای مقادیر محور.
- نمایش یا مخفی کردن خطوط شبکه.
- تغییر سبک و رنگ نمودار.
به طور کلی، شما میتوانید هر عنصر از نمودار خود را اصلاح کنید.
علاوه بر این، میتوانید چند مورد سفارشیسازی خاص برای یک نمودار خطی را مانند آنچه در زیر توضیح داده شدهاست، انجام دهید.
نحوهی نمایش و پنهان کردن خطها در نمودار
در حالی که میتوانید یک نمودار چند خطی ایجاد کنید، ممکن است بخواهید همهی خطوط را به طور همزمان نشان ندهید؛ بنابراین، میتوانید یکی از روشهای زیر را برای مخفی کردن یا حذف خطوط بیربط استفاده کنید:
- مخفی کردن ستونها: در ورکشیت خود، روی ستونی که نمیخواهید در نمودار ترسیم شود، کلیک راست کرده و Hide را کلیک کنید. پس از مخفی شدن ستون، خط مربوطه بلافاصله از نمودار ناپدید میشود. به محض اینکه ستون را غیر مخفی کنید، خط به جای خود باز خواهد گشت.
- مخفی کردن خطوط در نمودار: اگر نمیخواهید دادههای منبع را بهم بریزید، روی دکمهی Chart Filters در سمت راست نمودار کلیک کنید، تیک سری دادهای را که میخواهید پنهان کنید، بردارید و روی Apply کلیک کنید.:
- حذف کردن خط. برای حذف دائمی یک خط از نمودار ، روی آن راست کلیک کرده و از منوی محتوا Delete را انتخاب کنید.
- نمودار خطی داینامیک با چک باکس: برای نشان دادن و پنهان کردن خطوط در پرواز، میتوانید برای هر خط یک چک باکس وارد کنید، و نمودار خود را با انتخاب و پاک کردن چک باکسها پاسخگو کنید. دستورالعملهای دقیق برای ایجاد چنین نموداری را میتوان در اینجا یافت.
تغییر نشانگر (Marker) دادهها در نمودار خطی
هنگام ایجاد نمودار خطی با نشانگر، اکسل از نوع نشانگر پیشفرض Circle (دایرهای) استفاده میکند، که به نظر بهترین انتخاب است. اگر این گزینه با طراحی نمودار شما مطابقت ندارد، میتوانید گزینهی دیگری را انتخاب کنید:
- در نمودار خود، روی خط دوبار کلیک کنید. با این کار خط انتخاب میشود و صفحه Format Data Series در سمت راست پنجرهی اکسل باز چگونه خط روند رسم کنیم؟ میشود.
- در قسمت Format Data Series، روی تب Fill & Line بروید، روی Marker کلیک کنید، Marker Options را باز کنید، دکمه رادیویی Built-in را انتخاب کنید و در کادر Type نوع نشانگر مورد نظر را انتخاب کنید.
- در صورت لزوم، با استفاده از جعبهی Size، نشانگرها را بزرگتر یا کوچکتر کنید.
تغییر رنگ و ظاهر یک خط
اگر رنگ خط پیشفرض برای شما زیاد جذاب به نظر نمیرسد، در اینجا چگونگی تغییر آنها آورده شدهاست:
- روی خطی که میخواهید دوباره رنگ کنید، دوبار کلیک کنید.
- در قسمت Format Data Series، روی تب Fill & Line بروید، روی جعبهی Color drop کلیک کنید و رنگ جدیدی را برای خط انتخاب کنید.
اگر پالت رنگ استاندارد برای نیازهای شما کافی نیست، روی More Colors… کلیک کنید و سپس رنگ RGB مورد نظر خود را انتخاب کنید.
در این صفحه همچنین میتوانید نوع خط، شفافیت، نوع خط تیره، نوع پیکان و موارد دیگر را تغییر دهید. به عنوان مثال، برای استفاده از خط تیره در نمودار خود، روی کادر کشویی نوع Dash کلیک کرده و الگوی مورد نظر خود را انتخاب کنید:
نکته. حتی گزینههای قالببندی بیشتری نیز در تب Chart Tools (Design and Format) وجود دارد که هنگام انتخاب نمودار یا عناصر آن فعال میشوند.
زاویههای صاف در نمودار خطی
به طور پیشفرض، نمودار خطی در اکسل با زوایایی ترسیم میشود که بیشتر اوقات خوب عمل میکند. با این حال، اگر نمودار خطی استاندارد به اندازهی کافی برای نمایش یا مواد چاپی شما زیبا نیست، یک روش آسان برای صاف کردن زوایای خط وجود دارد. در اینجا آنچه انجام میدهید آمده است:
- بر روی خطی که میخواهید صاف شود دو بار کلیک کنید.
- در صفحهی Format Data Series، روی تب Fill & Line بروید و چک باکس Smoothed line را انتخاب کنید. انجام شد!
در صورت وجود نمودار چند خطی، مراحل فوق را برای هر خط به صورت جداگانه انجام دهید.
محو کردن خطوط شبکهای (gridlines)
نمودار استاندارد اکسل شامل خطوط شبکهای افقی است که خواندن مقادیر برای نقاط داده را آسانتر میکند. با این حال، آنها لزوماً نیازی به نمایش قابل توجهی ندارند. برای اینکه خطوط شبکه کمتر مزاحم شوند، تنها کاری که باید انجام دهید تغییر شفافیت آنهاست. در اینجا نحوهی کار آمدهاست:
- در نمودار خود، بر روی یکی از خطوط شبکهای دو بار کلیک کنید. نقاط آبی در انتهای هر خط شبکهای ظاهر میشوند و نشان میدهد که همهی خطوط شبکهای انتخاب شدهاند (لطفاً تصویر زیر را مشاهده کنید).
