تحلیل تکنیکال چیست؟

تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست
تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. اهمیت مبحث تایمفریمها از آنجا مشخص میشود، که بسیاری از معاملهگران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و همچنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه میدهند. بسیاری از آنها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایمفریم نامناسب میپندارند!
به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیلدهنده هر نمودار قیمتی میباشند و چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار داراییهای مختلف، تایمفریم نامیده میشود. در واقع میتوان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار یکساعته نشاندهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و بسته شدن میباشد؛ که در پلتفرمهای تحلیلی به اختصار OHLC خوانده میشوند.
تایم فریم یا قاب زمانی یکی از مفاهیم اولیه در تحلیل تکنیکال و همچنین در تحلیل بنیادی میباشد.
تایم فریم قابی از زمان است که بعضی وقتها آن را بازه زمانی یا فاصله زمانی نیز مینامیم.
همه تحلیلگران در بازار بورس، قبل از هر چیز باید تعیین کنند که در چه فاصله زمانی میخواهند بررسیهای خود را انجام دهند.
مثلا مشخص کنند که این تحلیل بنیادی مربوط به کوتاهمدت، میانمدت، یا بلندمدت میباشد.
همچنین باید مشخص کنند که ابتدا و انتهای این فاصله زمانی کدام است.
هر بازه زمانی انتخاب شده نیز ممکن است متعلق به گذشته، حال و یا آینده باشد.
پس تایم فریم در واقع برش یا بخشی از زمان است که تحلیلگر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار یا رفتار یک صنعت و یا رفتار یک سهم انتخاب میکند.
مثلا انتخاب سه ماهه دوم سال جاری برای یک تحلیل، همان انتخاب تایم فریم میباشد.
در تحلیل بنیادی معمولا تایم فریمهای انتخابی تحلیلگر بلندمدت است اما در تحلیل تکنیکال همه تایم فریمها کاربرد دارند.
تایم فریم معمول و منتخب هر تحلیلگر در تحلیل بنیادی یکساله یا چند ماهه میباشد.
اما در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران تایم فریمهای بسیار متنوعی را مورد استفاده قرار میدهند.
به کمک نرمافزارهائی مثل متاتریدر، تایم فریمهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال از ۱ دقیقه تا ۱ ماهه قابل تنظیم هستند.
انواع تایم فریم
همانطور که در ابتدا گفتیم، تاکید ما در این مطلب از آموزش بورس بحث درباره موضوع تایم فریم در تحلیل تکنیکال است.
تحلیلگران با استفاده از نرمافزار متاتریدر، از این تایم فریمها در تحلیل تکنیکال خود، بیشتر استفاده میکنند؛
یک دقیقه یا M1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ دقیقه ۵ دقیقه یا M5 یعنی تغییرات قیمت طی ۵ دقیقه ۱۵ دقیقه یا M15 یعنی تغییرات قیمت طی ۱۵ دقیقه ۳۰ دقیقه یا M30 یعنی تغییرات قیمت طی ۳۰ دقیقه ۱ ساعت یا H1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ساعت ۴ ساعت یا H4 یعنی تغییرات قیمت طی ۴ ساعت ۱ روز یا Daily یعنی تغییرات قیمت طی ۱ روز ۱ هفته یا Weekly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ هفته ۱ ماه یا Monthly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ماه
بهترین تایم فریم
در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودار تغییرات قیمت در هر تایم فریم با یک کندل نمایش داده میشود.
اما شاید از خود بپرسید بهترین تایم فریم برای بررسی کدام است؟ این سوال اساسی و مهم بسیاری از سرمایه گذاران است.
برای یافتن پاسخ به این سوال نکات متعددی را باید در نظر گرفت اما دو نکته مهم عبارتند از؛
روزانه چقدر زمان برای بررسی بازار یا سهام میتوانیم صرف کنیم؟
استراتژی ما برای بررسی بازار و سرمایه گذاری چیست؟
در مورد اول باید تعیین کنیم روزانه و یا در هر هفته چقدر وقت داریم تا بازار را بررسی کنیم؟
همچنین با تعیین نوع استراتژی باید برای سرمایه گذاری خود تایم فریم مناسبی را تعیین نمائیم.
مثلا استراتژی نوسان گیری در بازارها، بیشتر مبتنی بر تایم فریمهای کوتاهتر است.
همچنین استراتژی نگهداری سهام نیز بیشتر باید مبتنی بر تایم فریمهای بلندمدتتر باشد.
انواع تایم فریم های نموداری
به جهت حساسیت و اهمیت این رکن از نمودار قیمت، امروزه انواع مختلفی از تایم فریم در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال به چشم میخورند و بر حسب نیاز کاربران، دورههای زمانی کوتاه، میان و بلندمدت متفاوتی در قالب نمودارهای دقیقهای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه ایجاد شدهاند. انواع تایمفریمها در پلتفرمهای معاملاتی مختلف، یکسان نیستند؛ اما تایمفریمهای اصلی نموداری به شرح جدول زیر میباشند.
عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم
نحوه انتخاب تایمفریم تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری فرد بستگی دارد؛ که شامل مؤلفههای اصلی نظیر افق زمانی سرمایهگذاری، مدیریت ریسک، روش تحلیل و تفکرات شخص میباشد. در واقع تا زمانی که معاملهگران شناخت کاملی از خود نداشته باشند، قادر به تعیین هیچکدام از جزئیات مهم استراتژی معاملاتی خود از جمله تایمفریم نمودار نخواهند بود! در ادامه به توضیح مختصر هر یک از عوامل مذکور خواهیم پرداخت.
