تئوری داو

نظریه «چارلز داو» در بازار سرمایه چه می گوید؟
سنا : نظریه داو بر این فرضیه استوار است که قیمت، بازتاب همه اطلاعات موجود است. قیمت نشان دهنده مجموعهای از بیم و امید و انتظارات همه مشارکت کنندگان در بازار است.
نظریه "داو" در بازار سرمایه، از آن دسته نظریاتی است که اوضاع و روند حرکتی بازار را تعیین میکند و در حدود ۱۰۰ سال پیش توسط "چارلز داو" اولین سردبیر روزنامه وال استریت ژورنال مطرح شد.
عقاید او پایههای تحلیل تکنیکی و نظریه داو امروز را تشکیل میدهد. چارلز داو اعتقاد داشت که رفتار شاخصها بازتاب بیم و امید سراسر بازار است. الگوهای رفتاری مورد نظر او در مورد همه بازارهای سراسر جهان کاربرد دارد. چارلز داو نظریه خود را از تحلیل قیمت بازار در اواخر قرن نوزدهم گرفت. با این که نظریه داو منسوب به "چارلز داو" است، اما "نلسن" و "همیلتون" آن را به صورت امروزی اصلاح کردند.
نظریه داو بر این فرضیه استوار است که قیمت، بازتاب همه اطلاعات موجود است. قیمت نشان دهنده مجموعهای از بیم و امید و انتظارات همه مشارکت کنندگان در بازار است. حرکات نرخ بهره، انتظارات در مورد درآمد، پیش بینی عواید، نوآوری در کالا و هر چیز دیگری بر قیمتهای بازار تأثیر میگذارند و آنچه انتظارش را ندارید اتفاق میافتد.
همیلتون متوجه شد بعضی اوقات بازار نسبت به اخبار خوب، واکنش منفی نشان میدهد. برای او این امر استدلال سادهای داشت: بازار به جلو نگاه میکند و اخبار قبل از آن که به دست عموم برسند در قیمتها انعکاس یافته اند.
این اصل معنی ضرب المثل قدیمی وال استریت را روشن میکند که میگوید "در شایعات بخرید در اخبار بفروشید. " یعنی با شروع درز کردن شایعات خریداران وارد میشوند و قیمتها را بالا میبرند و وقتی خبرها رسید قیمتها آنقدر بالا رفته که به طور کامل بازتاب آن اخبار شده اند.
بر طبق اصول نظریات داو؛ همه چیز در شاخصها لحاظ میشود.
بر اساس این نظریه، شاخص بازار سه نوع روند دارد. یک روند؛ خود دارای سه مرحله است مثلا در یک روند صعودی، ابتدا بازار در جهت اصلی روند حرکت میکند در مرحله بعد یک حرکت اصلاحی دارد که یک سوم تا دو سوم مسیر را در بر میگرد که این روند ثانویه است.
نوساناتی که در بطن روند ثانویه وجود دارد مرحله سوم روند است. روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند: مرحله تراکم یا تجمیع، مرحله مشارکت عمومی و مرحله توزیع.
داو بر این اعتقاد تئوری داو بود که شاخصها باید همدیگر را تأیید کنند و حجم معاملات باید روند را تأیید کند. در روند صعودی حجم معاملات بالا میرود و روندها تا زمانی که اخطار قطعی بازگشت دریافت نکنند به حرکت خود ادامه میدهند.
اصل سوم نظریه داو
در ادامه مقالات گذشته، امروز می خواهیم در مورد اصل سوم نظریه داو صحبت کنیم و بیشتر در مورد این نظریه صحبت کنیم.
پس تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.
اصل سوم نظریه داو: روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند
چارلز داو بیشتر توجه خود را بر روی روند اولیه متمرکز کرد که این روند معمولا شامل 3 مرحله است:
1- مرحله تراکم(تجمیع)
2- مرحله مشارکت عمومی
1- مرحله تراکم(تجمیع)
سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحله تجمیع اقدام به ورود به بازار می کنند.
اگر روند قبل از آن نزولی بوده باشد این سرمایه گذاران زیرک در می یابند
که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند روبه کاهش گذاشته است.
در این مرحله سرمایهگذاران آماتور در صف فروش سهام خود را به فروش می گذارند.
2- مرحله مشارکت عمومی
آغاز مرحله مشارکت عمومی(زمانی که اکثر تحلیلگران تکنیکی شروع به سرمایه گذاری می کنند)
زمانی است که قیمت سریعا شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد.