- در تب Fill & Line از صفحهی Format Major Gridlines، سطح شفافیت را روی 50% - 80% قرار دهید.
تمام! خطوط شبکهای در پسزمینهی نموداری که به آن تعلق دارند، محو میشوند:
ایجاد نمودار خطی برای هر ردیف (Sparkline)
برای تجسم روند در یک سری از دادههای واقع در ردیفها، میتوانید تعدادی نمودار خطی بسیار کوچک ایجاد کنید که در داخل یک سلول منفرد مستقر شوند. این کار را میتوان با استفاده از ویژگی Sparkline اکسل انجام داد (انتخاب Line از تب Insert گروه Sparklines).
نتیجه چیزی شبیه به این خواهد بود:
بدین صورت است شما میتوانید یک نمودار خطی را در اکسل ترسیم کنید. از شما متشکرم که این مطلب را خواندید و امیدواریم باز شما را در وبسایتمان ببینیم!
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه رسم میشود؟
اگر با بازارهای مالی آشنایی داشته باشید حتما جایگاه تحلیل تکنیکال در این بازارها را میدانید. یکی از مبانی تحلیل تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت است. گفتیم که سادهترین نوع این سطوح، حمایت و مقاومت افقی است. نوع دوم و سوم از سطوح حمایت و مقاومت نیز روندی و اندیکاتوری بود. اکنون برای درک نوع روندی، لازم است که با مفهوم خط روند آشنا شویم. در این مطلب بیان میکنیم که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و انواع خط روند کدامند. سپس رسم خط روند در تحلیل تکنیکال را آموزش میدهیم. همچنین معیارهای اعتباردهنده به خطوط روند در تحیل تکنیکال را بررسی میکنیم.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
خطوط روند در تحلیل تکنیکال به طور کلی نشاندهنده رفتار سهم هستند. این خطوط به گونهای ترسیم میشوند که سقف یا کفهای قیمتی را در بر میگیرند و نقش مهمی در حمایت و مقاومت روندی ایفا میکنند. برای درک بهتر مفهوم اعتبار خطوط بهتر است مقاله «حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال» را مطالعه کنید.
اگر به تصویر بالا نگاهی بیندازید، میتوانید متوجه شوید که در روندهای صعودی حرکت سهم به چه شکلی است. یعنی افزایش قیمت سهمهای مختلف معمولا با یک حرکت صعودی آغاز میشود. پس از آن یک اصلاح قیمت خواهیم داشت.
خط روند صعودی
همانگونه که در تصویر بالا مشخص است، اگر رشد و اصلاحات قیمت به شیوهای باشد که کفهای جدید ایجاد شده، از کفهای قبلی بالاتر باشند و بتوان این کفها را با یک خط مستقیم به هم متصل کرد، شاهد تشکیل یک خط روند خواهیم بود. خط روندی که در تصویر میبینید صعودی است. نقاط A، B، C و D را مشاهده کنید. میبینید که هر یک از کفهای جدید بالاتر از کف قبلی هستند. این امر منجر به تشکیل خطوط روند صعودی سهم میشود. این خط نقش حمایتی را برای سهم ایفا میکند. فلشهای قرمز نشان میدهند که هر بار سهم با اصلاح قیمت مواجه بوده است، این خط در مقام حمایت وظیفه خود را انجام میدهد. میبینیم که فلشهای قرمز در هر برخورد با این خط روند، تغییر جهت دادهاند و در راستای رشد قیمت سهم عمل کردهاند.
خط روند نزولی
اما خط روند انواع مختلفی دارد و تنها به شکل صعودی نیست. خط روند میتواند نزولی هم باشد. زمانی که یک سهم با کاهش قیمت مواجه میشود، حرکات صعودی بسیار کوچک هستند و پس از آن شاهد اصلاح قیمت خواهیم بود. اگر سقفهای ایجاد شده جدید از سقفهای قبلی پایینتر باشند؛ به گونهای که بتوان آنها را به شکل یک خط مستقیم به یکدیگر وصل کرد، خط روند نزولی خواهیم داشت. نقاط A، B، C و D نشاندهنده برخورد قیمت با این خط روند هستند. همانطور که در تصویر مشخص است، این خطوط برعکس حالت قبلی، نقش مقاومتی را ایفا میکند. یعنی به محض اینکه قیمت به این خط نزدیک میشود، سهم با فشار فروش مواجه میشود و نتیجه آن چیزی جز ریزش قیمت نیست.
معیارهای اعتباردهنده به خطوط روند در تحلیل تکنیکال
یک موضوع بسیار مهم که در خصوص خط روند وجود دارد، اعتبار آن است. برای اعتباردهی به خطوط روند باید معیارهایی را در نظر بگیریم و با توجه به آنها اعتبار این خطوط را مشخص کنیم. در ادامه در خصوص این معیارهای اعتباردهنده صحبت میکنیم.
شیب خط
نخستین معیار مهم در اعتبار خط روند، شیب آن است. هرچه این شیب به ۴۵ درجه نزدیکتر باشد، خطوط روند از درجه اعتبار بیشتری برخوردار هستند. در تصویر زیر میتوانید یک نمونه از این مورد را ببینید که شیبی نزدیک به ۴۵ درجه دارد و این امر حاکی از اعتبار بالای این خط است.