۱- افق زمانی سرمایه گذاری
به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایمفریم نمودار، توجه شما را به دو معاملهگر فرضی جلب مینماییم. شخص «الف» یک نوسانگیر کوتاهمدتی است، که معاملات دقیقهای تا نهایتاً یکساعتی انجام میدهد. در طرف مقابل، سرمایهگذار «ب» تمایل به اخذ موقعیتهای معاملاتی چندهفتهای دارد. پر واضح است، که نمودارهای مورد استفاده این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایهگذاریشان متفاوت میباشد. بنابراین تایمفریم نموداری مناسب معاملهگر «الف» حداکثر یکساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.
۲- مدیریت سرمایه
یکی از مرسومترین روشهای تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود در نمودار قیمت است. استفاده از تایمفریمهای بزرگتر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش میدهد؛ زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقفهای بازار در این تایمفریمها معمولاً بیشتر بوده و معاملهگران مجبورند؛ به منظور انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.
از طرف دیگر، استفاده از تایمفریمهای کوتاهمدت سبب میشود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیانده بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.
۳- روش تحلیل
یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت هفتههای متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایدهآلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمیشود. مجموع شرایط فوق بیانگر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود. در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریمهای دقیقهای دادوستد کند؛ معمولاً تعداد موقعیتهای معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب وی میگردد.
در صورت ورود به تمامی این فرصتهای معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی در پیش خواهند بود. در واقع همانطور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیتهای معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معاملهگران را به طور کامل برآورده نمیکنند! در نتیجه، حین انتخاب تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آنها، از تعداد فرصتهای معاملاتی معقول پیشروی خود اطمینان کافی داشته باشید.
۴- تفکرات شخص
روحیات فردی معاملهگران بازار بورس، تأثیر بهسزایی در انتخاب جزئیات مهم استراتژی معاملاتی و بالطبع، موفقیت مالی آنها خواهد داشت. علیرغم اینکه مفاهیم مرتبط با معاملهگری قابل آموزش بوده و در صورت استمرار، به واسطه کسب تجارت به مهارتهایی در وجود افراد تبدیل میشوند؛ اما تأثیر خصوصیاتی که از دوران کودکی در یک فرد پرورش یافتهاند، غیرقابل انکار است!
به طور مثال معاملهگری در تایمفریمهای دقیقهای به دلیل نوسانات شدید میانروزی بازار، مستلزم تحمل فشار عصبی زیادی است. نتیجتاً فردی که در تمام امور روزانه تحلیل تکنیکال چیست؟ خود استرس بالایی را تجربه میکند، به احتمال زیاد مناسب انجام اینگونه معاملات نخواهد بود؛ زیرا فشار روانی ناشی از تحرکات سریع قیمت، سود و زیانهای پیاپی و…، در عمل امکان تصمیمگیری صحیح را از معاملهگر سلب میکند! در نتیجه باید حین انتخاب تایم فریم معاملاتی، به ویژگیهای فردی خود دقت کنید!
بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟
با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمیتوان در مورد بهترین تایمفریم معاملاتی به سادگی اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایمفریم معاملاتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایمفریم مناسب بر اساس تمایز خصوصیات فردی معاملهگران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایمفریم در تحلیل تکنیکال یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آنها، اقدام به انتخاب تایمفریم نموداری مناسب خویش نمایند.
مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟
از جهت اهمیت تایم فریم و تأثیر مستقیم آن در نتایج معاملاتی افراد، پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده و حالات پیشرفتهای از نحوه کاربری تایمفریمهای نموداری رواج تحلیل تکنیکال چیست؟ یافته است. مولتی تایمفریم یا تحلیل دوگانه بیانگر این است، که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایمفریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند میتواند، از تایمفریم ورود به معامله مستثنی باشد!
ه زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده میکنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگتر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایمفریم پایینتر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی و استراتژی معاملاتی خود، در کمریسکترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.
حتماً برای بسیاری از شما پیش آمده است، که بر اساس وقوع شرایط ایدهآل در یک تایمفریم اقدام به خرید نموده و پس از مدت کوتاهی، سهام مذکور را با ضرر سنگینی به فروش رساندهاید و با مراجعه به تایمفریم بالاتر مشخص شده است، که دقیقاً در آستانه یک مقاومت اصلی وارد معامله شدهاید! که مقاومت مذکور در نمودار با دوره زمانی پایین، نامعلوم بوده است. در واقع مزیت اصلی تحلیل مولتی تایمفریم، کاهش احتمال غافلگیری و ارتکاب به حرکات اشتباه در بازار مالی است.
امروزه برخی معاملهگران در حالت حرفهایتر، از سه یا چند تایمفریم معاملاتی استفاده میکنند؛ تا در بهترین نقاط ممکن معاملاتشان را انجام دهند. حین انتخاب تایمفریمهای تحلیل و معاملات خود در نظر داشته باشید؛ که باید بر اساس روش کاری و سایر عوامل، بهترین ترکیب زمانی ممکن را انتخاب نمایید. تایمفریمهای نموداری باید به گونهای برگزیده شوند، که دارای فاصله معقولی بوده و فرد بتواند در اسرع وقت واکنش معاملاتی لازم را از خود نشان دهد.