همه اخبار مثبت هست در رادیو و تلویزیون روزنامهها و… همه جا از بورس صحبت میشود.
3- مرحله توزیع
مرحله توزیع زمانی است که روزنامهها به صورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیلهای مثبت می کنند
و اخبار اقتصادی در بهترین حالت است.
در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش مییابد.
اینجاست که همان سرمایهگذاران آگاه و زیرک که در اواخر دوران نزولی شروع به خرید کرده بودند
(زمانی که هیچ کس علاقهای به خرید نداشت!) پیش از اینکه خریداران اخیر آماده فروش بشوند
درآمدی بر نظریه داو
اساساً ، تئوری داو چارچوبی برای تجزیه و تحلیل فنی است ، که براساس نوشته های چارلز داو در مورد تئوری بازار است. داو بنیانگذار و سردبیر روزنامه وال استریت ژورنال و از بنیانگذاران شرکت داو جونز بود. وی به عنوان بخشی از شرکت ، در ایجاد اولین شاخص سهام ، معروف به شاخص حمل و نقل داو جونز (DJT) و پس از آن میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) کمک کرد.
داو هرگز ایده های خود را به عنوان یک نظریه خاص ننوشت و از آنها به عنوان نمونه یاد نمی کرد. هنوز هم بسیاری از طریق سرمقاله های خود در وال استریت ژورنال از او آموختند. پس از مرگ وی ، ویراستاران دیگری مانند ویلیام همیلتون ، این ایده ها را پالایش کرده و از سرمقاله های او برای گردآوری آنچه اکنون به عنوان تئوری داو معروف است ، استفاده کردند.
اصول اساسی نظریه داو
بازار همه چیز را منعکس می کند
این اصل با اصطلاحات فرضیه بازار کارآمد (EMH) کاملاً مطابقت دارد. داو معتقد بود که بازار همه چیز را تخفیف می دهد ، به این معنی که تمام اطلاعات موجود از قبل در قیمت منعکس شده است.
به عنوان مثال ، اگر از یک شرکت به طور گسترده انتظار می رود که سود مثبت بهبود یافته را گزارش کند ، بازار قبل از وقوع این موضوع را منعکس می کند. قبل از انتشار گزارش ، تقاضا برای سهام آنها افزایش خواهد یافت و پس از آنکه سرانجام گزارش مثبت پیش بینی شده ، ممکن است قیمت آنچنان تغییر نکند.
در برخی موارد ، داو مشاهده کرد که یک شرکت ممکن است قیمت سهام خود را پس از خبرهای خوب ببیند زیرا کاملاً مطابق انتظار نبوده است.
اعتقاد بر این است که این اصل هنوز توسط بسیاری از بازرگانان و سرمایه گذاران درست است ، به ویژه توسط کسانی که از تجزیه و تحلیل فنی استفاده گسترده می کنند. با این حال ، کسانی که تحلیل بنیادی را ترجیح می دهند ، مخالف هستند و معتقدند ارزش بازار ارزش ذاتی سهام را منعکس نمی کند.
روند بازار
برخی از افراد می گویند كه كار Dows همان چیزی است كه مفهوم روند بازار را به وجود آورد ، كه امروزه به عنوان یك عنصر اساسی در دنیای مالی تلقی می شود. تئوری داو می گوید که سه نوع اصلی روند بازار وجود دارد:
- روند اولیه این روند عمده بازار است که از ماه ها تا سال ها ادامه دارد.
- روند ثانویه از هفته ها تا چند ماه ادامه دارد.
- گرایش سوم تمایل دارد در کمتر تئوری داو از یک هفته یا بیشتر از ده روز بمیرد. در بعضی موارد ، ممکن است فقط چند ساعت یا یک روز دوام داشته باشند.
با بررسی این روندهای مختلف ، سرمایه گذاران می توانند فرصت هایی پیدا کنند. در حالی که روند اصلی یکی از مهمترین موارد برای بررسی است ، اما فرصتهای مطلوب وقتی اتفاق می افتد که به نظر می رسد روند ثانویه و ثالث با روند اصلی مغایرت داشته باشد.
به عنوان مثال ، اگر فکر می کنید ارز رمزنگاری شده روند اولیه مثبتی دارد ، اما روند ثانویه منفی را تجربه می کند ، ممکن است فرصتی برای خرید آن نسبتاً کم وجود داشته باشد و پس از افزایش ارزش آن ، اقدام به فروش آن کنید.