اگر خطوط روند بسیار مایل و یا بسیار عمودی باشند، نشاندهنده این است که اعتبار زیادی ندارند.
تعداد برخوردها
اما معیار مهم دیگر، تعداد برخوردها با خط روند است. هرچه میزان این برخوردها بیشتر باشد حاکی از معتبرتر بودن خطوط روند است. همانگونه که در تصویر زیر نیز مشخص است، در این شکل شاهد پنج نقطه برخورد قیمت با خط روند هستیم. این نقاط به تشکیل خطوط روند معتبرتر کمک میکنند.
فاصله برخوردها
معیار سوم به فاصله برخوردها با خط روند مربوط است. هرچه چگونه خط روند رسم کنیم؟ این فواصل یکنواختتر و در اصطلاح پخشتر باشند، باز هم نشان از اعتبار دارد. به عنوان مثال تصویر زیر را مشاهده کنید. فاصله میان نقاط در برهههای زمانی مختلف متفاوت است.
گاهی پیش میآید که نخستین برخورد با خط روند به زمانی حدود دو سال قبل برمیگردد و جدیدترین برخورد مربوط به همین اواخر است. پس از آن نیز ممکن است برخوردهای جدیدی رخ داده باشد. چنین خطوطی از اعتبار کمتری برخوردار هستند.
تایم فریم بالاتر
اما معیار چهارم و آخر مربوط به تایم فریم است. هرچه خطوط روند در چارتها و تایم فریمهای بالاتری ایجاد شوند، اعتبار خط مذکور بیشتر است. در پنلهای تحلیل تکنیکال میتوان تایم فریم را به صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه تنظیم کرد. تایم فریمهای هفتگی یا ماهانه بالاتر هستند و خطوط روند تشکیلشده در این چارتها معتبرتر است. به این ترتیب میتوانیم در تحلیلهای خود بیشتر به آنها استناد کنیم.
بر همین اساس حمایت و مقاومتی که از طریق این خطوط روند نزولی یا صعودی صورت میگیرد، بسیار معتبر و محکم است.
ترسیم خط روند در پنلهای تحلیل تکنیکال
در این ویدئو ترسیم خط روند در پنل تحلیل تکنیکال کارگزاری آگاه آموزش داده شده است که برای دسترسی به آن ابتدا باید وارد سامانه معاملاتی این کارگزاری شویم. سپس باید به پنل تکنیکال مراجعه کنیم. همانگونه که در تصویر مشخص است، زمانی که نمادی را جستجو میکنیم، نمودار آن در این قسمت نمایش داده میشود.
در سمت چپ نمودار ابزارهایی وجود دارد که به منظورهای مختلفی از آنها استفاده میشود. یکی از این موارد مربوط به ترسیم خط روند است که با عنوان Trendline مشخص است. این ابزار به ما اجازه میدهد که یک خط مورب را ترسیم کنیم.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، در این لیست گزینههای دیگری نیز وجود دارد؛ گزینههایی مانند خط افقی و پیکان.
در قسمتهای پیشین گفتیم که خطوط افقی برای حمایت و مقاومت افقی مورد استفاده قرار میگیرد. اما برای ترسیم خط روند ما باید همان گزینه نخست را انتخاب کنیم. در ادامه ترسیم خطوط روندهای صعودی و نزولی را بررسی میکنیم.
روند صعودی
برای رسم خط روندی که نشاندهنده رشد است، معمولا از رنگ سبز استفاده میشود. در این بخش میتوانیم رنگ خط روند مورد نظر خود را استفاده کنیم. برای رسم این خط، باید به اولین نقطهای که در آنجا روند افزایشی آغاز شده است، دقت کنیم. آغاز خط روند ما درست در این نقطه قرار میگیرد. باید این خط را ادامه دهیم تا جایی که نهایتا روند صعودی سهم به اتمام میرسد.
همانگونه که در تصویر میبینید، این نمودار مربوط به نماد نیرومحرکه (با نام خمحرکه) است. در اینجا خط روند ما صعودی است. اگر تعداد برخوردهای نمودار به این خط روند را بشماریم، به عدد چهار میرسیم. این عدد نشاندهنده آن است که به لحاظ اعتبار با خط روند نسبتا معتبری روبهرو هستیم. به لحاظ شیب هم میتوان گفت که خط روند شیب مطلوبی دارد.
دقت کنید که هنگام ترسیم خط روند حتما قسمت پایینی شمعها را در نظر بگیرید. پیشتر در خصوص الگوهای شمعی و انواع نمودار در تحلیل تکنیکال صحبت کردهایم. سعی کنید برای کشیدن خط روند، نمودار را حتما در حالت شمعی (candlestick) قرار دهید. در اینجا با انواع خطی یا میلهای کاری نداریم.
بیشتر بخوانید
خط روند باید دقیقا با پایینترین قسمت شمع مماس باشد. منظور کندلهایی است که آغازگر روند رشد بودهاند. طبق تصویر مشخص است که خط روند از میانه شمعها عبور نکرده است. البته در صورت ترسیم خط روند برای حمایت و مقاومت افقی امکان دارد که این اتفاق بیفتد. در چنین مواردی عبور کردن خط روند از میانه شمعها چندان ایرادی ندارد؛ اما در اینجا باید تمام تلاش خود را به کار ببندید تا خطوط روند در حرکتهای صعودی سهم، با پایین شمعها مماس باشند.