جمع بندی
به طور کلی، مبحث انتخاب تایمفریم همواره یکی از چالشهای مهم تحلیلگران تکنیکال بوده است؛ که در این مقاله به طور اختصاصی و مفصل، به شرح موارد مرتبط با آن پرداختیم. فراموش نکنید، که انتخاب بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیلهای نموداری شما، مستلزم کسب تجربه معاملهگری در بازار و خودشناسی فردی دقیق میباشد.
تحلیل تکنیکال چیست و چگونه انجام می شود؟
اگر به تازگی وارد فضای سرمایه گذاری و یا ترید و معامله شده اید، حتما تاکنون عبارت تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال به گوشتان خورده است و از خود پرسیده اید که این عبارات به چه معنا هستند و منظور از اینگونه تحلیل ها چیست؟ ما در ادامه قصد داریم تا در این خصوص بیشتر سخن گفته و شما را با معنا و مفهوم تحلیل تکنیکال آشنا کرده و خصوصیاتی که این تحلیل دارد و آنچه که به ما ارائه می دهد را معرفی کنیم.
تحلیل تکنیکال
ما در بازار بورس و سرمایه، چندین نوع تحلیل مختلف را در خصوص روند حرکت بازار، می شناسیم که یکی از مهمترین آن ها تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی و فنی است. در تعریف ساده، می توان گفت که تحلیل تکنیکال به ما کمک می کند تا با استفاده از رفتار بازار در گذشته، بتوانیم رفتار احتمالی آن در آینده را حدس بزنیم.
اما اگر بخواهیم به صورت تخصصی این عبارت را تعریف کنیم می توانیم به تعریفی که به صورت رسمی برای این عبارت بیان شده است، اشاره کنیم:
تحلیل تکنیکال ، دانش ثبت تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.
وب سایت متمم به نقل از Technical Analysis of Stock Trends
همانطور که احتمالا متوجه شدید، تحلیل فنی و تکنیکال به شدت به رفتار گذشته بازار متکی است و در صورتی که هیچ رکوردی را از گذشته بازار نداشته باشید، امکان چنین تحلیل را نیز نخواهید داشت. به همان نسبت نیز هرچه میزان داده های شما از گذشته بیشتر باشد، در نتیجه امکان به واقعیت نزدیک شدن تحلیل شما، بیشتر خواهد شد.
نشانه ها و شاخص های بازار در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بیشتر در بازارهای بورس اوراق بهادار، ارز و معاملات کالا مورد استفاده قرار می گیرد و برای پیش بینی آینده قیمت، نیاز به داده هایی از قبیل نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمت، حجم معاملات، الگوهای حرکتی و شاخص های قیمتی دیگر دارد.
این نوع تحلیل خود به دوع تحلیل تکنیکال کلاسیک و تحلیل تکنیکال مدرن تقسیم می شود که در نوع کلاسیک به روشی ساده و به دور از پیچیدگی به تحلیل نمودار بازار پرداخته و در نوع مدرن آن با جزئیات بیشتری به تحلیل روند حرکت بازار پرداخته و حتی قیمت باز و بسته شدن بازار نیز در آن دخیل می باشد.
چگونه تحلیل تکنیکال انجام دهیم؟
حال که با مفهوم کلی این نوع تحلیل آشنا شدید، وقت آن است که کمی شما را با روند انجام این تحلیل آشنا کنیم. اما قبل از هر چیز باید بدانید که در این نوع تحلیل گذشته بازار نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و اخبار و حواشی که باعث تغییر روند حرکت قیمت ها می شوند، در آن لحاظ نخواهد شد.
اما برای اینکه بتوانید یک تحلیلگر تکنیکال باشید، باید سه قاعده کلی این نوع تحلیل را به یاد داشته باشید:
- همه چیز در قیمت خلاصه شده است.
- قیمت ها بر اساس روند ها حرکت می کنند.
- تاریخ تکرار می شود.
توجه به این سه اصل و البته اشراف کامل به نظریه “داو”، می تواند به شما کمک کند تا یک تحلیلگر موفق تکنیکال تحلیل تکنیکال چیست؟ باشید و تنها با نگاه به یک نمودار، بتوانید روند صعود یا نزول یک بازار را پیش بینی کنید.
در تحلیل تکنیکال همواره باید نمودار حرکت قیمت و همچنین حجم معاملات و باز و بسته شدن قیمت ها در دسترس شما باشد. برای مثال و درک بهتر این موضوع ما در تصویر زیر این سه مورد را به شما نمایش داده ایم.
نمایش قیمت باز و بسته شدن بازار و حجم معاملات در نمودار BTC/USD
به هر کدام از مستطیل های سبز یا قرمز رنگ در نمودار یک “کندل” یا “شمع” گفته می شود که نشان دهنده باز و بسته شدن بازار خرید و فروش در یک روز یا یک مقطع زمانی مشخص می باشند. انتهای بسته شدن یک شمع، برابر با ابتدای باز شدن شمع بعدی است و این روند به همین ترتیب ادامه دارد که در اصل نشان دهنده خط قیمتی بازار می باشد.