مشکل اکنون ، مانند آن زمان ، در شناخت نوع روندی است که مشاهده می کنید و آن جایی است که تجزیه و تحلیل فنی عمیق تری انجام می شود. امروزه ، سرمایه گذاران و بازرگانان از طیف گسترده ای از ابزارهای تحلیلی برای کمک به آنها در درک نوع روند استفاده می کنند. در
سه مرحله از روند اصلی
داو ثابت کرد که روندهای اصلی بلند مدت سه مرحله دارند . به عنوان مثال ، در یک بازار گاو نر ، مراحل به شرح زیر است:
- انباشت پس از بازار خرس قبلی ، ارزیابی دارایی ها هنوز پایین است زیرا احساسات بازار عمدتا منفی است. معامله گران و بازارسازان هوشمند در این دوره قبل از افزایش قابل توجه قیمت شروع به جمع شدن می کنند.
- مشارکت عمومی اکنون بازار گسترده تری به فرصتی پی برده است که تاجران باهوش از قبل مشاهده کرده اند و مردم به طور فزاینده ای در خرید فعال می شوند. در طی این مرحله ، قیمت ها به سرعت افزایش می یابند.
- توزیع بیش از حد در مرحله سوم ، عموم مردم همچنان گمانه زنی ها را ادامه می دهند ، اما روند رو به پایان است. تولیدکنندگان بازار شروع به توزیع دارایی های خود می کنند ، یعنی با فروش به سایر شرکت کنندگانی که هنوز متوجه نشده اند روند رو به معکوس است.
در بازار خرس ، مراحل اساساً برعکس می شود. این روند با توزیع افرادی که علائم را تشخیص می دهند آغاز می شود و مشارکت عمومی آنها را دنبال می کند. در مرحله سوم ، مردم به ناامیدی ادامه می دهند ، اما سرمایه گذاران که می توانند تغییر آینده را ببینند ، دوباره جمع می شوند.
هیچ تضمینی برای ادامه اصل وجود ندارد ، اما هزاران تاجر و سرمایه گذار قبل از اقدام این مراحل را در نظر می گیرند. نکته قابل توجه ، روش Wyckoff همچنین به ایده های انباشت و توزیع متکی است ، و مفهومی تا حدودی مشابه از چرخه های بازار (حرکت از یک فاز به فاز دیگر) را توصیف می کند.
همبستگی متقابل
داو معتقد بود که روندهای اولیه ای که در یک شاخص بازار مشاهده می شوند باید توسط روندهایی که در یک شاخص بازار دیگر مشاهده می شوند ، تأیید شوند. در آن زمان ، این امر عمدتا مربوط به شاخص حمل و نقل داو جونز و میانگین صنعتی داوجونز بود.
در آن زمان ، بازار حمل و نقل (عمدتا راه آهن) به شدت با فعالیت های صنعتی مرتبط بود. این دلیل منطقی است: برای تولید کالاهای بیشتر ، ابتدا نیاز به افزایش فعالیت ریلی برای تهیه مواد اولیه لازم بود.
به همین ترتیب ، بین صنعت تولید و بازار حمل و نقل همبستگی روشنی وجود داشت. اگر یکی سالم بود ، احتمالاً دیگری نیز سالم خواهد بود. با این حال ، امروزه اصل همبستگی بین شاخص کاملاً ادامه ندارد زیرا بسیاری از کالاها دیجیتال هستند و نیازی به تحویل فیزیکی ندارند.
حجم مهم است
همانطور که بسیاری از سرمایه گذاران اکنون این کار را انجام می دهند ، داو به حجم به عنوان یک شاخص ثانویه مهم اعتقاد داشت ، به این معنی که یک روند قوی باید با حجم بالای معاملات همراه باشد. هرچه حجم آن بیشتر باشد ، احتمال اینکه حرکت منعکس کننده روند واقعی بازار باشد ، بیشتر است. وقتی حجم معاملات کم است ، ممکن است اقدام قیمت نمایانگر روند واقعی بازار نباشد.
روندها معتبر هستند تا زمانی که عکس وارونه تأیید شود
داو معتقد بود که اگر بازار روند رو به رشدی داشته باشد ، به روند خود ادامه می دهد. بنابراین ، به عنوان مثال ، اگر سهام مشاغل پس از اخبار مثبت روند صعودی را شروع کنند ، این روند تا زمانی که عکس معکوس نشان داده نشود ، ادامه خواهد داشت.