روند نزولی
به سراغ یک نماد دیگر میرویم. برای مثال نماد خساپا. همانگونه که مشخص است در کوتاهمدت شاهد یک روند نزولی هستیم. حال میتوانیم خط روند آن را رسم کنیم. مجددا گزینه مربوط به خط روند را انتخاب میکنیم. این بار رنگ قرمز را انتخاب میکنیم که حاکی از نزولی بودن روند است.
دوباره همان کارهایی را که برای رسم خطوط صعودی انجام دادیم اینجا تکرار میکنیم. باید به آغاز روند افت مراجعه کنیم و خط نزولی را رسم کنیم. در اینجا مشاهده میکنید که چهار برخورد با این خط به وجود آمده است که میزان اعتبار این خط را نشان میدهد. هر بار که سهم با این خط برخورد کرده است، شاهد اصلاح بیشتری بودهایم. در نقطهای شاهد شکست خط روند هستیم و احتمال تغییر روند وجود دارد. این نقطه پایان خط روند را نشان میدهد. مجددا دقت کنید که هنگام ترسیم خط روند، قسمتهای بالایی شمع ملاک ما هستند و خط نباید از میان کندل ها عبور کند.
جمعبندی
خطوط روند در تحلیل تکنیکال نشاندهنده رفتار سهم هستند. این خطوط به گونهای ترسیم میشوند که سقف یا کفهای قیمتی را در بر میگیرند و نقش مهمی در حمایت و مقاومت روندی ایفا میکنند. خطوط روند انواع مختلفی دارند و میتوانند صعودی یا نزولی باشند. باید توجه داشت اعتبار خطوط روند متفاوت است. معیارهایی که اعتبار خط روند را میتوان طبق آن تشخیص داد عبارتند از تعداد برخورد با خط، تایم فریم برخوردها، فواصل برخوردها و زاویه یا شیب خط روند. برای ترسیم خط روند نیز در پنلهای تحلیل تکنیکال میتوان از ابزار مخصوص رسم خط روند نزولی یا صعودی کمک گرفت. باید دقت کرد که خط روند مماس با ابتدا یا انتهای بدنه کندلها رسم شود تا دقیقتر باشد.
خط روند داخلی چیست و چگونه رسم می شود
همیشه دوست داشته ام به مسائلی اشاره کنم که کمکی هرچند کوچک به نحوه ی معامله گری تریدرها کرده باشد. براین اساس امروز میخواهم به موضوعی اشاره کنم که ممکن است خیلی کم به آن توجه شده باشد، اما تاثیر بسزایی در معامله گری افراد دارد. خب بیایم موضوع این مقاله را باهم شروع کنیم و ببینیم سرآخر به چه نتیجه ای می رسیم.
قبلا مقاله ای در مورد خط روندهای مورب نوشته بودم و به این نتیجه رسیدم که موضوع را بیشتر گسترش بدهم و به چند موضوع مهم دیگر اشاره کنم.(این مقاله هم به زودی ترجمه و ارائه خواهد شد) این نکات مهم هم برمیگردد به نحوه ی رسم صحیح این خط روندها. اول از همه بگویم که ما روش مطلقا صحیحی برای این کار نداریم. خط ها، اساسا براساس سطوح مهم برخورد رسم می شوند و نه چیز دیگری. اما ما برای فهم این خط روندها شاهد دیدگاه های مختلفی هستیم.
اینکه شما برای تحلیل هایتان؛ هرچقدر دقت بیشتری خرج بدهید بازهم چگونه خط روند رسم کنیم؟ کم است. اگر شما روشی را در پیش بگیرد که خیلی ها قبلا آن را انجام داده اند به احتمال زیاد کمتر شرایط فاجعه آمیز را تجربه خواهید کرد. اما همانطور که میدانید انسان جایزالخطاست و ممکن است بعضی وقتها مسائل را فراموش کند یا نسبت به آن ها بی توجه شود. امروز میخواهم نحوه ای از رسم خط روند را به شما یاد بدهم که با تمرین آن بتوانید، درک بهتری از حرکات آتی بازار کسب کنید.
این روش صرفا محدود به بازار فارکس نیست و شما میتوانید آن را در هر بازار و شرایطی به کار ببرید و اصلا هم مبحث جدید و تست نشده ای نیست. در خصوص این موضوع چندین کتاب و مقاله منتشر شده و مجبورم دوباره اشاره کنم به کتاب های آقای تام بولکوفسکی. ایشان به مطالب خیلی خوبی در این خصوص در کتاب هایشان اشاره کرده اند و من صرفا میخواهم حالت شسته و رفته تری از مطالب ایشان را در این مقاله خدمتتان عرض کنم.
درک ارزش خط روندهای داخلی در تایم فریم های میان روزی
خیلی از مردم بدون فکر و منطق شروع میکنند به رسم خط روندها. من امروز میخواهم به طور کلی شیوه ی رسم خط روند شما را ارتقا ببخشم. به احتمال زیاد، همه ی معامله گرها با خط روندهای بیرونی (outer trendline) آشنا هستند و خیلی ها از آن برای پیدا کردن تغییر جهت روند استفاده می کنند. اما، خط روندهای داخلی در این بازار اهمیت بیشتری دارند و این در حالی است که متأسفانه، عامه ی معامله گران توجه کمی به آن دارند. وقتی که بحث خوانش جریان سفارشات به میان میاید ممکن است بازار را خیلی گنگ و غیرقابل پیش بینی تشخیص بدهید. میدانم بارها برایتان پیش آمده که سطوح خیلی مهمی را تشخیص داده اید و انتظار داشته اید که بازار به آن واکنش نشان بدهد ولی بعدا میبینید که قیمت هیچ اهمیتی به آن نداده و صرفا تله ای بیش نبوده.