به عنوان مثال اگر بازار از ساعت 7 صبح با قیمت 1 دلار آغاز به کار کند و پس از 24 ساعت به قیمت 2 دلار برسد، ما شاهد یک مستطیل سبز رنگ رو به بالا خواهیم بود. پس از آن اگر بازار روز دوم را با قیمت 2 دلار آغاز و با قیمت 1.5 دلار به پایان برساند، ما شاهد یک مستطیل قرمز رنگ رو به پایین خواهیم بود.
خط هایی که از دو سر شمع ها به بیرون کشیده شده اند نیز نشان دهنده ثبت قیمت هایی بالاتر یا پایین تر از قیمت باز و بسته شدن بازار می باشد. به عبارت ساده تر، این خطوط نشان می دهند که در طول روز، قیمت ها تا کجا بالا و پایین رفته اند و در نهایت با چه قیمتی بسته شده اند.
اما در بخش بعدی، نیاز است که به حجم معاملات نیز توجه داشته باشیم. حجم معاملات نشان دهنده میزان خرید و فروش انجام شده در بازار می باشد. مستطیل های سبز رنگ نشان دهنده خرید بیشتر و مستطیل های قرمز رنگ نشان دهنده فروش بیشتر هستند. به عبارت دیگر، اگر در طول یک روز، مستطیل قرمز رنگ در بخش حجم معاملات مشاهده شود، به معنای این است که بازار آن روز را با فروش بیشتر پشت سر گذاشته است و اگر مستطیل سبز رنگ باشد، به معنای آن است که بازار بیشتر تمایل به خرید داشته است.
حجم معاملات ارتباط مستقیمی با میزان عرضه و تقاضا دارد و از طرفی میزان عرضه و تقاضا، مشخص کننده قیمت نهایی بازار خواهد بود. به همین دلیل این موضوع نقش مهمی را در انجام یک تحلیل تکنیکال خوب، بازی می کند و باید همواره به آن توجه ویژه ای داشت.
برای انجام یک تحلیل تکنیکال خوب باید به تمامی شاخص ها و علائم بازار توجه کنید.
مزایای تحلیل تکنیکال
آنچه که در بالا به آن اشاره شد، بیشتر در حد آشنایی با روند نمودار خوانی برای انجام یک تحلیل تکنیکال است و بسیار ابتدایی و ساده توضیح داده شده است، حال آنکه روند نمودار خوانی و انجام تحلیل های مختلف تکنیکال نیازمند دانش و تجربه بالایی است و به راحتی بدست نمی آید.
تحلیل تکنیکال می تواند به شما اطلاعاتی را درباره روند حرکت بازار بدهد و در نتیجه بتوانید آینده قیمت بازار را پیش بینی کنید. این تحلیل می تواند به شما کمک کند تا بازار خرسی را تشخیص داده و بتوانید از آن خارج شوید و همچنین با تشخیص بازار گاوی در زمان درست سوار موج جدید قیمت ها شده و سود مناسبی را بدست بیاورید.
این تحلیل فقط به روند حرکت نمودار در گذشته توجه می کند و به اخبار و حواشی پیرامون بازار توجهی ندارد. این موضوع می تواند باعث شود که دقت پیش بینی روند حرکت بازار کاهش یابد و در بازارهایی مثل بازار ارز های دیجیتال که وابستگی شدیدی به اخبار و حواشی دارند، چندان درست از آب در نیاید. اما همین تهدید را می توان به فرصتی برای بیشتر کردن سود و کاهش زیان تبدیل نمود.
تحلیل تکنیکال وابسته به زمان نبوده و برای هر نوع بازاری که گذشته ای از روند قیمتی آن در دسترس است، می تواند مورد استفاده قرار گیرد. انعطاف پذیری بالای آن و سرعت بالای انجام آن می تواند روند سرمایه گذاری و معاملات را تسریع ببخشد.
با اندکی مطالعه و تجربه شما نیز می توانید یک تحلیلگر تکنیکال شوید، اما باید به یاد داشته باشید که هر چه دانش و تجربه شما در این زمینه افزایش پیدا کند، در نتیجه احتمال موفقیت تحلیل های شما بیشتر خواهد بود و می توانید در آینده سود بیشتری ببرید. برای شروع بهتر است بدون اینکه سرمایه گذاری انجام دهید، به مطالعه روند حرکت نمودار ها بپردازید و پس از دستیابی به یک موفقیت نسبی در اکثر پیش بینی های خود، اقدام به سرمایه گذاری روی آن چه که خودتان تصور می کنید آینده خوبی دارد، نمایید.
تحلیل تکنیکال چیست و نقش آن در بازار های مالی چگونه است به همراه پادکست آموزشی
به طور کلی پذیرفته شده است که سه اصل اساسی یا اصول اساسی وجود دارد که پایه و اساس تجزیه و تحلیل فنی است. اولین مورد این است که عملکرد بازار بیانگر همه آن چیزهایی است که باید در مورد قیمت بدانیم. این مسئله بسیار مهم است ، زیرا تحلیل تکنیکال بیانگراین مفهوم است که فقط با مطالعه عملکرد بازار می توان ایده خوبی در مورد حرکت های آینده بدست آورد.