به همین دلیل ، داو معتقد بود که تا زمانی که این تغییرات به عنوان یک روند اولیه جدید تأیید نشود ، باید با ظن رفتار شود. البته تمایز بین روند ثانویه و آغاز روند اولیه جدید آسان نیست و معامله گران اغلب با معکوس های گمراه کننده ای روبرو می شوند که در نهایت فقط روندهای ثانویه هستند.
افکار پایانی
برخی از منتقدان معتقدند که نظریه Dow منسوخ شده است ، به ویژه با توجه به اصل همبستگی متقابل (که بیان می کند یک شاخص یا میانگین باید از دیگری پشتیبانی کند). هنوز هم ، بیشتر سرمایه گذاران نظریه Dow را امروزه مرتبط می دانند. نه تنها به این دلیل که مربوط به شناسایی فرصت های مالی است ، بلکه به دلیل ایجاد مفهوم روند بازار که کار Dows ایجاد کرده است.
تئوری داو
اندیکاتورهای متقدم (Leading) و متاخر (Lagging) ابزارهایی در تحلیل تکنیکال هستند که قدرت و یا ضعف روند داراییها و بازارهای مالی را میسنجند.
در فارسی، اندیکاتورهای Lagging با نام اندیکاتورهای تاخیردار یا تاخیری و اندیکاتورهای Leading با نام اندیکاتور پیشرو یا پیشتاز نیز شناخته میشوند.
اگر بخواهیم به طور ساده این دو نوع اندیکاتور را تعریف کنیم، اندیکاتور متقدم جلوتر از چرخههای اقتصادی و روندهای بازار تغییر میکنند؛ اما محاسبات اندیکاتورهای متاخر مربوط به اتفاقات گذشته است و یک دید کلی در مورد اطلاعات سابق یک بازار و یا اقتصاد به ما ارائه میدهند.
به بیان دیگر اندیکاتورهای متقدم سیگنالهای پیشگویانه را فراهم میکند و قبل از وقوع اتفاق یا روند آن را به ما نشان میدهد؛ اما اندیکاتورهای متاخر سیگنالها را بر اساس روندی که در حال حاضر درون آن قرار داریم ارائه میدهد.
این دو نوع اندیکاتور به طور گسترده توسط سرمایهگذاران و معاملهگران بازار بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد و در تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی دارد.
نوع دیگری از تحلیل که در آن اندیکاتورها استفادهای ندارند پرایس اکشن نام دارد:
در بازارهای مالی، اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال تاریخچهای طولانی دارند و پیدایش آنها تا اوایل قرن بیستم باز میگردد.
ایده اصلی پشت این اندیکاتورها به توسعه تئوری داو مربوط است که در بین سالهای 1902 تا 1929 در مورد آنها نوشته شد.
به طور کلی تئوری داو ادعا میکند که حرکات قیمتها تصادفی و رندوم نبوده و با استفاده از تحلیل رفتارهای قبلی بازار میتوان آنها را پیشبینی کرد.
به غیر از آن از اندیکاتورهای متقدم و متاخر برای مشخص کردن عملکردهای اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد؛ پس میتوان گفت این اندیکاتورها همیشه به تحلیل تکنیکال و قیمتها مربوط نیست و برای دیگر متغییرهای اقتصادی و شاخصهای مفید است.
نحوه کار اندیکاتورهای متقدم و متاخر
اندیکاتورهای متقدم
همانطور که گفته شد اندیکاتورهای متقدم در مورد روندهایی که هنوز به وجود نیامدهاند به ما اطلاعات میدهند.
از این اندیکاتورها میتوان برای پیشبینی بحرانهای اقتصادی و یا ریکاوری شدن بازار (تشخیص پایان اصلاح) استفاده کرد و همچنین تحلیلگران در بازار بورس، فروش اجناس و… نیز از اندیکاتورهای متقدم بهره میبرند.
پس به این نتیجه میرسیم که اندیکاتورهای متقدم جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند و در کل برای تحلیلهای کوتاه و یا میان مدت مناسب هستند.
RSI و استوکاستیک دو نمونه از اسیلاتورهای متقدم هستند.