شما هرچه بتوانید زودتر از حرکات اصلی بازار همجهت با آن وارد بشوید بیشتر به نفع تان است. وقتی که در بازار خط روند داخلی ای شکسته می شود به نسبت وقت هایی که خط روند بیرونی شکسته می شود، شاهد حرکات کمتر آشفته ای در بازار خواهید بود. برای توضیح علت این موضوع دیدگاه های مختلفی وجود دارد و من در این مقاله نمیخواهم که زیاد پیگیر این موضوع باشم.
مانند همیشه پیرو قوانین قبلی باشید
وقتی که بحث به نحوه ی رسیدن این نوع خط روندها می رسد، من همیشه میگویم ما قرار نیست از قوانین همیشگی پیروی نکنیم. قوانین همیشگی همان پیدا کردن نقاط برخورد مهم است. پس در اساس روش ما با نحوه ی رسم خط های افقی فرق چندانی نمیکند. اگر این برخوردها را در سطح بیرونی چارت پیدا کردید مانند غالب آموزش هایی که در این حیطه وجود دارد، هیچ مشکلی نیست. اما بدانید که در بیشتر مواقع ما این نقاط برخورد را در سطوح داخلی میبینیم نه سطوح خارجی. در اغلب مواقع هم ما برای رسم دقیق تر این خط روندها نیاز داریم که به تایم فریم های پایینتر مراجعه کنیم.
طبق داده های منتشر شده در کتاب آقای بولکوفسکی هم، ایشان نشان داده اند که در شرایط خاصی، خط روندهای داخلی اهمیت بیشتر و ویژه تری نسبت به خط روندهای بیرونی دارند. وقتی که با شرایط شکست در چارت مواجه هستید، خط روندهای داخلی خیلی بهتر از خط روندهای بیرونی عمل میکنند و به شما کمک میکنند که نقطه ی ورود بهینه تری داشته باشید. اما در خصوص گرفتن معامله خلاف جهت روند، به نسبت شرایط شکست، عملکرد پایین تری را نشان داده اند. این موضوع کاملا منطقی است چون در چنین شرایطی ممکن است معامله گر بدون بررسی عمیق تر و منطقی سعی کند که زود وارد معامله شود و در چنین مواقعی معمولا قیمت برای رسیدن به تارگت های دیگرش ممکن است این شرایط را نادیده بگیرد و منجر به بالا رفتن درصد خطا شود.
در خصوص گرفتن معامله در خلاف جهت روند براساس خط روندهای داخلی من بدون اینکه بخواهم از زیر موضوعی در بروم و غرض ورزانه حرف بزنم، صادقانه میگویم که بازار نسبت به چنین خط روندهایی برای گرفتن پوزیشن در خلاف جهت روند خیلی دقیق عمل نمیکند. در چنین مواقعی بهتر است که این خط روندها را در ترکیب با دیگر نشانه های ورود به کار ببرید.
به طور خلاصه اگر بگویم، همان قانون همیشگی که میگه هرچه کلهگنده تر باشی دیرتر شکست میخوری، در اینجا هم کاملا صدق میکند. هرچقدر تعداد برخوردها بیشتر، فاصله ی بین برخورد ها بیشتر، خط روند طولانی تر، زاویه برخورد مسطح تر باشد بیشتر طول میکشد تا خط روند شکسته بشود. این شرایط و مفهوم کاملا مطابق و شبیه مباحثی است که در مورد سطوح افقی یا سطوح حمایتی و مقاومت استاتیک بحث کرده ایم. همچنین توضیح داده ایم که چرا فعالیت های معامله گران حول و حوش این سطوح بیشتر می شود.
در اینجا چندتا مثال ساده در مورد نحوه ی رسم خط روندهای داخلی آورده ام. فهم این خط روندها به ظاهر ساده است و من میتوانم کل روز بشینم و در چارت های مختلف آن را در نواحی مختلف برایتان رسم کنم و هر روزه هم کارم همین است چون به وفور این شرایط را در چارت میبینم.
خط روند در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چگونه رسم میشود؟
در صورت فعالیت در زمینه ی مبادلهی ارز دیجیتالی باید به یاد داشته باشید که حتما در زمنیه ی سیگنال های معاملاتی و پیش بینی وضع بازار و خط روند تحلیل بازار به عنوان شاخصهای مهم و حیاتی در بازار ارزهای دیجیتالی آگاه باشید و از آن ها استفاده کنید؛ چرا که یکی از بهترین ابزارهای خرید و فروش در بازار است. خط روند را میتوان با طیف وسیعی از استراتژیها و شاخصهای بازار ارز دیجیتال مورد استفاده قرار داد و به شما در نمایش یک روند حرکت بازار کمک خواهد کرد. در ادامهی مطلب با تراپی همراه باشید تا از خط روند در تحلیل تکنیکال بازار مطلع شوید.
معرفی خط روند در تحلیل تکنیکال مبادلات ارز دیجیتال
خط روند در بسیاری از مبادلات چه ارز دیجیتال، چه سهام و ارزهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرد. خطوط روند در تحلیل تکنیکال مانند بازی اتصال نقاط به یکدیگر است، در این نمودار شما میتوانید خطی را برای ارتباط با نقاط مختلف به یکدیگر متصل کنید و سپس از خطوطی که کشیده شده برای اطلاع از قیمت ارز در آینده استفاده کنید.