آموزش نکات مهم بورسی به همراه نتایج روزانه فیلترهای مهم در کانال تلگرام هوش فعال
@hooshefaal
پادکست آموزش تحلیل تکنیکال چیست و نقش آن در بازار های مالی چگونه است
موارد بسیاری وجود دارد که می تواند بر قیمت تأثیر بگذارد. این موارد شامل فاکتورهای اساسی مانند میزان فروش محصولات و میزان سود موجود می باشد. عوامل سیاسی یا شرکتی ، مانند قانونگذاری ، نصب مدیر عامل جدید، تغییر در شیوه های کار و عوامل روانی ،تحلیلگر تکنیکال می تواند فقط بر روی بازار تمرکز کند و نیازی به یک تیم دستیار تحقیقاتی ندارد.
در صورتی که به نظر می رسد این مسئله بیش از حد ساده سازی شده ، در نظر بگیرید که معنای واقعی آن این است که عرضه و تقاضا در عملکرد بازار نشان داده می شود. اقتصاد کلاسیک به ما می آموزد که عرضه و تقاضا قیمت را تعیین می کنند .
عرضه و تقاضا
اگر تقاضا بیش از عرضه باشد ، به مرور قیمت افزایش می یابد ، همچنین به عنوان یک بازار صعودی شناخته می شود. از طرف دیگر ، افزایش عرضه و تقاضای اندک به طور حتم منجر به کاهش قیمت ، یا یک حرکت نزولی خواهد شد. آنچه باعث افزایش یا کاهش عرضه می شود ، نیازی به تحلیلگر فنی ندارد. همان تقاضا همه چیزی است که مهم است.
اگر به آن فکر کنید ، این کار، کار ما را بسیار آسان می کند. زیرا فقط با نگاه کردن به قیمت و حجم در چارت می توانیم تحلیل کنیم . در حقیقت ، این روش کار کاملاً منظمی است ، زیرا تحلیل بسیاری از عواملی که بر قیمت تأثیر می گذارند دشوار است.
بازار به شما می گوید که به کجا پیش می رود
با استفاده از آنچه بازار در مورد سهام ما می گوید ، به بازار اجازه می دهیم تا به ما بگوید که به کدام سمت می رود ، نه اینکه بخواهیم خریداران و فروشندگان را حدس بزنیم. گرچه مطمئناً دلایلی برای بالا و پایین رفتن قیمت وجود دارد ، اما در هنگام پیش بینی حرکت آینده دانستن این دلایل ضروری نیست.
این یک اصل مهم در معاملات است که به شما اجازه می دهد بازار به شما بگوید که به کجا پیش می رود. به نظر می رسد برخی از مردم بر اساس انواع ایده های عقل سلیم تصور می کنند که می توانند بازار را کنترل کنند یا حداقل به آن بگویند که “کجا” باید برود. اگر خود را برای مبارزه با بازار آماده کنید ، در پایان باید ضرر کنید زیرا بازار از هر یک از شرکت کنندگان بزرگتر است. شما باید یاد بگیرید که پیش بینی کنید و با آن پیش بروید.
بازار روند ها را به نمایش می گذارد.
تجزیه و تحلیل فنی به ما می گوید که قیمت ها تمایل به روند دارند. منظور ما از این امر این است که اگر قیمت در حال افزایش باشد ، به احتمال زیاد روند صعودی ادامه خواهد داشت. هنگام سقوط ، پایین خواهد رفت و وقتی تقریباً در همان سطح رنج شده باشد می گویند بازار خنثی یا رنج است ،. البته ، هیچ یک از این موارد برای همیشه ادامه ندارد ، اما به طور کلی انتظار می رود که مدتی قبل از تغییر روند ادامه یابد. بسیاری از برنامه های تجاری بر اساس این فرض استوار است .
اسیلاتور (Oscillator) در تجزیه و تحلیل تکنیکال چیست؟
اسیلاتور ابزاری برای تجزیه و تحلیل تکنیکی است که باند های کم و زیاد را بین دو مقدار شدید ایجاد می کند و سپس یک شاخص روند ایجاد می کند که در این مرزها نوسان می کند . تریدرها از شاخص روند برای کشف شرایط خرید کوتاه مدت یا فروش بیش از حد استفاده می کنند . هنگامی که مقدار اسیلاتور به مقدار فوق العاده بالایی نزدیک می شود ، تحلیلگران تکنیکال این اطلاعات را به معنای خرید بیش از حد دارایی تفسیر می کنند و با نزدیک شدن به حد پایین تر ، تریدر ها دارایی را بیش از حد می فرشند .
نکات کلیدی
- اسیلاتورها شاخص های حرکتی هستند که در تحلیل تکنیکی استفاده می شوند ، و نوسانات آنها به نوار بالا و پایین محدود می شود .
- وقتی مقادیر اسیلاتور به این باندها نزدیک می شوند ، سیگنالهای خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد را به معامله گران ارائه می دهند .
- اسیلاتورها اغلب با اندیکاتورهای متحرک میانگین ترکیب می شوند تا سیگنال شکست یا تغییر روند را نشان دهند .
اسیلاتورها چگونه کار می کنند؟
اسیلاتورها به طور معمول همراه با سایر شاخص های تجزیه و تحلیل تکنیکال برای تصمیم گیری در مورد معاملات استفاده می شوند . تحلیلگران وقتی اسیلاتورها بیشترین سود را دارند که نتوانند به راحتی روند مشخصی را در قیمت پیدا کنند ، معامله می کنند. نوسانگرهای متداول نوسانگر تصادفی ، مقاومت نسبی (RSI) ، سرعت تغییر (ROC) و جریان پول (MFI) هستند . در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، سرمایه گذاران نوسانگرها را یکی از مهمترین ابزارهای فنی برای درک می دانند ، اما ابزارهای فنی دیگری نیز وجود دارد که تحلیلگران برای افزایش ترید خود مفید می دانند ، مانند مهارت خواندن نمودار و شاخص های فنی .