اندیکاتورهای متاخر
بر خلاف اندیکاتورهای متقدم، اندیکاتورهای متاخر برای شناسایی و بررسی روندهای موجود و زنده مورد استفاده قرار میگیرد.
این اندیکاتورها سیگنالهایی را مشخص میکنند که به خودی خود و با چشم غیر مسلح (بدون اندیکاتور) قابل شناسایی نباشند؛ در نتیجه این دسته از اندیکاتورها عقبتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
به طور معمول اندیکاتورهای متاخر برای تحلیلهای بلندمدت مناسب بوده و بر اساس اطلاعات گذشته و دیتاهای قیمتی کار میکنند.
به طور ساده اندیکاتورهای متاخر سیگنالهایی را به ما میدهند که در نتیجه روندهای بازار و اتفاقات اقتصادی موجود به وجود آمدهاند و از قبل کار خود را شروع کردهاند.
میانگینهای متحرک و باندهای بولینگر از نمونه اندیکاتورهای متاخر هستند.
اندیکاتورهای تصادفی
اندیکاتورهای تصادفی (به انگلیسی Coincident indicators) در بازار ارزهای دیجیتال کمتر معروف هستند؛ اما اشاره کردن به آنها خالی از لطف نیست.
این اندیکاتورها جایی بین دو دسته اندیکاتور قبلی قرار میگیرند و تقریبا همزمان با روندهای اقتصادی کار کرده و وضعیت فعلی بازارهای مالی را مشخص میکنند.
لازم به ذکر است که تعریف و ماهیت اندیکاتورهای متقدم، متاخر و یا تصادفی به طور کامل مشخص و واضح نیست.
برخی از شاخصها ممکن است با توجه به روش استفاده و یا بازارهای مختلف در دستهبندیهای متفاوت قرار بگیرند. این اتفاق در بین شاخصهای اقتصادی؛ همچون GDP، معمول است.
به طور سنتی شاخص GDP یک شاخص متاخر محسوب میشود؛ زیرا سیگنالها را بر اساس اطلاعات گذشته به ما میدهند؛ اما در برخی موارد ممکن است برخی اتفاقات تازه در اقتصاد را نیز مشخص کند که این موضوع آن را در دسته اندیکاتورهای تصادفی قرار میدهد.
کاربرد در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفته شد اندیکاتورهای اقتصادی بخشی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از تحلیلگران بازارهای مالی از ابزارهایی استفاده میکنند که به عنوان اندیکاتورهای متقدم و یا متاخر شناخته میشوند.
واضح است که اندیکاتورهای متقدم در تحلیل تکنیکال سیگنالهای پیشبینیکننده را ارائه میدهند و معمولا بر اساس قیمتهای داراییها و حجم معاملات کار میکنند.
اندیکاتورهای متقدم در تحلیل تکنیکال حرکاتی در بازار را مشخص میکنند که ممکن است در آیندهای نزدیک اتفاق بیفتند؛ اما درست مانند اکثر اندیکاتورها، همیشه کاملا دقیق نیستند.
از اندیکاتورهای متقدم که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند، میتوان به RSI (شاخص قدرت نسبی) و یا Stochastic اشاره کرد.
در برخی تعریفها نمودار شمعی نیز میتواند با توجه به الگوهایی که میسازد به عنوان یک اندیکاتور متقدم شناخته شود.
این الگوهای ساخته شده توسط نمودار شمعی میتواند برخی اتفاقات آینده بازار را نمایان کند.
از آن طرف اندیکاتورهای متاخر تحلیل تکنیکال بر اساس اطلاعات گذشته کار میکنند و یک دید کلی در مورد اتفاقات گذشته بازار به تئوری داو معاملهگران میدهند؛ اما با این حال برای شناسایی شروع روندهای جدید بازار قابل استفاده هستند؛ برای مثال اگر یک روند رو به بالا تمام شده و قیمت به زیر میانگین متحرک برود، احتمال شروع یک روند رو به پایین به وجود میآید.
در بعضی موارد یک اندیکاتور ممکن است نماینده هر دو دسته اندیکاتورهای معرفی شده باشد؛ از این نوع اندیکاتورها میتوان به ابر ایچیموکو اشاره کرد که ترکیبی از اندیکاتور متقدم و متاخر است.
در تحلیل تکنیکال هم اندیکاتورهای متقدم و هم متاخر مزایا و معایب خاص خودشان را دارند.