خط روند در تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
خط روند نیاز به کار بیشتری نسبت به سایر شاخصها دارد؛ چرا که یک مفهوم تکنیکی برای تشخیص جهت حرکت بازار است. در بیشتر موارد میتوانید این خطوط را خودتان نیز ترسیم کنید. از این رو، در بعضی از ابزارهای معاملاتی نظیر Bitsgap نیز قادر به ترسیم خط روند تحلیل تکنیکال خود با استفاده از نمودارهای زنده خواهید بود.
این خطوط به صورت معمول در تعیین سطوح مختلف و درحمایت و مقامتها تاثیر گذار است، این به این چگونه خط روند رسم کنیم؟ معنی است که شما باید خطوط صعودی و نزولی نمودار را ترسیم کردهو به صورت دقیق روند قیمت را مشاهده کنیدتادر تعیین خطوط اصلی خرید یا فروش ارزهای دیجیتالی تصمیم گیری نمایید.
خواندن انوع خط روند در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چگونه است؟
در هنگام خواندن خطوط روند باید به دنبال شیب جهت مشاهدهی مسیر روند حرکت قیمت در بازار باشید. خط روند صعودی نشان دهندهی شیب مثبت و قیمت بالاتر ارز دیجیتالی است. در نظر داشته باشید که باید حداقل 2 نقطهی اتصال برای رسم خط روند تحلیل تکنیکال وجود داشته باشد که با وصل کردن قله ها و دره های پیاپی ایجاد می شود. یک شیب نزولی، نشان دهندهی قیمت نزولی در روند به سمت پایین است.
نحوه ی کشیدن خط روند در تحلیل تکنیکال
برای کشیدن خط روند در تحلیل تکنیکال نیاز به یک نمودار است، روی نمودار به دنبال قسمتهایی باشید که نیاز به ترسیم خط روند است، بالاترین نقطه را به پایینترین نقطه متصل کنید. هنگامیکهروندخطشکستهمیشود،بایدبهعنوانیکسیگنالتجاریاستفادهشود.در روند صعودی با وصل کردن کمینهها به یکدیگر به خط با شیب مثبت و در روند نزولی با اتصال نقاط به یک شیب منفی خواهید رسید.
برای کشیدن خط روند تحلیل میتوان از شمع یا wicks استفاده کرد. در صورتیکه از شمع استفاده میکنید، خطوط قرمز نشان دهندهی روند نزولی و خطوط سبز نمایشگر روند نزولی و خط پایین به عنوان خط پایه در نظر گرفته شده است. اما در wicks خط روند بین رو خط قرار میگیرد.
به صورت مثال در نمودار خط روند تحلیل تکنیکال اگر خطوط نمودار به پایینتر از خط پایه نرفته باشد، قیمت مقداری افت میکند و مجددا روند صعودی خواهد داشت.
استفادهی شاخصها برای محاسبهی خط روند
میانگین حرکت
یکی از شاخصهایی که میتوان از آن در ترسیم خط روند استفاده کرد، میانگین حرکتی است. این شاخص به شما در نمایش قیمت واقعی ارز دیجیتالی در وضعیت غیر عادی و بی نظم کمک میکند تا یک مبادلهی مثبت و خوبی را انجام دهید.
شاخص قدرت نسبی ( rsi )
شما می توانید از این شاخص به منظور ترسیم خطوط روند استفده کرده تا دقیقا میزان مقاومت یا سطح حمایت بازار مشخص شود. rsi همچنین در انجام روند به شما بیشتر کمک می کند.
نحوهی استفاده از خط روند در مبادلات
اگر خط روند در یک چارچوب زمانی کشیده شود، قویتر نشان داده شده؛ چرا که خط روندهای بلند مدت اعتبار بیشتری دارد. اما در صورتیکه خط روند شکسته شود روند به صورت معکوس عمل خواهد کرد. معامله گران از خطوط شکسته به عنوان سیگنال برای مبادله در یک خط روند استفاده میکنند. هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد، اعتبار آن کمتر شده و از این رو احتمال سقوط و شکست آن بسیار زیاد است.
از اینکه تا پایان این مقاله با ما همراه بودید، صمیمانه از شما سپاسگزاریم، در صورتیکه در خواندن یا ترسیم خط روند از مهارت کافی برخوردار هستید، لطفا اطلاعات مفید خود را در کامنتها برای دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
برای اینکه بتوانیم پایان یک روند را تشخیص دهیم ابتدا باید حالتها و موقعیتهای مارکت را بررسی کنیم. همانطور که می دانید بازار سه حالت می تواند داشته باشد: یا حالت صعودی (گاوی) دارد بدین معنا که خریداران کنترل بازار را در دست دارند و قیمت را به سمت بالا می برند؛ یا حالت نزولی (خرسی) دارد و به معنای این است که فروشنده ها کنترل بازار را در دست گرفته اند و قیمت را به سمت پایین می برند، و یا حالت رِنج دارد.
تریدر ها با دقت در نمودار یک نماد یا سهم متوجه حالات مختلف بازار می شوند و با توجه به سیگنالهایی که دریافت می کنند می توانند شکست یک روند را قبل از رخ دادن تشخیص دهند و دارایی خود را قبل از ریزش قیمت به فروش برسانند؛ و یا اگر احتمال بدهند که قیمت سهامی به زودی رشد خواهد داشت، اقدام به خرید آن سهم یا نماد در کف قیمتی بنمایند و بدین ترتیب از معاملات بازار سود کسب کنند.