اگر یک سرمایه گذار از یک اسیلاتور استفاده کند ، ابتدا دو مقدار را انتخاب می کنند . سپس ، با قرار دادن ابزار بین این دو ، نوسان ساز نوسان می کند و یک شاخص روند ایجاد می کند . سپس سرمایه گذاران از شاخص روند برای خواندن شرایط فعلی بازار برای آن دارایی خاص استفاده می کنند . وقتی سرمایه گذار می بیند که اسیلاتور به سمت مقدار بالاتر حرکت می کند ، سرمایه گذار دارایی را به عنوان خرید بیش از حد می خواند . د ر سناریوی مخالف ، وقتی نوسانگر به سمت مقدار پایین تر می رود ، سرمایه گذاران فروش بیش از حد دارایی را در نظر می گیرند .
مکانیزم یک اسیلاتور
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، یک سرمایه گذار نوسانگرها را در مقیاس درصدی از 0 تا 100 اندازه گیری می کند ، جایی که قیمت بسته شدن نسبت به کل محدوده قیمت برای تعداد مشخصی از میله ها در یک نمودار میله ای مشخص است . به منظور دستیابی به این هدف ، تکنیک های مختلف دستکاری و صاف کردن چندین میانگین متحرک را به کار می گیرد . وقتی بازار در یک محدوده خاص معامله می شود ، نوسانگر نوسانات قیمت را دنبال می کند و وقتی بیش از 70 تا 80 درصد از کل محدوده قیمت مشخص شده باشد ، شرایط خرید بیش از حد را نشان می دهد که نشان دهنده یک فرصت فروش است . وقتی اسیلاتور به زیر 30 تا 20 ٪ می رسد ، یک شرایط فروش بیش از حد وجود دارد که نشان دهنده یک فرصت خرید است.
سیگنالها تا زمانی که قیمت در محدوده تعیین شده باقی بمانند ، معتبر باقی می مانند . با این حال ، هنگامی که شکست قیمت رخ می دهد ، ممکن است سیگنال ها گمراه کننده باشد . تحلیلگران شکست مجدد قیمت را یا تنظیم مجدد محدوده ای که بازار فعلی به آ ن محدود شده یا ابتدای روند جدید می دانند . در طی شکست قیمت ، اسیلاتور ممکن است برای مدت زمان طولانی در محدوده خرید یا فروش بیش از حد باقی بماند .
تحلیل گران تکنیکال ، اسیلاتورها را برای بازارهای جانبی مناسب تر می دانند و آنها را در صورت استفاده همراه با یک اندیکاتور تکنیکال که بازار را در یک روند یا محدوده مشخص می کند ، موثرتر می دانند . به عنوان مثال ، می توان از یک شاخص متقاطع متحرک برای تعیین اینکه آیا یک بازار روندی دارد استفاده کرد یا نه . هنگامی که تحلیلگران تشخیص دادند بازار روندی ندارد ، سیگنال های یک اسیلاتور بسیار مفیدتر و موثرتر می شوند .
تحلیل تکنیکال بیت کوین ؟
برای سرمایه گذاری در بازار رمزارزها باید با سه ابزار مدیریت سرمایه، تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال قیمت بیت کوین و آلتکوین آشنایی داشته باشید. از اصلیترین این موارد باید به تحلیل تکنیکال بیت کوین (Bitcoin) اشاره کرد که کاربردی بسیار بیشتر از سایر ابزارها خواهد داشت. تحلیل تکنیکال بیت کوین در بازههای مختلفی قابل انجام است و البته توجه به این نکته ضروری است که ابزار تکنیکال بدون بهره گرفتن از سایر ابزارهای تحلیلی به شکست تحلیلگر منجر خواهد شد.
به همین دلیل در کنار تحلیل تکنیکال حتما باید از مدیریت سرمایه نیز بهره گرفت و با اصول فاندامنتال نیز آشنایی نسبی داشت. البته بسیاری از تریدرهای تکنیکال، تحلیل با استفاده از ابزارهای فاندامنتال را به عنوانی رقیبی برای خود در نظر میگیرند؛ که البته این دیدگاهی غلط است و هر چه علم تحلیلگر در هر دو بخش رشد کرده باشد میتواند سود بیشتری را نصیب وی کند.
در این مقاله طی سرفصلهای زیر به بررسی تحلیل تکنیکال و ابزارهای بکارگرفته شده در آن خواهیم پرداخت:
- تحلیل تکنیکال چیست ؟
- چگونه چارت رسم کنم ؟
- تفاوت تکنیکال بیت کوین با سایر بازارها
- شاخصهای مهم در تکنیکال بیت کوین
تحلیل تکنیکال چیست ؟
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یکی از روشهای علمی تحلیل بازار است که از دادههای قیمتی و حجم مبادلات گذشته یک دارایی، به منظور پیشبینی قیمت آن دارایی در آینده استفاده میکند. یک تحلیگر تکنیکال سعی میکند با استفاده از دادههای به نمایش درآمده در چارت قیمت یک دارایی، نقاط مناسب برای خرید و فروش و گرفتن سود از بازار را پیدا کند.