برای پیشبینی روندهای آینده بازار، اندیکاتورهای متقدم بهترین فرصتها را برای سرمایهگذاران فراهم میکنند؛ اما مشکل اصلی اینجاست که اندیکاتورهای متقدم ممکن است دائما سیگنالهای خطا و اشتباه به ما بدهند.
در همین حال اندیکاتورهای متاخر بسیار قابل اعتمادتر هستند؛ زیرا بر اساس اطلاعات موجود در گذشته کار میکنند.
نقطه ضعف واضح این دسته از ابزارها همین تاخیر در واکنش نشان دادن به حرکات بازار است و گاهی اوقات ممکن است که سیگنالهای مناسب دیر به دست معاملهگر برسند و او نتواند تصمیم درست خود را در معامله اتخاذ کرده و یک سود خوب را از دست بدهد.
استفاده در اقتصاد کلان
به جز توانایی اندیکاتورهای متقدم و متاخر در بررسی روندهای قیمتی بازار، از آنها میتوان برای تحلیل روندهای کلان اقتصادی نیز استفاده کرد.
شاخصهای اقتصاد کلان تقریبا با اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال متفاوت هستند؛ اما آنها را نیز میتوان در دستهبندیهای متقدم و متاخر جای داد.
در بخشهای قبلی نیز به مثالهایی از تحلیل اقتصاد کلان اشاره کردیم که از بین آنها فروش اجناس، قیمت مسکن و فعالیت یک واحد اقتصادی مهمترینها هستند.
در کل این اندیکاتورها آینده فعالیتهای اقتصادی را مشخص کرده و یا حداقل یک دیدگاه پیشگویانه در مورد آنها به ما میدهند.
از شاخصهای متاخر در اقتصاد کلان میتوان به نرخ تورم اشاره کرد. در کنار GDP و CPI، نرخ تورم معمولا میتوانند میزان توسعه کشورهای مختلف در مقایسه با هم و یا پیشرفت یک کشور خاص نسبت به سالهای گذشته خود را به ما نشان بدهند.
تئوری داو _1. تعریف و استراتژی معاملاتی
ما آخرین پیوند به لینک تخفیف مبادله ارزهای دیجیتال را فهرست کرده ایم.
ممکن است تخفیف برای پیوند موجود اعمال نشود، پس لطفا با استفاده از لینک زیر ثبت نام کنید!
بورس وابسته | نرخ نزول | کد تخفیف (ثبت نام برنامه ورودی مستقیم) | به لینک ثبت نام بروید |
بایننس | 20 درصد تخفیف | J24I6ZG2 | لینک مستقیم |
بای بیت | 20 درصد تخفیف | 18499 | لینک مستقیم |
okex | 20 درصد تخفیف | 9623672970 | لینک مستقیم |
MEXC | 10 درصد تخفیف | mexc-bitcoinxxo | لینک مستقیم |
کمی گرفتن | 50 درصد تخفیف | نیو | لینک مستقیم |
FTX | 5% تخفیف مادام العمر | لینک مستقیم |
تئوری داو _1. تعریف و استراتژی معاملاتی
1) نظریه داو چیست؟
نظریه ای که توسط چارلز داو ابداع شده است، تکنیکی برای پیش بینی حرکت های آتی قیمت سهام بر اساس شاخص های بزرگی مانند داو است. به همین دلیل، هدف قضاوت در مورد وضعیت کلی بازار سهام به جای فراز و نشیب سهام تکی است.
در تئوری داو، استراتژی معاملاتی اساسی تعیین پیشرفت روند و نقطه عطف روند است.
نظریه داو اساساً بازار را به یک روند اصلی، یک روند میان مدت و یک روند کوتاه مدت تقسیم می کند. روند اصلی، بلندمدت ترین روند، با توجه به روند قیمت سهام بیش از یک سال تعیین می شود و اگر روند صعودی باشد، بازار صعودی و اگر در روند نزولی باشد، یک بازار محسوب می شود. بازار خرس
روند میان مدت روندی از سه ماه تا کمتر از یک سال است و می تواند به عنوان بخشی از مرحله تعدیل روند بلندمدت دیده شود. روند کوتاه مدت به روند نوسانات کوتاه مدت قیمت سهام به صورت روزانه اطلاق می شود و از اهمیت کمتری نسبت به روند اصلی و میان مدت برخوردار است زیرا فریبنده و نوسان است.