پیشبینی شکست یک روند مستلزم کسب تجربه در بازار است. ولی ما در این مقاله بعضی از مهم ترین نکاتی را که می توانند یک سیگنال قوی از تغییر یک روند تلقی شوند برای شما آورده ایم:
شکست خط روند:
برای کشیدن یک خط روند اول باید بدانیم که روندمان صعودی است یا نزولی. روند های صعودی از موجهای جنبشی (رشد قیمت) و اصلاح قیمت چگونه خط روند رسم کنیم؟ تشکیل شده اند. برای کشیدن خط روند در یک موج صعودی هدف کشیدن خطی است که در صورت شکسته شدن به ما اخطار برگشت بازار را بدهد. پس ما دو دره ی واضح و مشخص را به هم وصل می کنیم و این خط را به سمت بالا امتداد می دهیم. در کشیدن خط روند به دو نکته توجه می کنیم: خط روندی معتبرتر است که تعداد نقاط برخورد بیشتر و تعداد شکستهای کمتری داشته باشد. به این معنا که قیمت (چه سایه و چه خود کندلها) زیاد از خط روند عبور نکرده باشد و تعداد تداخل ها کمتر باشد.
برای کشیدن خط روند در روند های نزولی که باز هم از موج ها و اصلاح های قیمتی تشکیل شده است دو قله ی تقریبا پشت سر هم را در نظر می گیریم و به هم وصل می کنیم. در کشیدن خطوط روند نزولی نیز اولویت با خطی است که کمتر شکسته شده باشد.
هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد اعتبارش کمتر است. وقتی چند خط روند پشت سر هم کشیدیم و ملاحظه کردیم که شیب خطوط رفته رفته در حال بیشتر شدن هستند احتمال شکسته شدن خط روند بیشتر می شود. در صورتی که روند شکسته شود و سایر خطوط روند با شیب کمتر را هم بشکند باید احتمال برگشت بازار را بدهیم و زمان آن رسیده که سودهایمان را ذخیره کنیم.
به عبارتی در بازارهای مالی با رسم خطوط روند سعی می کنیم گوش به زنگ باشیم تا با کوچکترین تغییر قیمت و شکسته شدن خطوط روند، در کنار در نظر گرفتن فاکتورهای دیگر بتوانیم در سریع ترین زمان ممکن پیشبینی کنیم که آیا بازار ریزشی خواهد بود یا رشد خواهد کرد؛ روند ما ادامه خواهد داشت یا برخواهد گشت. بعد چگونه خط روند رسم کنیم؟ از شکست روند معمولا در نمودارها حالت فشردگی خواهیم داشت که جهت این فشردگی به هر سمتی باشد شکست روند به همان سمت خواهد بود.
شکست میانگین متحرک:
یکی از تعاریف بسیار مهم در تحلیل تکنیکال مومنتوم است. مومنتوم (momentum) در بازارهای مالی به معنای سرعت و جهت تغییر قیمت یک نماد است. معامله بر اساس مومنتوم استراتژی ای است که در آن تریدرها دارایی هایی را که قیمت آنها در حال افزایش است می خرند و در اوج قیمت آنها را می فروشند.
تکنیکهای سرمایه گذاری ریچارد درایهاوس که به پدر سرمایه گذاری مومنتوم مشهور است، اصول اولیه ی معامله بر اساس مومنتوم هستند. قاعده ی اساسی در این معاملات که جزء استراتژی های سودآور هستند این است که "بالا بخرید و بالاتر بفروشید" که با اصل سرمایه گذاری ارزشی معمول که "پایین بخرید و بالا بفروشید" متفاوت است.
معاملات مومنتوم مزایای زیادی دارند؛ از جمله این که سهمی که می خرید ذاتا باارزش و در حال افزایش است و نیازی نیست که صبر کنید تا روزی باارزش شود. مزیت دیگر این است که امکان سود بالا در یک دوره ی کوتاه وجود دارد؛ چون می توانید از نوسانات بازار سود ببرید و به اصطلاح نوسان گیری کنید.
در استراتژی های مومنتوم باید جهت حرکت سهام را شناسایی کنیم و در نقطه ی مناسبی اقدام به خرید کنیم. بدین ترتیب با افزایش قیمت سهام سرمایه ی ما هم رشد می کند و تا زمانی که اخطار کاهش قیمت نداریم به حضورمان ادامه می دهیم و در صورت دریافت سیگنال ریزش، از بازار خارج می شویم. در استراتژی مومنتوم زمان ورود و خروج بسیار مهم است. اگر دیر وارد شوید ضرر می کنید و اگر زود خارج شوید ممکن است خیلی کم سود کنید.
معروف ترین و پرکاربرد ترین استراتژی مومنتوم که اکثر تریدر ها با آن آشنا هستند تقاطع میانگین های متحرک است.
از میانگین متحرک برای تصمیم گیری های غیر هیجانی استفاده می کنیم تا هیجان را کم کنیم و بتوانیم تصمیم گیری های عاقلانه تری داشته باشیم. کافی است که عدد میانگین متحرک (moving average) را طوری تنظیم کنید که کمترین شکستگی و رد شدن قیمت را به ما بدهد. اگر شیب میانگین متحرک صعودی باشد انتظار روند صعودی را داریم، اگر شیب نداشته باشد یا قیمت (کندلها) مداوم از داخل moving رد بشوند و به سمت پایین و بالا در نوسان باشند و آن را قطع کنند، به این معناست که بازار رنج است و اگر شیب moving نزولی باشد یعنی روند نزولی است. پس میانگین متحرک در بازارهای بدون روند کارایی ندارد و سود خوبی به ما نمی دهد چون جزو اندیکاتورهای trend است و در روند ها می شود از آن استفاده کرد. برای بازارهایی که رنج هستند بهتر است از اوسیلاتورها استفاده کنیم.