نموداری از تحلیل تکنیکال بیت کوین
این تحلیلگران خود را به دادههای بنیادی محدود نمیکنند و بعضاً دادههای موجود در چارت را برای محاسبه و پیشبینی قیمت کافی میدانند. اولین شخصی که از تحلیل تکنیکال استفاده کرد چارلز داو تحلیلگر وال استریت ژورنال بود که شاخص میانگین صنعتی داو جونز را به شکل چارت رسم کرد که هنوز هم مورد استفاده واقع میشود.
بازه های زمانی
تحلیل تکنیکال در دو بعد بر قیمت اثز میگذارد، اولین بعد بازههای زمانی نامیده میشود و بدین معنی ست که با استفاده از اصول تکنیکال میتوان بازههای زمانی که تقاضا برای یک دارایی افزایش یا کاهش مییابد را روی یک چارت پیشبینی کرد. بعنوان مثال در چارت قیمتی دلار در ایران، در بازه اسفند ماه یا یک ماه مانده به تعطیلات نوروز چون تقاضای ارز برای مسافرتهای نوروزی افزایش مییابد پس قیمت ارز هم افزایش پیدا میکند و به همین دلیل میتوان با استفاده از چارت پیشبینی کرد که قیمت در روزهای پایانی سال افزایش مییابد.
توافق جمعی
بعد دوم تحلیل تکنیکال توافق جمعی نام دارد، این توافق در صورتی حاصل میشود که تعداد بسیار زیادی از تحلیگران تکنیکال، به تحلیلی مشابه در مورد قیمت یک دارایی برسند. در این صورت عده قابل توجهی از معاملهگران در یک نقطه مشترک به نام حمایت اقدام به خرید کرده و در یک قیمت بالا که همه آن را مقاومت مینامند همزمان با یکدیگر اقدام به فروش میکنند و باعث ریزش قیمت خواهند شد. بدین ترتیب معامله گران قیمت را با توجه به افکاری که بسیار با یکدیگر مشابه هستند شکل خواهند داد. البته این امر بسیار شبیه به سفته بازی است و عملا کاری عبث و پرریسک محسوب میشود چرا که این نوسانات قیمت برخواسته از احساسات است نه دلایل منطقی و واقعیت.
تفاوت تحلیل تکنیکال بیت کوین با سایر بازارها
برای تحلیل تکنیکال بازار ابتدا نیازمند آن خواهید بود که دانش تحلیلی برای انجام این کار را بدست آورید که یادگیری آن کاری زمانبر و پرهزینه است. شما میتوانید اصول اولیه تحلیل و رسم حمیاتها و مقاومتها را به سادگی و با استفاده از سرچ گوگل بیاموزید.
یک مورد تحلیل تکنیکال قیمت بیت کوین
این اصول در بازارهای مختلف مانند فارکس، بورس تحلیل تکنیکال چیست؟ ایران یا صرافی ارز دیجیتال جیبیتکس مشترک است. اما تفاوت اصلی در شرایط روانی و اصول و قوانین حاکم بر هر بازار است که با دیگر بازارها متفاوت میباشد. بعنوان مثال چارت بیت کوین نسبت به بقیه بازارها بسیار جدیدتر و تازهتر است. همچنین بیت کوین میتواند مدت بسیار زیادی را در سقف اشباع یا RSI بماند در صورتی که در بازارهای دیگر اینگونه نیست.
یا این که دامنه نوسان قیمت در بورس ایران روزانه ۵ درصد است در حالی که در بیت کوین این دامنه اصلا محدود نیست و معیاری برای کنترل آن وجود ندارد. با این تفاسیر تحلیلگری که در بازار فارکس کار میکند نمیتواند در بازار بورس ایران یا بیت کوین از یک الگوی ثابت استفاده کند و بکارگیری تحلیل بازارهای مختلف نیاز به تجربه، تمرین و تکرار در بازارهای دیگر دارد.
همچنن شاخصهای تاثیر گذاری در تحلیل تکنیکال بیت کوین وجود دارند که در سایر بازارها مشابهی برای آنها وجود ندارد. مثلا شاخصهای سلطه یا حجم کل مارکت و سلطه تتر و غیره از مهمترین عوامل در تحلیل بیت کوین به شمار میآیند. همچنین باید به این نکته توجه کرد که تمامی چارتهای قیمت آلتکوینها از ریزش یا رشد قیمت بیت کوین تاثیر میپذیرند و چارت بسیاری از این آلتکوینها با جفت BTC تحلیل میشود. این موضوع نشان دهنده وابستگی تمام رمزارزها به قیمت بیت کوین است.
چگونه چارت رسم کنم ؟
برای رسم چارت و تحلیل قیمت بیت کوین ابتدا به سایت تریدینگ ویو (TradingView) رفته و جفت ارز BTCUSD را سرچ کنید. پس از آن خواهید توانست تمام بازارهای مختلف بیت کوین در صرافیهای مختلف را مشاهده کنید.
در بازر رمزارز برای تحلیل چارت بیت کوین معمولا از دو شاخص BTC/USD و BTC/USDT استفاده میشود. بلندمدتترین چارت متعلق به صرافی بیت استمپ (Bitstamp) میباشد که از سال ۲۰۱۳ تاکنون ترسیم شده است. چارت سایر رمزارزها بجز بیت کوین با دو شاخص BTC و USD قابل تحلیل میباشند و در تحلیل آلتکوینها استفاده از هر دو جفت ارز توصیه میشود.