در تئوری داو، جهت روند اصلی از طریق حجم تایید می شود. هنگامی که روند اصلی افزایشی است، حجم معاملات و قیمت سهام در یک جهت حرکت می کنند و زمانی که روند اصلی کاهش می یابد، حجم معاملات و قیمت سهام در جهت مخالف حرکت می کنند. به عبارت دیگر، اگر روند اصلی روند صعودی را نشان دهد، حجم معاملات نیز با افزایش قیمت سهام افزایش می یابد.
استراتژی پایه تئوری داو یک استراتژی انطباق روند است.از آنجایی که یک روند در حال انجام این ویژگی را دارد که در همان جهت ادامه یابد، روند گذشته تا زمانی که یک سیگنال معکوس روند واضح رخ دهد معتبر تلقی می شود.
2) پیشرفت روند بلندمدت تئوری داو
مهمترین روند بلندمدت در تئوری داو به بازار نزولی و بازار گاوی تقسیم می شود. یک بازار صعودی دوباره به فاز انباشت > فاز جهش > فاز گرمای بیش از حد، و یک بازار نزولی به فاز پراکندگی > فاز ترس > فاز رکود تقسیم میشود.
مرحله انباشت (مرحله قلدر 1): در مراحل اولیه یک بازار صعودی، شرایط اقتصادی و بازار از رکود اقتصادی در امان نبوده است و چشم انداز اقتصادی برای آینده به ویژه تیره و تار است. در این زمان، سرمایه گذاران حرفه ای با اطمینان شروع به خرید سهام خودرو می کنند. از سوی دیگر، مردم همچنان وحشت دارند و خسته از بازار نزولی طولانی، بر فروش سهام تمرکز می کنند. با توجه به چنین نظرات متناقضی بین سرمایه گذاران حرفه ای و مردم، حجم معاملات شروع به افزایش تدریجی می کند.
مرحله برخاستن (فاز قلدر 2): در فاز دوم بازار صعودی، شرایط کلی اقتصادی و درآمد شرکت شروع به بهبود می کند. با افزایش علاقه سرمایه گذاران عمومی به قیمت سهام، قیمت سهام افزایش می یابد و حجم معاملات افزایش می یابد. این مرحله ای است که تحلیلگران فنی می توانند بازده بالایی کسب کنند. عموم مردم کم کم به سرمایه گذاری سهام علاقه نشان می دهند، اما هنوز از ترس نمی توانند آن را زودتر از موعد خریداری کنند. از سوی دیگر، سرمایه گذاران حرفه ای که در مرحله انباشت سرمایه گذاری کرده اند، در مرحله فروش تدریجی با نرخ بازده نسبتاً بالایی هستند.
فاز گرمای بیش از حد (سه مرحله صعودی): در فاز سوم یک بازار صعودی، اقتصاد کلی چشماندازی خوشبینانه دارد و درآمد شرکتها نیز قوی است. بازار سهام نشانه هایی از گرمای بیش از حد را نشان می دهد زیرا زمانی است که حتی کسانی که هرگز در سهام سرمایه گذاری نکرده اند با اطمینان در بازار سهام می خرند. مردم فعالانه سهام چای را با اطمینان می خرند، اما از دست دادن پول آسان است.
فاز تنوع (باربری فاز 1): این مرحله از یک بازار صعودی به یک بازار نزولی است که در آن سرمایهگذاران حرفهای که احساس میکنند بازار بیش از حد گرم شده است، خارج میشوند. در این مرحله حتی کاهش اندک قیمت سهام نشان دهنده افزایش شدید حجم معاملات است. سهام از سرمایه گذاران حرفه ای به عموم مردم پراکنده می شود.
فاز ترس (فاز ضعیف 2): شاخص های اقتصادی رقمی کند را نشان می دهند و شرکت ها شروع به مشکل در سودآوری خود می کنند. در نتیجه، سرمایه گذاران عمومی به فکر فروش هستند و به دلیل کاهش شدید قدرت خرید، قیمت سهام سقوط می کند. به دلیل عدم تعادل عرضه و تقاضا، افت شدید قیمت سهام و کاهش حجم معاملات به طور همزمان رخ می دهد و در نتیجه بازار سهام را به وحشت می اندازد.
ما آخرین پیوند به لینک تخفیف مبادله ارزهای دیجیتال را فهرست کرده ایم.
ممکن است تخفیف برای پیوند موجود اعمال نشود، پس لطفا با استفاده از لینک زیر ثبت نام کنید!