میانگین متحرک خاصیت آهنربایی یا مگنتیک دارد. یعنی زمانی که قیمتمان از میانگین متحرک ما فاصله ی خیلی زیادی بگیرد حالتی به وجود می آید که یا قیمت رنج می زند تا میانگین متحرک به آن برسد، یا در یک روند صعودی قیمت به سمت پایین نزول می کند تا با میانگین متحرک برخورد کند. این دو باید همیشه نزدیک به هم باشند و زمانی که از هم فاصله می گیرند یک سیگنال برای ماست زیرا جایی است که احتمال اصلاح و برگشت بازار زیاد است.
برای سیگنال گیری از این اندیکاتور، از دو میانگین متحرک تند (دوره ی تناوب کم) و میانگین متحرک کند (دوره ی تناوب زیاد) استفاده می کنیم. در این استراتژی هرگاه میانگین متحرک تند بالای میانگین متحرک کند قرار بگیرد روند صعودی خواهد بود و می توانیم آن را یک سیگنال خرید در نظر بگیریم. برعکس هرگاه میانگین متحرک تند زیر میانگین متحرک کند قرار بگیرد نشان دهنده ی این است که مومنتوم نزولی است.
تشخیص واگرایی در RSI:
یکی از محبوب ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اندیکاتور RSI است که جزو اندیکاتورهای نوسان نما یا اوسیاتورها دسته بندی می شود. RSI تعیین کننده ی جهت و قدرت نسبی بازار است.
خط 70 در RSI مرز اشتیاق خرید است. اگر RSI از 70 بالاتر برود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای خرید وجود ندارد یا به بیان دیگر خرید در این ناحیه اشباع شده است. از طرف دیگر خط 30 مرز اشتیاق فروش است و هرگاه RSI وارد این ناحیه شود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای فروش وجود ندارد و فروش در این ناحیه اشباع شده است. با توجه به این نکته هرگاه اندیکاتور خط 70 را به سمت پایین قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال نزولی اصلاح قیمتی یا تغییر روند محسوب می شود. همچنین در صورتی که RSI خط 30 را به سمت بالا قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال صعودی اصلاح قیمتی یا تغییر روند به شمار می رود.
روی این اندیکاتور می توان خط روند رسم کرد که شکسته شدن آن سیگنال بسیار مهمی برای تریدرها است. با شکسته شدن روند RSI این اخطار را دریافت می کنیم که روند اصلی بازار به احتمال بالا شکسته خواهد شد.
اگر قیمت در حال رشد باشد ولی قدرت روند کاهشی داشته باشد، این نشانه ای از اتمام روند صعودی و آغاز روند نزولی و به اصطلاح واگرایی بازار است. واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت کند. واگرایی ها در کنار خط روند مهم هستند و سیگنالهایی که از واگرایی ها بدست می آیند جزو معتبرترین سیگنالهایی هستند که می توان از یک اندیکاتور گرفت.
اگر روی چارت با روند قیمتی صعودی، واگرایی دیدیم در صورتی اقدام به فروش می کنیم که امتداد خط روند هم شکسته شود. در روندهای صعودی قله ی بالاتر در قیمت و قله ی پایین تر در RSI به معنای بازگشت روند، و دره ی بالاتر در قیمت و دره ی پایین تر در RSI به معنای ادامه ی روند است.
همچنین اگر در نمودار RSI سه سقف یا سه کف یکسان ساخته شده باشد احتمال یک اصلاح قیمتی به وجود می آید.
تشخیص الگوی سر و شانه:
سر و شانه یک الگوی برگشتی است که شکلگیری آن یک نشانه ی قوی از شکستن روند در بازار است. الگوی سر و شانه ی سقف یا صعودی از سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده که قله ی میانی نسبت به دو قله ی دیگر بیشترین ارتفاع را دارد. قبل و بعد از قله ی میانی (head) شانه های متعددی می توانند شکل بگیرند. در الگوهای سر و شانه بین شانه ی چپ و سر باید واگرایی وجود داشته باشد. ایجاد واگرایی تاییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
این الگو زمانی اعتبار بیشتری دارد که دو قله ی کناری از نظر بازه ی زمانی و تغییرات قیمتی مشابه یکدیگر باشند. هرگاه بخواهید با استفاده از این الگو ترید انجام دهید، بعد از اینکه الگو را روی نمودار تشخیص دادید منتظر شکستن خط گردن بمانید؛ هرگاه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی ای خط گردن را بشکند و شما هنوز وارد معامله نشده باشید، منتظر پولبک (حرکت برگشتی) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. پس از شکسته شدن خط گردن و تایید آن، هدفی که نمودار دنبال می کند به اندازه ی اختلاف بازه ی قیمتی خط گردن و قله ی میانی خواهد بود. خط گردن می تواند کج باشد و زاویه داشته باشد و لزومی ندارد که حتما به صورت افقی کشیده شود؛ ولی این موضوع از اعتبار الگو می کاهد.
تشکیل این الگو در روند صعودی احتمال شکست روند و آغاز روند نزولی را افزایش می دهد؛ عکس این مطلب در مورد الگوی سر و شانه ی نزولی صادق است.
در انتها یادآور می شویم نکات ذکر شده در بالا به تنهایی اجازه ی ورود یا خروج به/از معامله به ما نمی دهند و باید با نکات دیگر تلفیق شوند چرا که ترکیب چند سیگنال در کنار هم احتمال برد ما در معاملات را افزایش خواهد داد.