شاخصهای مهم در تحلیل تکنیکال بیت کوین
در تحلیل بازار رمزارزها علاوه بر قیمت هر ارز، شاخصهای مهم دیگری نیز وجود دارد که قبل از تحلیل ارز مربوطه باید از آنها استفاده کرد. این تحلیل تکنیکال چیست؟ شاخصها بیشتر به رابطه میان حجمهای کلی بازار و جهت جریان نقدینگی بین بیت کوین و آلتکوینها اشاره دارند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره خواهیم کرد.
نمودار سلطه بیت کوین در بازه زمانی
شاخص کل بازار یا مارکت کپ (MarketCap)
این شاخص که در چارت با عبارت توتال (TOTAL) نمایش داده میشود نشان دهنده حجم کل پول موجود در بازار رمزارزها است.
شاخص حجم کل پول آلتکوینها (Altcoin MarketCap)
این شاخص را با عبارت توتال ۲ (TOTAL2) نشان میدهند که بیان کننده کل پول سرمایهگذاری شده روی آلتکوینها است.
شاخص سلطه بیت کوین (Bitcoin Dominance)
این شاخص که با BTC.D نمایش داده میشود از تقسیم حجم پول موجود در بازار بیت کوین بر کل پول موجود در بازار رمزارز به دست میآید و نشان دهنده جریان نقدینگی بین بیت کوین و آلتکوینها است.
از تحلیل تکنیکال بیت کوین چه می دانیم؟
برای موفقیت در بازار رمزارزها، هر سرمایهگذاری باید در سه حوزه تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و مدیریت سرمایه از تجربه و علم کافی برخوردار باشد. معمولا اولین علمی که همه تریدرها با آن آشنا میشوند تحلیل تکنیکال است.
تحلیل تکنیکال اصولی را شامل میشود که برای پیشبینی قیمت یک دارای با استفاده از دادهای تاریخی قیمت آن به کار میروند. در واقع در تحلیل تکنیکال از اصول اولیه برای پیشبینی رفتار قیمتی یک دارایی در بازههای زمانی مختلف استفاده میشود.
تحلیل تکنیکال در هر بازاری میتواند با بازارهای دیگر متفاوت باشد، چرا که هر دارایی یا بازاری میتواند شرایطی ویژه و مختص به خود را داشته باشد. چارت تکنیکال بیت کوین نیز از این قاعده مستثنی نیست. در بازار رمزارزها تمام آلتکوینها به بیت کوین وابسته هستند و همین امر باعث شده که تحلیل چارت رمزارزها با بقیه بازارهای سرمایهگذاری بسیار متفاوت باشد. به همین دلیل تحلیل چارت رمزارزها نیاز به تحلیل چارت بیت کوین و شناخت روابط بین بازاری آن با دیگر آلتکوینها دارد.
سوالات متداول تحلیل تکنیکال بیت کوین
برای یادگیری تحلیل تکنیکال از چه منابعی استفاده کنیم ؟
برای یادگیری تحلیل تکنیکال شما میتواند در کلاسهای آموزشی متعددی شرکت کنید و یا از بستههای آموزشی افراد معتبر استفاده کنید اما توجه به این نکته ضروری است که هر استاد و بسته آموزشی در یک بازار تخصص دارد و قوانین هر بازار با مارکت دیگر متفاوت است.
البته تحلیل تکنیکال در اصول و پایه ثابت است اما کاربرد این تکنیکها در بازارهای مختلف متفاوت خواهد بود. بعد از یادگیری اصول اولیه تحلیل تکنیکال و تکرار، تمرین و بکارگیری آنها در هر بازاری به یک تریدر تکنیکال کارکشته تبدیل خواهید شد.
آیا با تحلیل تکنیکال می توان قیمت بیت کوین را پیشبینی کرد ؟
از ابزار تکنیکال میتوان برای پیشبینی رویدادهای دارای بالاترین احتمال وقوع استفاده کرد. البته به طور قطع این احتمال وجود دارد که هر تحلیلی به وقوع نپیوندد. پس بهتر است برای ضرر نکردن، همیشه از علم مدیریت سرمایه در کنار تحلیل تکنیکال استفاده گردد.
تحلیل تکنیکال سعی در پیدا کردن نقاط ورود و خروج دارد و این نیز تا حد زیادی به شرایط روانی و روحی تریدر بستگی خواهد داشت.
تحلیل تکنیکال چه مزایایی نسبت به تحلیل فاندامنتال دارد ؟
در تحلیل فاندامنتال شما قادر هستید جریان یک روند را به صورت بلند مدت تفسیر کنید و دلایل بسیار منطقی و قابل اثباتی جهت تاثیر یک خبر یا واقعه بر قیمت پیدا کنید، تحلیل فاندامنتال معمولا کمک زیادی در پیدا کردن نقطه ورود نمیکند اما میتواند جهت جریان را با دقت بالایی پیشبینی کند.
این در حالیست که تحلیل تکنیکال به شما اجازه میدهد نقاط ورود و خروج در یک روند را با دقت بالایی پیدا کنید. بنابراین وجود هر دو تحلیل درکنار هم ضروری و بسیار لازم است.